1. He wished he could marry a princess like Humpty Dumpty and was optimistic it could happen to him too.
[ترجمه گوگل]او آرزو داشت که می توانست با شاهزاده خانمی مانند هامپتی دامپی ازدواج کند و خوشبین بود که این اتفاق برای او نیز می افتاد
[ترجمه ترگمان]او آرزو می کرد کاش می توانست با یک پرنسس مانند Humpty Humpty ازدواج کند و امیدوار بود که این اتفاق هم برایش بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Nursery rhymes A good nursery rhyme idea is Humpty Dumpty.
[ترجمه گوگل]قافیه های مهد کودک یک ایده خوب برای قافیه مهد کودک Humpty Dumpty است
[ترجمه ترگمان]قافیه ساختن شعر یک بچه خوب مثل اسم Dumpty (شخصیت کارتونی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Humpty Dumpty: the purest embodiment of the human condition.
[ترجمه گوگل]Humpty Dumpty: خالص ترین تجسم شرایط انسانی
[ترجمه ترگمان]Humpty Dumpty: خالص ترین تجسمی از وضعیت انسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. With it gone, Humpty Dumpty can't be put back together again.
[ترجمه گوگل]با از بین رفتن آن، Humpty Dumpty را نمی توان دوباره کنار هم قرار داد
[ترجمه ترگمان]با رفتن اون، Dumpty Humpty (Dumpty (شخصیت کارتونی)نمیتونه دوباره کنار هم قرار بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You should ask Humpty Dumpty,'suggested the three little pigs. "
[ترجمه گوگل]باید از هامپتی دامپی بپرسید، سه خوک کوچک پیشنهاد کردند "
[ترجمه ترگمان]سه خوک کوچک گفتند: \" شما باید از Humpty Dumpty بپرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A public image is as fragile as humpty dumpty.
[ترجمه گوگل]یک تصویر عمومی به همان اندازه شکننده و شکننده است
[ترجمه ترگمان]تصویر عمومی به اندازه humpty dumpty شکننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Excuse me, said Peter Cottontail, Are you Humpty Dumpty?
[ترجمه گوگل]پیتر کاتتونتیل گفت ببخشید، آیا تو هامپتی دامپی هستی؟
[ترجمه ترگمان]پیتر Cottontail گفت: ببخشید، شما Dumpty Humpty هستید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Then the fir tree told the mice of its grandest moment as a Christmas tree and shared the story of Humpty Dumpty.
[ترجمه گوگل]سپس درخت صنوبر بزرگترین لحظه خود را به عنوان یک درخت کریسمس به موش ها گفت و داستان Humpty Dumpty را به اشتراک گذاشت
[ترجمه ترگمان]آن وقت درخت صنوبر به موش ها گفت که grandest لحظه آن درخت کریسمس است و داستان of Dumpty را به اشتراک می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This is a good idea for a nursery rhyme party where the eggs can represent Humpty Dumpty.
[ترجمه گوگل]این یک ایده خوب برای یک مهمانی قافیه مهد کودک است که در آن تخم مرغ ها می توانند Humpty Dumpty را نشان دهند
[ترجمه ترگمان]این یک ایده خوب برای یک مهمانی کودک است که در آن تخم مرغ می تواند نماینده Humpty Dumpty باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All of horses and all of the men couldn't put Humpty Dumpty together again.
[ترجمه گوگل]همه اسب ها و همه مردان نتوانستند هامپتی دامپی را دوباره کنار هم بگذارند
[ترجمه ترگمان]همه اسب ها و همه مردها نمی توانستند Dumpty Humpty را دوباره با هم قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The story of Nonsuch and the other forests of increasing returns, as well as the data from Stuart Pimm's microcosms overlap into a powerful lesson that Pimm calls the Humpty Dumpty Effect.
[ترجمه گوگل]داستان Nonsuch و دیگر جنگلهای افزایش بازده، و همچنین دادههای موجود در جهان خرد استوارت پیم به یک درس قدرتمند تبدیل میشوند که پیم آن را اثر Humpty Dumpty مینامد
[ترجمه ترگمان]داستان of و دیگر جنگل های بازده های صعودی، و همچنین داده های حاصل از شرکت استوارت نوشابه در یک درس قدرتمند با استفاده از \"اثر Humpty Dumpty\" همپوشانی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید