humbleness


معنی: سرافکندگی، فروتنی، خشوع
معانی دیگر: پستی

جمله های نمونه

1. Humbleness is productive, narcissism is destructive. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]فروتنی مولد است، خودشیفتگی مخرب است دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]Humbleness سازنده است، خود خودشیفتگی مخرب است دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Humbleness is good sense and wisdom. Modesty invites encouragement and support. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]فروتنی عقل و خرد است فروتنی دعوت به تشویق و حمایت می کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]عقل سلیم و عقل سلیم است تواضع تشویق و حمایت می کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Humbleness promotes respect and good will. Arrogance invites disrespect and ill will. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]فروتنی موجب احترام و حسن نیت می شود تکبر باعث بی احترامی و بدخواهی می شود دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]Humbleness احترام و حسن نیت را ترویج می دهد غرور، غرور و اراده بد را به نمایش می گذارد دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a swagger, a humbleness and a confidence wrapped into a single gaze.
[ترجمه گوگل]این یک فحاشی، فروتنی و اعتماد به نفسی است که در یک نگاه واحد پیچیده شده است
[ترجمه ترگمان]این یک فیس و افاده است، اعتماد به نفس و اعتماد به نفس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Consciousness is the mother of progress; humbleness is the source of degeneration.
[ترجمه گوگل]آگاهی مادر پیشرفت است فروتنی سرچشمه انحطاط است
[ترجمه ترگمان]ادراک، مادر پیشرفت است؛ تواضع منبع انحطاط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Along with his humbleness because he knew so little, there arose a conviction of power.
[ترجمه گوگل]همراه با فروتنی او به دلیل اینکه اطلاعات کمی داشت، اعتقاد به قدرت نیز به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]در کنار humbleness، چون خیلی کم می دانست، به قدرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Looming confrontations can usually be defused by simple non-defensive humbleness.
[ترجمه گوگل]رویارویی های احتمالی را معمولاً می توان با فروتنی ساده غیر تدافعی خنثی کرد
[ترجمه ترگمان]مقابله با Looming معمولا می تواند توسط تواضع ساده و بدون دفاع خنثی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A good father is a source of inspiration and self-restraint. A good mother is the root of kindness and humbleness. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]پدر خوب منبع الهام و خویشتن داری است مادر خوب ریشه مهربانی و فروتنی است دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]یک پدر خوب منبع الهام و خویشتن داری است یک مادر خوب ریشه مهربانی و تواضع است دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thus no-action should not interpret as stagnancy. It should be meant no arming, no hostility, modesty, humbleness, amiableness to people.
[ترجمه گوگل]بنابراین عدم اقدام نباید به عنوان رکود تعبیر شود باید به معنای عدم تسلیح، عدم خصومت، حیا، فروتنی، دوستی با مردم باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین هیچ اقدامی نباید به عنوان stagnancy تعبیر شود نه مسلح کردن، نه دشمنی، تواضع، تواضع و تواضع و احترام به مردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whether or not it is completeness, consummation and gain don't change his humbleness.
[ترجمه گوگل]تمامیت و کمال و سود، تواضع او را تغییر نمی دهد
[ترجمه ترگمان]چه کامل باشد، چه کامل باشد و کسب تواضع و فروتنی خود را تغییر ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. K è q ì not only means considerate, polite, and well mannered, but also represents humbleness and modesty.
[ترجمه گوگل]K è q ì نه تنها به معنای با ملاحظه، مؤدب و خوش اخلاق است، بلکه نشان دهنده فروتنی و فروتنی است
[ترجمه ترگمان]K، q نه تنها به معنی considerate، مودب، و مودب است، بلکه تواضع و تواضع را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Arrogance will not make you be respected by others; humbleness however makes you respectable.
[ترجمه گوگل]تکبر باعث نمی شود که دیگران به شما احترام بگذارند با این حال فروتنی شما را قابل احترام می کند
[ترجمه ترگمان]غرور، نباید به دیگران احترام بگذاری، اما به هر حال آدم محترمی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. " In Therese's last words, she said, "Virtue is an attitude - we understand our " littleness " before God, so that we recognise our humbleness and weakness, there by believing in the kindness of God.
[ترجمه گوگل]در آخرین سخنان ترز، او گفت: «فضیلت یک نگرش است - ما «کوچکی» خود را در برابر خدا می‌فهمیم تا در آنجا با ایمان به مهربانی خداوند، فروتنی و ضعف خود را بشناسیم
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \"در آخرین کلمات ترز،\" تقوا نگرشی است - ما \"littleness\" خود را در برابر خداوند درک می کنیم، به طوری که فروتنی و ضعف مان را، با ایمان به مهربانی خداوند، به رسمیت بشناسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Neither riches nor honours can corrupt him ; neither poverty nor humbleness can make him swerve from principle ; and neither threats nor forces can subdue him.
[ترجمه گوگل]نه ثروت و نه افتخار نمی تواند او را فاسد کند نه فقر و نه فروتنی نمی تواند او را از اصل منحرف کند و نه تهدید و نه نیرو نمی توانند او را تحت سلطه خود در آورند
[ترجمه ترگمان]نه ثروت و نه احترام نمی تواند او را فاسد کند؛ نه فقر و فروتنی می تواند او را از اصل منحرف سازد؛ و نه تهدید و نه نیرو نمی تواند او را مطیع سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرافکندگی (اسم)
submission, shame, abashment, confusion, humbleness, lowliness, mortification, resignation

فروتنی (اسم)
humbleness, lowliness, homeliness, modesty, humility, pudency, simplicity, simpleness, coyness, meekness, demureness, pudicity, rusticity

خشوع (اسم)
humbleness, obedience, docility, humility, servility

انگلیسی به انگلیسی

• simplicity, quality of being unpretentious; modesty, humility; submission, meekness

پیشنهاد کاربران

سرافکندگی، فروتنی، خشوع. تواضع
مثال:
If this does not happen, then the prayers will be anti - arrogance; because it involves bowing and prostrating and humbleness.
اگر این اتفاق نیافتد، در این صورت نمازها نقطه مقابل تکبر خواهد شد، چون مستلزم رکوع و سجود و فروتنی {و تواضع} است.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : humble
✅️ اسم ( noun ) : humbleness / humility
✅️ صفت ( adjective ) : humble
✅️ قید ( adverb ) : humbly
تواضع

بپرس