1. we enjoyed ourselves hugely
به ما بسیار بسیار خوش گذشت.
2. The daring of his exploits had been hugely magnified by constant telling.
[ترجمه گوگل]جسارت کارهای او با گفتن مداوم به شدت بزرگ شده بود
[ترجمه ترگمان]با گفتن این وصف، شجاعت of به اوج رسیده بود و مدام تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با گفتن این وصف، شجاعت of به اوج رسیده بود و مدام تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Many, perhaps all, Internet stocks are hugely overvalued.
[ترجمه گوگل]بسیاری از، شاید همه، سهام اینترنت به شدت بیش از حد ارزش گذاری شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری، شاید همه، سهام اینترنتی بسیار پیچیده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری، شاید همه، سهام اینترنتی بسیار پیچیده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After the feast the prince belched hugely.
[ترجمه گوگل]پس از جشن، شاهزاده به شدت آروغ زد
[ترجمه ترگمان]بعد از ضیافت، شاهزاده آروغ بلندی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از ضیافت، شاهزاده آروغ بلندی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The others seemed to find my discomfort hugely entertaining.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که دیگران ناراحتی من را بسیار سرگرم کننده می دانند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید بقیه ناراحتی مرا خیلی دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید بقیه ناراحتی مرا خیلی دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He sat up and yawned hugely.
[ترجمه گوگل]نشست و خمیازه شدیدی کشید
[ترجمه ترگمان]بلند شد و خمیازه بلندی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بلند شد و خمیازه بلندی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He gave her a hugely expensive diamond ring.
[ترجمه گوگل]او یک حلقه الماس بسیار گران قیمت به او داد
[ترجمه ترگمان]او یک انگشتر الماس بسیار گران قیمت به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک انگشتر الماس بسیار گران قیمت به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Guerrero's music is hugely popular in Latin America.
[ترجمه گوگل]موسیقی گوئررو در آمریکای لاتین بسیار محبوب است
[ترجمه ترگمان]موسیقی گویررو در آمریکای لاتین بسیار محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موسیقی گویررو در آمریکای لاتین بسیار محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. As a writer she was hugely influential.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نویسنده بسیار تأثیرگذار بود
[ترجمه ترگمان]او به عنوان نویسنده بسیار تاثیرگذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به عنوان نویسنده بسیار تاثیرگذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In summer this hotel is a hugely popular venue for wedding receptions.
[ترجمه گوگل]در تابستان این هتل یک مکان بسیار محبوب برای پذیرایی عروسی است
[ترجمه ترگمان]در تابستان این هتل محل بسیار محبوب برای پذیرایی از مراسم عروسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در تابستان این هتل محل بسیار محبوب برای پذیرایی از مراسم عروسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In my opinion, she's a hugely overrated singer.
[ترجمه گوگل]به نظر من، او یک خواننده فوق العاده بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]به نظر من، اون یک خواننده فوق العاده مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر من، اون یک خواننده فوق العاده مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Some of these young musicians are hugely talented.
[ترجمه گوگل]برخی از این نوازندگان جوان بسیار با استعداد هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از این نوازندگان جوان بسیار با استعداد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از این نوازندگان جوان بسیار با استعداد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His debut album was hugely successful Stateside.
[ترجمه گوگل]اولین آلبوم او Stateside بسیار موفق بود
[ترجمه ترگمان]اولین آلبوم او بسیار موفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین آلبوم او بسیار موفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Their business has been hugely successful.
[ترجمه گوگل]تجارت آنها بسیار موفق بوده است
[ترجمه ترگمان]کسب وکار آن ها بسیار موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسب وکار آن ها بسیار موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I trusted his judgement and was hugely relieved when he agreed.
[ترجمه گوگل]من به قضاوت او اعتماد کردم و وقتی او موافقت کرد خیلی راحت شدم
[ترجمه ترگمان]من به قضاوت اون اعتماد کردم و وقتی موافقت کرد خیلی راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به قضاوت اون اعتماد کردم و وقتی موافقت کرد خیلی راحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید