huguenot

/ˈhjuːɡənoʊ//ˈhjuːɡənəʊ/

معنی: پروتستان فرانسوی
معانی دیگر: (سده های 16 و 17) پرتستان فرانسوی، فرانسوی پروتستان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Huguenotic (adj.), Huguenotism (n.)
• : تعریف: a French Protestant of the sixteenth and seventeenth centuries.

جمله های نمونه

1. Menendez surrounded the Huguenots and carried on a charade following Old World rules.
[ترجمه گوگل]منندز اطراف هوگنوت ها را محاصره کرد و با پیروی از قوانین دنیای قدیم به راهپیمایی پرداخت
[ترجمه ترگمان]Menendez هوگنوها را محاصره کردند و به دنبال قوانین جهانی قدیمی به بازی مشغول شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Huguenots brought their skills to augment those of Zurich's own craftsmen, and other refugees enriched its artistic life.
[ترجمه گوگل]هوگنوت ها مهارت های خود را برای تقویت مهارت های صنعتگران زوریخ به ارمغان آوردند و سایر پناهندگان زندگی هنری آن را غنی کردند
[ترجمه ترگمان]هوگنوها مهارت خود را برای پرورش آن دسته از صنعتگران، و دیگر پناهندگان، که زندگی هنری خود را غنی کرده بودند، به ارمغان آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A Huguenot political party was formed in 157to fight for religious and civil liberties.
[ترجمه گوگل]یک حزب سیاسی هوگونو در سال 157 برای مبارزه برای آزادی های مذهبی و مدنی تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]یک حزب سیاسی فرقه هوگنو در سال ۱۵۷ برای مبارزه با آزادی های مذهبی و مدنی تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The powerful anti - Huguenot Holy League was formed in 157
[ترجمه گوگل]اتحادیه مقتدر ضد هوگنوت ها در سال 157 تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]انجمن قوی ضد هوگنوها در سال ۱۵۷ شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first French Huguenot community was founded in 154 and the confession of faith drawn up by the first synod in 1559 was influenced by the ideas of John Calvin.
[ترجمه گوگل]اولین جامعه هوگنوهای فرانسوی در سال 154 تأسیس شد و اعتراف به ایمان که توسط اولین سینود در سال 1559 تنظیم شد تحت تأثیر ایده های جان کالوین بود
[ترجمه ترگمان]نخستین انجمن هوگنوها فرانسوی در سال ۱۵۴ تاسیس شد و اعتراف به ایمان که توسط نخستین شورای کلیسایی در سال ۱۵۵۹ به تصویب رسید، تحت تاثیر عقاید جان کالوین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Huguenot churchyard near there.
[ترجمه گوگل]حیاط کلیسای هوگنوت در نزدیکی آنجا
[ترجمه ترگمان]یا کلیسای Huguenot که در آن نزدیکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ribault soon had to abandon the other two ships, the last reminders of a planned Huguenot empire.
[ترجمه گوگل]ریبو به زودی مجبور شد دو کشتی دیگر را رها کند، که آخرین یادآوری از یک امپراتوری برنامه ریزی شده هوگونو بود
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که Ribault مجبور شدند دو کشتی دیگر، آخرین یادآور یک امپراطوری planned، را رها کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fact that the Grimkes came of notable Southern Huguenot stock made their case especially poignant.
[ترجمه گوگل]این واقعیت که گریمک ها از سهام هوگونوهای جنوبی بودند، مورد آنها را به ویژه تلخ کرد
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که Grimkes از سهام سرشناس Huguenot جنوبی آمده بودند، به ویژه شدید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There he fell again into the bad company of pious Huguenots who turned the young gentleman into a religious searcher.
[ترجمه گوگل]در آنجا او دوباره در جمع بد هوگونوت‌های پارسا افتاد که نجیب زاده جوان را به یک جستجوگر مذهبی تبدیل کردند
[ترجمه ترگمان]در آنجا مجددا به اجتماع فاسد of مذهبی که این نجیب زاده جوان را به یک searcher مذهبی تبدیل کرده بود، افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 1621 he abandoned this enterprise to serve on the Huguenot side in the civil wars.
[ترجمه گوگل]در سال 1621 او این شرکت را رها کرد تا در جنگ‌های داخلی در سمت هوگنو خدمت کند
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۶۲۱ این شرکت را در خدمت به فرقه هوگنو در جنگ های داخلی از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A city of western France on the Bay of Biscay southwest of Tours. It was a Huguenot stronghold in the16th century. Population, 7 840.
[ترجمه گوگل]شهری در غرب فرانسه در خلیج بیسکای در جنوب غربی تور این قلعه در قرن شانزدهم یک دژ هوگونو بود جمعیت، 7840
[ترجمه ترگمان]شهری از غرب فرانسه در خلیج of غربی شهر Tours این یک دژ پروتستان در قرن the۱۶th بود جمعیت، ۷ ۸۴۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Isaac's mother, who was descended from the Tauntons of Huguenot blood, was a member of a wealthy, influential family in Southampton. In her the love of freedom mingled with the joy of religious song.
[ترجمه گوگل]مادر آیزاک که از نسل تاونتون های خون هوگنوت بود، عضو یک خانواده ثروتمند و با نفوذ در ساوتهمپتون بود در او عشق به آزادی با لذت آواز مذهبی آمیخته شد
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای خانواده ثروتمند و بانفوذ در Southampton، یکی از اعضای خانواده ثروتمند و بانفوذ در Southampton بود در او عشق آزادی آمیخته با لذت آواز مذهبی آمیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پروتستان فرانسوی (اسم)
huguenot

انگلیسی به انگلیسی

• member of the reformed or calvinistic communion of france (during the 16th and 17th centuries); french protestant

پیشنهاد کاربران

بپرس