موافقت کردن با نظر یا حرف احمقانه ی شخصی به خاطر اون شخص.
لطف کردن به کسی و انجام کاری برای او یا توضیح یک مساله یا پاسخ به یک سوال احمقانه برای او.
مثال :
Dude, come check out my totally awesome ninja pencil
... [مشاهده متن کامل]
Yeah. . . . . no thanks
Naw, come on. . . humor me
رفیق، بیا مداد نینجاییِ باحال منو ببین
راستش. . . نه ممنون
ای بابا بیا دیگه. . . . به خاطر من
مثال دوم:
i told you, you can't survive out there
just gimme a map, humer me
بهت که گفتم، تو اون بیرون دووم نمیاری
فقط یه نقشه بهم بده، به خاطر من
لطف کردن به کسی و انجام کاری برای او یا توضیح یک مساله یا پاسخ به یک سوال احمقانه برای او.
مثال :
... [مشاهده متن کامل]
رفیق، بیا مداد نینجاییِ باحال منو ببین
راستش. . . نه ممنون
ای بابا بیا دیگه. . . . به خاطر من
مثال دوم:
بهت که گفتم، تو اون بیرون دووم نمیاری
فقط یه نقشه بهم بده، به خاطر من