1. She doesn't have any understanding of politics/human nature/what it takes to be a good manager.
[ترجمه گوگل]او هیچ درکی از سیاست / طبیعت انسانی / آنچه برای یک مدیر خوب لازم است ندارد
[ترجمه ترگمان]او هیچ درکی از سیاست \/ طبیعت انسانی \/ آنچه که برای مدیر خوب لازم است ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He had an insight into human nature.
[ترجمه گوگل]او بینشی نسبت به ماهیت انسان داشت
[ترجمه ترگمان]او در طبیعت انسانی استعداد خاصی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It seems to be human nature to worry.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که طبیعت انسان نگران باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این طبیعت انسان است که نگران باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her friend's kindness has restored her faith in human nature.
[ترجمه گوگل]مهربانی دوستش ایمان او را به فطرت انسانی بازگردانده است
[ترجمه ترگمان]مهربانی دوستش ایمان او را به طبیعت بشری احیا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A love of music is inherent in human nature.
[ترجمه گوگل]عشق به موسیقی در ذات انسان نهفته است
[ترجمه ترگمان]عشق به موسیقی در طبیعت انسان ذاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Human nature is the most pathetic: we always dream of the horizon of a wonderful rose garden, not to enjoy today in our window open rose.
[ترجمه گوگل]طبیعت انسان رقت انگیزترین است: ما همیشه در رویای افق یک باغ گل رز شگفت انگیز هستیم، نه اینکه از امروز در گل رز باز پنجره خود لذت ببریم
[ترجمه ترگمان]طبیعت انسان most است: ما همیشه رویای یک باغ گل رزی عالی را می بینیم، نه اینکه از امروز در پنجره خود لذت ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Such kindness restores your faith in human nature .
[ترجمه گوگل]چنین مهربانی ایمان شما را به ذات انسانی باز می گرداند
[ترجمه ترگمان]این محبت، ایمان شما را به طبیعت بشری باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Human nature is such that we easily deceive ourselves.
[ترجمه گوگل]طبیعت انسان به گونه ای است که به راحتی خود را گول می زنیم
[ترجمه ترگمان]طبیعت انسان به گونه ای است که ما به راحتی خودمان را فریب می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Her kindness has restored my faith in human nature .
[ترجمه گوگل]مهربانی او ایمان من را به ذات انسانی بازگرداند
[ترجمه ترگمان]محبت او ایمان مرا به طبیعت انسانی بازگردانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Human nature revolts against/at such cruelty.
[ترجمه گوگل]طبیعت انسان در برابر چنین ظلمی شورش می کند
[ترجمه ترگمان]طبیعت انسان با این بی رحمی، شورش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her greatness lies in her deep understanding of human nature.
[ترجمه گوگل]عظمت او در درک عمیق او از طبیعت انسان نهفته است
[ترجمه ترگمان]بزرگی او در فهم عمیق طبیعت بشر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They try to rehumanize those who have lost human nature.
[ترجمه گوگل]آنها سعی می کنند کسانی را که ماهیت انسانی را از دست داده اند دوباره انسانی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها سعی می کنند کسانی را که طبیعت انسانی را از دست داده اند بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One of his frailties of human nature is laziness.
[ترجمه گوگل]یکی از ضعف های او در طبیعت انسان تنبلی است
[ترجمه ترگمان]یکی از ضعف های او تنبلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The play deals with the fallibility of human nature.
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه به خطاپذیری طبیعت انسان می پردازد
[ترجمه ترگمان]بازی با fallibility طبیعت انسان سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. How far is human nature determined by biology?
[ترجمه گوگل]ماهیت انسان تا کجا توسط زیست شناسی تعیین می شود؟
[ترجمه ترگمان]طبیعت انسان تا چه حد با زیست شناسی تعیین می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید