hunchbacked


قوزپشت

جمله های نمونه

1. The menfolk have an aged, craggy appearance, being hunch-backed from their hard labour, and wear a long grey beard.
[ترجمه گوگل]مردها ظاهری کهنسال و درهم تنیده دارند، از کار سخت خود قوز کرده اند و ریش خاکستری بلندی دارند
[ترجمه ترگمان]The دارای ظاهری مسن و ناصاف هستند و از نیروی کار سخت خود حمایت می کنند و ریش بلند و خاکستری می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. So in May Disney obtained permission to move 100 of the bald, hunch-backed and unruly birds 60 miles away.
[ترجمه گوگل]بنابراین در ماه مه دیزنی اجازه گرفت 100 پرنده طاس، قوزدار و سرکش را به 60 مایل دورتر منتقل کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین در ماه مه، دیزنی اجازه گرفت تا ۱۰۰ پرنده کچل و hunch و سرکش را ۶۰ مایل دورتر حرکت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tall hunchbacked figure of Bert Midgeley came shuffling out.
[ترجمه nazanin] هیکل بلندقامت و غوزدار/گوژپشت برت میجلی پدیدار شد.
|
[ترجمه گوگل]قوز قوز بلند برت میجلی در حال حرکت بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]قوز بالا قوز دار و قوز دار برت رام پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was hunchbacked and hideous, had only one tooth, smelled like sewage, made obscene noises, etc.
[ترجمه گوگل]او قوز و شنیع بود، فقط یک دندان داشت، بوی فاضلاب می داد، صداهای ناپسند می داد و غیره
[ترجمه ترگمان]او قوز دار و زشت بود، فقط یک دندان داشت، بوی فاضلاب می داد و سر و صدا می کرد و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was hunchbacked and hideous, had only one tooth, smelled like sewage, made obscene noises, etc. He had never encountered such a repugnant creature.
[ترجمه گوگل]او قوز و شنیع بود، فقط یک دندان داشت، بوی فاضلاب می داد، صداهای ناپسند می داد، و غیره او هرگز با چنین موجود نفرت انگیزی روبرو نشده بود
[ترجمه ترگمان]او قوز دار و زشت بود، فقط یک دندان داشت، بوی فاضلاب می داد، سر و صدا می کرد و غیره و غیره هرگز با چنین موجودی نفرت انگیز روبه رو نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Young Arthur was horrified. She was hunchbacked and hideous, had only one tooth, smelled like sewage, made obscene noises, etc. He had never encountered such a repugnant creature.
[ترجمه گوگل]آرتور جوان وحشت کرده بود او قوز و شنیع بود، فقط یک دندان داشت، بوی فاضلاب می داد، صداهای ناپسند می داد، و غیره او هرگز با چنین موجود نفرت انگیزی روبرو نشده بود
[ترجمه ترگمان]آرتور جوان وحشت زده شد او قوز دار و زشت بود، فقط یک دندان داشت، بوی فاضلاب می داد، سر و صدا می کرد و غیره و غیره هرگز با چنین موجودی نفرت انگیز روبه رو نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Young Arthur was horrified, she was hunchbacked and awfully hideous, had only one tooth, smelled like a sewer and often made obscene noises.
[ترجمه گوگل]آرتور جوان وحشت کرده بود، او قوز کرده و به طرز وحشتناکی زشت بود، تنها یک دندان داشت، بوی فاضلاب می داد و اغلب صداهای ناپسند می داد
[ترجمه ترگمان]آرتور جوان وحشت زده و بسیار زشت بود، فقط یک دندان داشت، فقط یک دندان داشت، بوی فاضلاب می داد و اغلب صداهای نفرت انگیز به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Grandfather is quite old and a bit hunchbacked.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ کاملاً پیر و کمی قوز است
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ خیلی پیر و گوژپشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The man crept, hunchbacked, down the last few steps and moved into the room.
[ترجمه گوگل]مرد از چند پله آخر خزید، قوز کرده و به داخل اتاق رفت
[ترجمه ترگمان]مرد قوز دار و قوز دار چند قدم آخر پایین آمد و وارد اتاق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On one of these pilgrimages he met with a hunchbacked old woman of great intelligence.
[ترجمه گوگل]در یکی از این سفرهای زیارتی با پیرزنی قوز قوزدار با هوش فراوان ملاقات کرد
[ترجمه ترگمان]در یکی از این pilgrimages، با پیرزن گوژپشت که هوش زیادی داشت، ملاقات کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A peculiar man, often surly and unpleasant, possibly somewhat hunchbacked, Kierkegaard divided his time between wandering the streets of Copenhagen and writing his unusual philosophical books.
[ترجمه گوگل]کی یرکگور، مردی عجیب و غریب، اغلب مضحک و ناخوشایند، احتمالاً تا حدی قوز، زمان خود را بین سرگردانی در خیابان های کپنهاگ و نوشتن کتاب های فلسفی غیرمعمول خود تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]A، که غالبا عبوس و نامطبوع، احتمالا تا حدی قوز دار بود، وقت خود را بین پرسه زدن در خیابان های کپنهاگ و نوشتن کتاب های غیر معمول فلسفی خود تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Bodhisatta was born in a rich high class family in a market town, also in northern India. He happened to be a dwarf, bent over and partly hunchbacked .
[ترجمه گوگل]Bodhisatta در یک خانواده ثروتمند طبقه بالا در یک شهر بازار، همچنین در شمال هند به دنیا آمد اتفاقاً او یک کوتوله، خمیده و تا حدی قوز شده بود
[ترجمه ترگمان]The در خانواده ای ثروتمند و مرفه در یک شهر بازار نیز در شمال هند متولد شد او یک کوتوله بود که پشت و تا حدودی قوز دار خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having an abnormally protruding back due to a spinal deformity

پیشنهاد کاربران

قوز کرده
حتما نباید شخص واقعا گوژپشت باشد
پشت خمیده

بپرس