humerus

/ˈhjuːmərəs//ˈhjuːmərəs/

معنی: استخوان بازو، استخوان عضله
معانی دیگر: (کالبد شناسی) استخوان بازو (بین شانه تا آرنج)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: humeri
• : تعریف: the long bone between the shoulder and elbow in an arm, forelimb, or wing.

جمله های نمونه

1. Fig. 8 Relative completeness of the humerus and femur compared.
[ترجمه گوگل]شکل 8 کامل بودن نسبی استخوان بازو و استخوان ران مقایسه شده است
[ترجمه ترگمان]شکل ۸: تکمیل نسبی استخوان بازو و استخوان ران در مقایسه با آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The humerus rotates in its socket and alters the plane of the wing.
[ترجمه گوگل]استخوان بازو در حفره خود می چرخد ​​و صفحه بال را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]استخوان بازو در جای خود می چرخد و صفحه بال را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Broken humerus and clavicle, again on the right.
[ترجمه گوگل]استخوان بازو و ترقوه شکسته، دوباره در سمت راست
[ترجمه ترگمان]شکستگی استخوان بازو و ترقوه، دوباره سمت راست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is measuring blood pressure the humerus artery that measures it or aorta?
[ترجمه گوگل]آیا اندازه گیری فشار خون سرخرگ بازو است که آن را اندازه گیری می کند یا آئورت؟
[ترجمه ترگمان]آیا اندازه گیری فشار خون، سرخرگ بازو است که آن را انجام می دهد یا آئورت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The funny bone is not humerus.
[ترجمه گوگل]استخوان بامزه استخوان بازو نیست
[ترجمه ترگمان]استخوان خنده دار استخوان بازو نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Summary : The majority of proximal humerus fractures are treated nonoperatively with good functional results.
[ترجمه گوگل]خلاصه: اکثر شکستگی های پروگزیمال هومروس به صورت غیرعملی با نتایج عملکردی خوب درمان می شوند
[ترجمه ترگمان]خلاصه: اکثر of proximal (humerus)با نتایج عملکردی خوب درمان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Operating cases were assessed by measuring trochlea angle, humerus epiphysis angle and elbow joint function.
[ترجمه گوگل]موارد جراحی با اندازه گیری زاویه تروکلئا، زاویه اپی فیز بازو و عملکرد مفصل آرنج مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]موارد عملیاتی با اندازه گیری زاویه trochlea، humerus epiphysis و عملکرد مفصل آرنج مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The first find was a humerus, or upper arm bone, of a giant ground sloth.
[ترجمه گوگل]اولین کشف یک استخوان بازو یا استخوان بازو از یک تنبل زمین غول پیکر بود
[ترجمه ترگمان]اولین چیزی که پیدا کردم، یک استخوان بازو بود، یا استخوان بازو و یک تنبل بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No external force due to the femur and humerus fractures and other large bones.
[ترجمه گوگل]بدون نیروی خارجی به دلیل شکستگی استخوان ران و استخوان بازو و سایر استخوان های بزرگ
[ترجمه ترگمان]هیچ نیرویی خارجی از استخوان ران و استخوان بازو و دیگر استخوان های بزرگ وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The more distal the humerus was, the smaller humeral head retroversion angle defined by a line between the epicondyles on two-dimension CT method was.
[ترجمه گوگل]هر چه دیستال استخوان بازو بیشتر باشد، زاویه برگشت سر بازو که با خط بین اپی کندیل ها در روش سی تی دوبعدی تعریف می شود، کوچکتر است
[ترجمه ترگمان]more دورتر، استخوان بازو بود، زاویه کوچک تر humeral با زاویه بین epicondyles روی روش تی بعد ۲ بعدی مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One humerus (upper arm) bone contained an arrow head embedded more than 22mm into the bone, while a thigh bone fracture suggests a fall from a horse (horse bones were also found at the site).
[ترجمه گوگل]یک استخوان بازو (بالا بازو) حاوی سر پیکانی بود که بیش از 22 میلی متر در استخوان جاسازی شده بود، در حالی که شکستگی استخوان ران حاکی از سقوط از اسب است (استخوان های اسب نیز در محل پیدا شد)
[ترجمه ترگمان]یک استخوان بازو (بازوی بالایی)حاوی یک سری تیر حاوی بیش از ۲۲ میلیمتر به استخوان است، در حالی که شکستگی استخوان رانش زمین را نشان می دهد (استخوان های اسب نیز در محل یافت می شوند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The horizontal axis has the most frequently preserved part of the bone, namely the distal humerus and proximal femur.
[ترجمه گوگل]محور افقی بیشترین قسمت استخوان را دارد، یعنی استخوان بازو و پروگزیمال فمور
[ترجمه ترگمان]محور افقی بیش ترین قسمت استخوان را دارد، یعنی استخوان بازو و استخوان رانی مجاور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fig. 8 shows the percentage abundance of complete bones for the humerus plotted against the femur.
[ترجمه گوگل]شکل 8 درصد فراوانی استخوان‌های کامل استخوان بازو را نشان می‌دهد که در برابر استخوان ران رسم شده است
[ترجمه ترگمان]شکل ۸، درصد فراوانی از استخوان های کامل برای استخوان بازو را که بر روی استخوان ران رسم شده است را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective: To investigate the pattern, conservative time and clinical anatomy method of neural injuries resulting from displaced supracondylar fractures of the humerus in children.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی الگوی، زمان محافظه‌کارانه و روش آناتومی بالینی آسیب‌های عصبی ناشی از شکستگی‌های سوپراکوندیلار جابجا شده استخوان بازو در کودکان
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی الگو، زمان محافظه کارانه و روش آناتومی بالینی آسیب های عصبی ناشی از ترک supracondylar استخوان بازو در کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To explore the clinical results of Supracondylar fracture humerus in children.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نتایج بالینی شکستگی سوپراکوندیلار بازو در کودکان
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی نتایج بالینی استخوان شکست Supracondylar در کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استخوان بازو (اسم)
humerus

استخوان عضله (اسم)
humerus

انگلیسی به انگلیسی

• long bone of the upper arm (anatomy)
your humerus is the bone between your shoulder and your elbow; a medical term.

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] استخوان بازو
استخوان بازو
جمع: humeri ( هیومِرای )
humerus
نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت بدن انسان به انگلیسی:
✅️ skull / cranium = جمجمه 💀
✅️ cheekbone = استخوان گونه
✅️ jawbone / mandible = استخوان فک
✅️ ribcage = قفسه سینه
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ collarbone / clavicle = ترقوه، استخوان چنبر
✅️ shoulder blade / scapula = استخوان شانه، استخوان کتف
✅️ breastbone / sternum = استخوان جناغ سینه
✅️ humerus = استخوان بازو
❗️جمع: hemeri ( هیومِرای )
✅️ rib = دنده
✅️ vertebra = مهره ی ستون فقرات
❗️جمع: vertebrae ( وِرتِبریی )
✅️ spine / backbone = ستون فقرات
✅️ ulna = استخوان زند زیرین
✅️ radius = استخوان زند زِبَرین
✅️ pelvis = لگن، لگن خاصره
✅️ hip bone = استخوان خاصره
✅️ tailbone / coccyx = دنبالچه
✅️ thigh bone / femur = استخوان ران
✅ cartilage = غضروف
✅ tibia / shin bone = استخوان درشت نی
✅ fibula = استخوان نازک نی

استخوان بازو

بپرس