اسم ( noun )
حالات: hullaballoos, hullabaloos
حالات: hullaballoos, hullabaloos
• (1) تعریف: the loud sounds of excited voices; uproarious din; clamor.
• مشابه: hubbub
• مشابه: hubbub
• (2) تعریف: a widespread excitement, uproar, or publicity.
- Eventually the hullabaloo in the media died out.
[ترجمه گوگل] در نهایت هول در رسانه ها از بین رفت
[ترجمه ترگمان] بالاخره هرج و مرج در رسانه ها خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بالاخره هرج و مرج در رسانه ها خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید