hulk

/ˈhəlk//hʌlk/

معنی: کشتی، کشتی سنگین و کندرو، بدنه کشتی، لاشه کشتی، تنه کشتی، بزرگ بنظر رسیدن، با سنگینی و رخوت حرکت کردن
معانی دیگر: لاشه ی کشتی، بدنه ی کشتی (از کار افتاده)، ناو لاشه، (لاشه ی هر چیز) بدنه، (جمع) بقایا، (هر چیز بزرگ و بد قواره) کت وکلفت، غول پیکر، نره غول، گل و گنده، یغور، لندهور، کندواله، (معمولا با :up)برجسته و بزرگ شدن، ستبر به نظر رسیدن، غولسان شدن، (دراصل) کشتی (به ویژه کشتی بزرگ و کندرو)، (کشتی که به عنوان زندان به کار برده شود) ناو زندان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bulky shell of a ship, either old and unseaworthy or abandoned to other uses.

(2) تعریف: a person of large, ungainly stature.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hulks, hulking, hulked
• : تعریف: to appear as a large mass; loom.
مشابه: loom

- The huge freighter hulked out of the fog.
[ترجمه گوگل] کشتی بزرگ باری از مه بیرون آمد
[ترجمه ترگمان] کشتی بارکش بزرگ از مه خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the disintegrating hulk of the spanish empire
لاشه ی در حال متلاشی شدن امپراتوری اسپانیا

2. her father was a hulk with broad shoulders and big hands
پدرش نره غولی بود با شانه های پهن و دستان بزرگ.

3. the boy lived in the hulk of a passenger ship
پسر در لاشه ی یک کشتی مسافری زندگی می کرد.

4. Here and there the rusted hulk of an abandoned car dots the landscape.
[ترجمه گوگل]اینجا و آنجا بدنه زنگ زده یک ماشین رها شده چشم انداز را پر می کند
[ترجمه ترگمان]اینجا و آنجا تنه زنگ زده یک اتومبیل متروک دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I followed his big hulk into the house.
[ترجمه گوگل]دنبال هالک بزرگش وارد خانه شدم
[ترجمه ترگمان]به دنبال کشتی بزرگ او به داخل خانه رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Henry's a real hulk of a man.
[ترجمه گوگل]هنری یک مرد واقعی است
[ترجمه ترگمان]هنری یک تنه یک مرد واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Incredible Hulk is a character in a comic who turns from a scientist into a two-metre tall monster.
[ترجمه گوگل]هالک شگفت‌انگیز شخصیتی در کمیک است که از یک دانشمند به یک هیولای دو متری تبدیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]The Incredible یک شخصیت کمدی است که از یک دانشمند به یک غول دو متر قد تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The space station was an empty hulk.
[ترجمه گوگل]ایستگاه فضایی یک هالک خالی بود
[ترجمه ترگمان]ایستگاه فضایی یک کشتی خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was a broken hulk, millennia of dust particles covering the displays and floors.
[ترجمه گوگل]این یک هالک شکسته بود، هزاران سال از ذرات گرد و غبار که نمایشگرها و طبقات را پوشانده بود
[ترجمه ترگمان]یک کشتی شکسته بود، هزاران سال گرد و غبار، صفحات و طبقات را پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It usually was a rusting hulk on your hip, a poor weapon in the tropics because it rusted quite easily.
[ترجمه گوگل]معمولاً یک هالک زنگ زده روی لگن شما بود، یک سلاح ضعیف در مناطق استوایی زیرا به راحتی زنگ می زد
[ترجمه ترگمان]معمولا یک تنه پوسیده در کمر شما بود، یک سلاح فقیر در مناطق حاره چون به آسانی زنگ می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He also moonlights as a Hulk Hogan impersonator.
[ترجمه گوگل]او همچنین در نقش شخصیت هالک هوگان به مهتاب می پردازد
[ترجمه ترگمان]او همچنین moonlights هوگان impersonator است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You could write a story about each hulk in their great yard.
[ترجمه گوگل]می توانید در مورد هر هالک در حیاط بزرگشان داستانی بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما می توانستید داستانی درباره هر کشتی در حیاط بزرگ آن ها بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I could make out the gutted hulk of the tanker.
[ترجمه گوگل]من می‌توانستم بدنه تانکر را تشخیص دهم
[ترجمه ترگمان] من می تونم اون تنه روده تانکر رو درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They all thought he was a hulk, without a shot left in the locker!
[ترجمه گوگل]همه آنها فکر می کردند که او یک هالک است، بدون اینکه یک گلوله در کمد باقی بماند!
[ترجمه ترگمان]همه فکر می کردند که او یک کشتی است و یک تیر هم در کمد نمانده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Fantastic Four, Spider-man, X-Men, Hulk, Ghost Rider, The Punisher, Daredevil, Blade, . . . what do all these Hollywood blockbusters have in common?
[ترجمه گوگل]Fantastic Four، مرد عنکبوتی، مردان ایکس، هالک، گوست رایدر، پانیشر، دردویل، بلید، همه این فیلم های پرفروش هالیوود چه وجه مشترکی دارند؟
[ترجمه ترگمان]چهار مرد عنکبوتی، مرد عنکبوتی، هالک، هالک، Ghost، The، بی باک، Blade، همه این فیلم های هالیوود چه اشتراکی داشتند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشتی (اسم)
bottom, vessel, ship, ark, wrestle, hulk, collier, prow

کشتی سنگین و کندرو (اسم)
hulk

بدنه کشتی (اسم)
hulk

لاشه کشتی (اسم)
hulk, hull

تنه کشتی (اسم)
hulk, hull

بزرگ بنظر رسیدن (فعل)
hulk

با سنگینی و رخوت حرکت کردن (فعل)
hulk

انگلیسی به انگلیسی

• body of a ship; large ship
you can refer to something or someone that is large and heavy as a hulk.

پیشنهاد کاربران

The term “hulk” is slang for a person who possesses incredible strength or power. It is often used to describe someone who can easily overpower others or has a fierce and intimidating presence.
اصطلاح عامیانه
...
[مشاهده متن کامل]

شخصی که دارای قدرت یا قدرت باورنکردنی است،
اغلب برای توصیف کسی که می تواند به راحتی بر دیگران غلبه کند یا حضوری خشن و ترسناک دارد استفاده می شود.
مثال؛
in a superhero movie, a character might say, “The Hulk is known for his incredible strength. ”
In a conversation about physical fitness, a person might say, “He’s built like a hulk. ”
A fan of bodybuilding might describe a muscular person as a “hulk. ”

hulk
Hulk: دانشمندی به اسم بروس وین که توست انرژی گاما به hulk تبدیل میشود که جزو قویترین انتقام جویان یا avengers هست
معمولا این روزا وقتی میخوان بدن یه ورزشکارو به یه چیز تشبیه کنن از این کلمه استفاده میکنن
✅ ( هر چیز بزرگ و بد قواره ) کت وکلفت، غول پیکر، نره غول، گل و گنده، یغور، لندهور
Iranian Hulk explodes at press conference , Martyn Ford . doesn't even flinch
hulk ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: کشتی اسقاطی
تعریف: شناوری که از رده خارج شده است؛ در گذشته، گاه از این گونه شناورها به عنوان انبار در کنار اسکله یا لنگرگاه استفاده می کرده اند

بپرس