1. Thousands of men struggled humiliatingly for jobs.
[ترجمه گوگل]هزاران مرد به طرز تحقیرآمیزی برای شغل مبارزه کردند
[ترجمه ترگمان]هزاران مرد برای یافتن شغل تقلا کنان تلاش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزاران مرد برای یافتن شغل تقلا کنان تلاش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The painting was reproduced humiliatingly small.
[ترجمه گوگل]نقاشی به طرز تحقیرآمیزی کوچک بازتولید شد
[ترجمه ترگمان]نقاشی بسیار کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقاشی بسیار کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Germany had to ask, humiliatingly, for lenient implementation of the Stability Pact it had insisted upon, and the European Union agreed.
[ترجمه گوگل]آلمان مجبور شد با تحقیرآمیز، اجرای ملایم پیمان ثباتی را که بر آن اصرار داشت، درخواست کند و اتحادیه اروپا نیز موافقت کرد
[ترجمه ترگمان]آلمان مجبور بود تقاضا کند، humiliatingly، برای اجرای ملایم پیمان ثبات که بر آن پافشاری کرده بود، و اتحادیه اروپا هم با آن موافقت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آلمان مجبور بود تقاضا کند، humiliatingly، برای اجرای ملایم پیمان ثبات که بر آن پافشاری کرده بود، و اتحادیه اروپا هم با آن موافقت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was caught cheating during the Seoul Olympics and humiliatingly stripped of his title.
[ترجمه گوگل]او در جریان بازی های المپیک سئول در حال تقلب دستگیر شد و به طرز تحقیرآمیزی از عنوانش محروم شد
[ترجمه ترگمان]او در المپیک سئول تقلب کرد و humiliatingly از عنوان او محروم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در المپیک سئول تقلب کرد و humiliatingly از عنوان او محروم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Like the king, Page had a strong advocate: a coach who helped him as a teen win second-place in a speech contest after a humiliatingly bad performance the previous year.
[ترجمه گوگل]مانند پادشاه، پیج یک مدافع قوی داشت: مربی که به او در نوجوانی کمک کرد پس از یک عملکرد تحقیرآمیز بد در سال قبل، مقام دوم را در مسابقه سخنرانی کسب کند
[ترجمه ترگمان]مانند پادشاه، پیج یک حامی قوی داشت: یک مربی که به او کمک کرد تا بعد از عملکرد بد در سال گذشته در یک رقابت کلامی پیروز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مانند پادشاه، پیج یک حامی قوی داشت: یک مربی که به او کمک کرد تا بعد از عملکرد بد در سال گذشته در یک رقابت کلامی پیروز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In the space of ten days its ambassadors have been humiliatingly forced out of two of them: Turkey and Egypt.
[ترجمه گوگل]طی ده روز، سفرای این کشور به طرز تحقیرآمیزی از بین دو نفرشان بیرون رانده شدند: ترکیه و مصر
[ترجمه ترگمان]در فاصله ده روز سفیران خود را از دو کشور خارج کردند: ترکیه و مصر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در فاصله ده روز سفیران خود را از دو کشور خارج کردند: ترکیه و مصر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But the unions are weak: a previous strike in September 2010 fell humiliatingly flat.
[ترجمه گوگل]اما اتحادیه ها ضعیف هستند: اعتصاب قبلی در سپتامبر 2010 به طرز تحقیرآمیزی با شکست مواجه شد
[ترجمه ترگمان]اما این اتحادیه ها ضعیف هستند: حمله قبلی در سپتامبر ۲۰۱۰ به شدت کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این اتحادیه ها ضعیف هستند: حمله قبلی در سپتامبر ۲۰۱۰ به شدت کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Despite his losing the Battle of Waterloo and being humiliatingly sent to exile on St Helena, Napoleon is still revered in France.
[ترجمه گوگل]ناپلئون با وجود شکست در نبرد واترلو و تحقیر آمیز بودن به تبعید در سنت هلنا، هنوز در فرانسه مورد احترام است
[ترجمه ترگمان]ناپلئون با آنکه جنگ واترلو را از دست داده بود و در سنت هلنا به تبعید فرستاده شد، هنوز در فرانسه مورد احترام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناپلئون با آنکه جنگ واترلو را از دست داده بود و در سنت هلنا به تبعید فرستاده شد، هنوز در فرانسه مورد احترام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید