humid

/ˈhjuːməd//ˈhjuːmɪd/

معنی: ابدار، نمناک، مرطوب، تر، بخاردار، نمدار
معانی دیگر: نمناک، نمدار، مرطوب، ابدار، بخاردار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: humidly (adv.), humidness (n.)
• : تعریف: having a relatively high amount of moisture or water vapor; damp.
مترادف: damp, moist
مشابه: clammy, dewy, muggy, steamy, sticky, sultry, sweltering

- The climate of the southern United States is humid in the summers.
[ترجمه سروش] آب و هوای جنوب ایالات متحده در تابستان ها شرجی است
|
[ترجمه گوگل] آب و هوای جنوب ایالات متحده در تابستان ها مرطوب است
[ترجمه ترگمان] آب و هوای ایالات متحده در تابستان مرطوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The humid air made us all feel uncomfortably hot.
[ترجمه فاطمه] هوای مرطوب ، احساس گرمای ناراحت کننده ای برای همه ی ما ساخته بود
|
[ترجمه گوگل] هوای مرطوب باعث شد همه ما احساس گرمای ناخوشایندی داشته باشیم
[ترجمه ترگمان] هوای شرجی همه ما را به طرز ناراحت کننده ای گرم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. humid jungles
جنگل های مرطوب

2. mazandaran's humid weather
هوای نمدار مازندران

3. a hot, humid day
یک روز گرم و مرطوب

4. running water and trees make the air humid
آب جاری و درخت هوا را مرطوب می کند.

5. Most people believe that ocean air is quite humid.
[ترجمه گوگل]اکثر مردم معتقدند که هوای اقیانوس کاملا مرطوب است
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم بر این باورند که هوای اقیانوس خیلی مرطوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The recent hot, humid weather is affecting air quality.
[ترجمه گوگل]هوای گرم و مرطوب اخیر کیفیت هوا را تحت تاثیر قرار داده است
[ترجمه ترگمان]هوای گرم و مرطوب اخیر بر کیفیت هوا تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Runners had to acclimatize to the humid tropical conditions.
[ترجمه Sofia] دوندگان باید با وصعیت مرطوب نواحی گرمسیری خو بگیرند
|
[ترجمه گوگل]دوندگان باید با شرایط مرطوب گرمسیری سازگار می شدند
[ترجمه ترگمان]Runners باید به شرایط استوایی مرطوب acclimatize
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Summer in south China is hot and humid.
[ترجمه گوگل]تابستان در جنوب چین گرم و مرطوب است
[ترجمه ترگمان]تابستان در جنوب چین گرم و مرطوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. New York is very hot and humid in the summer.
[ترجمه گوگل]نیویورک در تابستان بسیار گرم و مرطوب است
[ترجمه ترگمان]نیویورک در تابستان گرم و مرطوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This humid heat makes you feel rather sluggish.
[ترجمه گوگل]این گرمای مرطوب باعث می شود احساس تنبلی کنید
[ترجمه ترگمان]این گرمای مرطوب باعث می شود شما احساس تنبلی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was a hot, humid summer day.
[ترجمه گوگل]یک روز گرم و مرطوب تابستانی بود
[ترجمه ترگمان]روز گرم و شرجی تابستانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Visitors can expect hot and humid condi-tions.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان می توانند انتظار شرایط گرم و مرطوب را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان می توانند انتظار شرایط گرم و مرطوب را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The humid climate didn't agree with him.
[ترجمه گوگل]آب و هوای مرطوب با او موافق نبود
[ترجمه ترگمان]آب و هوای مرطوب با او موافق نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These ferns will grow best in a humid atmosphere.
[ترجمه گوگل]این سرخس ها در فضای مرطوب بهترین رشد را خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]این سرخس ها در یک جو مرطوب بهترین رشد را خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Tokyo is extremely humid in mid-summer.
[ترجمه گوگل]توکیو در اواسط تابستان بسیار مرطوب است
[ترجمه ترگمان]توکیو در میانه تابستان شدیدا مرطوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It's hot out — very hot, very humid.
[ترجمه گوگل]بیرون گرم است - خیلی گرم، خیلی مرطوب
[ترجمه ترگمان]هوا گرم است - خیلی گرم، خیلی مرطوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. They were not prepared for the humid heat of the tropical forest.
[ترجمه گوگل]آنها برای گرمای مرطوب جنگل های استوایی آماده نبودند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای گرمای شرجی جنگل استوایی آماده نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The moisture in the air makes it humid today.
[ترجمه گوگل]رطوبت هوا امروز آن را مرطوب می کند
[ترجمه ترگمان]رطوبت هوا امروز آن را مرطوب می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. It's too humid today; it's hard to breathe!
[ترجمه W W✨✌🏻💪🏻] امروز هوا بسار نمناک است ، نفس کشیدن خیلی سخت است
|
[ترجمه گوگل]امروز هوا خیلی مرطوب است نفس کشیدن سخت است!
[ترجمه ترگمان]امروز هوا خیلی گرمه، نفس کشیدن سخته!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابدار (صفت)
rude, lush, aqueous, juicy, succulent, hydrous, watery, humid

نمناک (صفت)
hydrous, humid, damp, moist, dabby, wettish

مرطوب (صفت)
humid, wet, sappy, moist, wettish, dank, dewy, dump

تر (صفت)
watery, humid, wet, soggy, moist, dewy, rainy

بخاردار (صفت)
humid, vaporous, fumy, vapoury

نمدار (صفت)
humid, moist, linden

تخصصی

[عمران و معماری] تر
[برق و الکترونیک] مرطوب
[نساجی] مرطوب - نم دار
[آب و خاک] مرطوب، نمناک

انگلیسی به انگلیسی

• moist, damp
in humid places, the weather is hot and damp.

پیشنهاد کاربران

مرطوب، شرجی
humid: مرطوب، شرجی
کاربر حامد جباری، معنای انگلیسی شما درست است، اما تصویر شما با توضیحات شما مطابقت نمی کند. برای تصویر شما کلمه دیگری صدق می کند که در حال حاضر خاطرم نیست. اما معنای این واژه، رطوبت در هواست. حال اگر هوا گرم هم باشد شرجی می شود. اصطلاحاً در گفتار روزمره می گوییم هوا دم دارد.
humid ( adj ) ( hyuməd ) =warm and damp, e. g. The island is hot and humid in the summer. humidity ( n ) ( hyuˈmɪdət̮i ) =the amount of water in the air, e. g. high humidity.
humid
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان آب و هوای نامساعد:
✅️ bone - dry – completely without water or moisture
✅️ fierce – very strong or severe
✅️ foul – unpleasant, with rain, snow, or wind
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ gale - force – an extremely strong wind
✅️ gusty – the wind blowing in gusts
✅️ harsh – extremely cold and unpleasant
✅️ humid – hot and wet in a way that makes you feel uncomfortable
✅️ muggy – warm in an unpleasant way because the air feels wet
✅️ murky – dark and unpleasant because of fog, clouds, etc.
✅️ severe – extremely unpleasant and likely to cause harm or damage
✅️ sultry – the air is hot and slightly wet
✅️ threatening – clouds, skies, or seas show that the weather is likely to be bad
✅️ torrential – rain falling in large amounts
✅️ unseasonable – not the type of weather that you expect in a particular season
✅️ windy – with a lot of wind
منبع: www. writerswrite. co. za

مرطوب و گرم
معنی آن داغ است
به نظرم اینطوریه چون کتاب زبان انگلیسی اینطوریه
humid ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: مرطوب
تعریف: دارای رطوبت
=humid
the air feels warm and wet
برای آب و هوا=شرجی، گرم و مرطوب
Moist, damp
Muggy
Warm , wet and uncomfortable
مرطوب , خیلی گرم
رطوبت
معتدل ( برای آب و هوا )
مرطوب
شرجی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس