hugeness


بزرگی، کلانی، تنومندی، بزرگی جثه، زیادی

جمله های نمونه

1. One might find the hugeness of the vessel interesting; it signifies military power on the move.
[ترجمه گوگل]ممکن است عظمت کشتی جالب باشد به معنای قدرت نظامی در حال حرکت است
[ترجمه ترگمان]ممکن است یکی از hugeness کشتی را جالب یافته باشد؛ این نشانگر قدرت نظامی در حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hugeness of its sound is something considering how modestly it was recorded, and "Decisions" manages to feel both tragic and uplifting at once.
[ترجمه گوگل]عظمت صدای آن با توجه به اینکه چقدر متواضعانه ضبط شده است، چیزی است که "تصمیمات" در یک لحظه احساس غم انگیز و نشاط آور می کند
[ترجمه ترگمان]hugeness صدای آن چیزی است که در نظر دارد با در نظر گرفتن این که چقدر تواضع و تواضع ثبت شده است، و \"تصمیم\" در حال حاضر هر دو تراژدی و uplifting را احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But for the hugeness of video frequency itself limited the transporting speed on the Internet.
[ترجمه گوگل]اما به دلیل عظیم بودن فرکانس ویدئو، سرعت انتقال در اینترنت را محدود کرد
[ترجمه ترگمان]اما برای the فرکانس ویدئو، سرعت حمل و نقل در اینترنت محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Modern metropolitans is the very hugeness aggregate of the isolated buildings.
[ترجمه گوگل]کلانشهرهای مدرن مجموعه عظیمی از ساختمان های جدا شده است
[ترجمه ترگمان]metropolitans مدرن، سنگ دانه ها است که از ساختمان های مجزا تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I look at Panama's hugeness, with excitement, nervous, loss, infatuation, adoration, and then lose my balance.
[ترجمه گوگل]من به عظمت پاناما، با هیجان، عصبی، از دست دادن، شیفتگی، ستایش نگاه می کنم و سپس تعادلم را از دست می دهم
[ترجمه ترگمان]با هیجان، عصبی، از دست دادن، شیفتگی و شیفتگی به پاناما نگاه می کنم، و بعد تعادلم را از دست می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As the hugeness of the system and the constraints, a part of development in the key technology is realized.
[ترجمه گوگل]با عظمت سیستم و محدودیت ها، بخشی از توسعه در فناوری کلیدی تحقق می یابد
[ترجمه ترگمان]به عنوان the سیستم و محدودیت ها، بخشی از توسعه در فن آوری کلیدی درک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This scheme decomposes the difficulty of CORBA criterion hugeness and complexity.
[ترجمه گوگل]این طرح دشواری عظمت و پیچیدگی معیار CORBA را تجزیه می کند
[ترجمه ترگمان]این طرح دشواری معیار CORBA و پیچیدگی را تجزیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hugeness evolution of technology makes the software products become necessity in people's life.
[ترجمه گوگل]تحول عظیم فناوری باعث می شود که محصولات نرم افزاری به یک ضرورت در زندگی مردم تبدیل شوند
[ترجمه ترگمان]تکامل hugeness تکنولوژی باعث می شود که محصولات نرم افزاری در زندگی مردم به یک ضرورت تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because of the diversification and hugeness of comprehensive geophysics data, visualization appears to be particularly important in the processing and interpretation.
[ترجمه گوگل]به دلیل تنوع و عظمت داده های جامع ژئوفیزیک، به نظر می رسد که تجسم در پردازش و تفسیر اهمیت ویژه ای داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به دلیل تنوع و hugeness داده های ژئوفیزیکی جامع، تصویرسازی به طور خاص در پردازش و تفسیر اهمیت ویژه ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Because of the hugeness and complexity of stadiums, we must design and build a stable and reliable.
[ترجمه گوگل]به دلیل عظمت و پیچیدگی استادیوم ها، ما باید یک ورزشگاه پایدار و قابل اعتماد طراحی و بسازیم
[ترجمه ترگمان]به دلیل پیچیدگی و پیچیدگی استادیوم ها، ما باید طراحی کنیم و یک ثابت و قابل اعتماد بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These are discussed in three aspects: the non-definite object matter of the contract, the abstract test of the object, the hugeness and the generalization of the object.
[ترجمه گوگل]اینها در سه جنبه مورد بحث قرار می گیرند: موضوع غیر معین عقد، آزمایش مجرد عین، عظمت و تعمیم عین
[ترجمه ترگمان]این موارد در سه جنبه مورد بحث قرار می گیرند: موضوع غیر قطعی قرارداد، آزمون انتزاعی هدف، the و تعمیم آن شی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The author has experienced the Japanese culture to China hugeness influence.
[ترجمه گوگل]نویسنده فرهنگ ژاپنی به چین را تجربه کرده است
[ترجمه ترگمان]نویسنده فرهنگ ژاپنی را با نفوذ چین تجربه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This system uses PLC in railway signal system as the core controller and it replaces the additional electric centralized control mode, overcomes the disadvantages such as hugeness, low reliability .
[ترجمه گوگل]این سیستم از PLC در سیستم سیگنال راه آهن به عنوان کنترل کننده اصلی استفاده می کند و جایگزین حالت کنترل متمرکز الکتریکی اضافی می شود، بر معایبی مانند بزرگی، قابلیت اطمینان کم غلبه می کند
[ترجمه ترگمان]این سیستم از PLC در سیستم سیگنال راه آهن به عنوان کنترل کننده مرکزی استفاده می کند و جایگزین حالت کنترل متمرکز شده الکتریکی می شود، معایب همچون قابلیت اطمینان کم را مغلوب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• extreme largeness, enormity, immensity, massiveness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : hugeness
✅️ صفت ( adjective ) : huge
✅️ قید ( adverb ) : hugely

بپرس