1. the humanist ethic
اخلاقیات انسان گرایانه
2. He is a practical humanist, who believes in the dignity of mankind.
[ترجمه گوگل]او یک انسان گرای عملی است که به کرامت نوع بشر معتقد است
[ترجمه ترگمان]او یک humanist اهل عمل است که به کرامت انسانی اعتقاد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Roughly speaking, a scientific humanist is somebody who believes in science and in humanity but not in God.
[ترجمه گوگل]به طور تقریبی، انسانگرای علمی کسی است که به علم و انسانیت اعتقاد دارد اما به خدا اعتقاد ندارد
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، یک humanist علمی کسی است که به علم و در انسانیت ایمان دارد، اما نه به خدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. So the transvestite fails the test of humanist transgression.
[ترجمه گوگل]بنابراین ترنسیستیت در آزمون تخطی اومانیستی مردود می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، transvestite از آزمون تخطی از انسان گرایی ناموفق عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She even adopts uncritically an apolitical, humanist version of psychological democracy.
[ترجمه گوگل]او حتی یک نسخه غیرسیاسی و انسان گرایانه از دموکراسی روانشناختی را بدون انتقاد پذیرفته است
[ترجمه ترگمان]او حتی uncritically را نیز به عنوان یک نسخه غیر سیاسی از دموکراسی روان اتخاذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Lucy had been approached by an international humanist organisation, there was funding, and Lucy was raring to go.
[ترجمه گوگل]یک سازمان بینالمللی انسانگرا به لوسی مراجعه کرده بود، بودجهای وجود داشت، و لوسی به سختی میخواست برود
[ترجمه ترگمان]لوسی توسط یک سازمان humanist بین المللی به او نزدیک شده بود، و لوسی مشتاق رفتن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Being a Humanist means trying to behave decently without expectation of rewards or punishment after you are dead. Kurt Vonnegut
[ترجمه گوگل]اومانیست بودن به معنای تلاش برای رفتار شایسته بدون انتظار پاداش یا مجازات پس از مرگ است کرت وونگات
[ترجمه ترگمان]انسان گرایان بودن به معنی تلاش برای رفتار شایسته ای بدون انتظار پاداش و یا مجازات پس از مرگ شما است کورت Vonnegut
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He thought of socialism in humanist terms but had little appreciation of socialist economics.
[ترجمه گوگل]او سوسیالیسم را با اصطلاحات اومانیستی می اندیشید اما قدردانی چندانی از اقتصاد سوسیالیستی نداشت
[ترجمه ترگمان]او به سوسیالیسم در واژه های اومانیست ها فکر کرد، ولی از اقتصاد سوسیالیستی قدردانی اندکی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She appears to appropriate traditional humanist interests in social connectedness and caring specifically for women.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او علایق سنتی اومانیستی را در ارتباط اجتماعی و مراقبت ویژه از زنان به کار می گیرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او به علایق انسان گرایی سنتی در ارتباط اجتماعی و توجه خاص به زنان اهمیت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. However, even in the liberal humanist tradition of Leavis and Richards, there is a striking paradox.
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی در سنت لیبرال اومانیست لیویس و ریچاردز، یک پارادوکس قابل توجه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، حتی در سنت انسان گرایی لیبرال of و ریچاردز، یک تناقض قابل توجه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To proceed towards a humanist and democratic ideology and government in the name of human values.
[ترجمه گوگل]حرکت به سمت یک ایدئولوژی و حکومت اومانیستی و دموکراتیک به نام ارزش های انسانی
[ترجمه ترگمان]برای ادامه دادن به یک اومانیست و ایدئولوژی دموکراتیک و دولت به نام ارزش های انسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Humanist psychology seems to avoid traditional psychology's obsession with objectivity.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد روانشناسی انسانگرا از وسواس روانشناسی سنتی با عینیت دوری میکند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که روان شناسی انسان گرایی از وسواس روانشناسی سنتی با بی طرفی اجتناب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These humanist goals could be fully covered by the ideals which are sometimes described as socialist.
[ترجمه گوگل]این اهداف اومانیستی را میتوان به طور کامل تحت پوشش آرمانهایی قرار داد که گاه سوسیالیستی توصیف میشوند
[ترجمه ترگمان]این اهداف انسان گرایی می تواند به طور کامل توسط ایده هایی که گاهی به عنوان یک سوسیالیست توصیف می شوند، پوشش داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Humanist psychologists realize that gender relations affect this subject.
[ترجمه گوگل]روانشناسان انسان گرا متوجه شده اند که روابط جنسیتی بر این موضوع تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]روانشناسان انسان گرایی درک می کنند که روابط جنسیت بر این موضوع تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید