• (1)تعریف: a confusing mix of loud sounds, esp. voices; uproar. • مترادف: clamor, commotion, din, hullabaloo, pandemonium, racket, tumult, uproar • متضاد: still • مشابه: noise, ruckus
• (2)تعریف: the confused activity of a loud, disorderly place; turmoil. • مترادف: bedlam, melee, pandemonium, turmoil • مشابه: bustle, chaos, commotion, confusion, mess, noise, stir
جمله های نمونه
1. the hubbub of musicians tuning up
سروصدای نوازندگانی که دارند سازهای خود را کوک می کنند
2. the hubbub of traffic around the bazaar
درهم و برهمی ترافیک در اطراف بازار
3. There was a hubbub of excited conversation from over a thousand people.
[ترجمه گوگل]انبوهی از گفتگوهای هیجان انگیز از بیش از هزار نفر وجود داشت [ترجمه ترگمان]در میان هزار نفر همهمه پرشوری درگرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was some time before the hubbub of laughter died down.
[ترجمه گوگل]مدتی بود که غم خنده خاموش شد [ترجمه ترگمان]مدتی طول کشید تا صدای خنده ها قطع شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Once the hubbub of the election had died down, it was back to normal for the President.
[ترجمه گوگل]زمانی که غوغای انتخابات خاموش شد، برای رئیس جمهور به حالت عادی بازگشت [ترجمه ترگمان]هنگامی که هیاهوی انتخابات فروکش کرد، رئیس جمهور به حالت عادی بازگشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was left wondering what all the hubbub and expectancy had been about.
[ترجمه گوگل]او در این فکر مانده بود که این همه غوغا و انتظار برای چه بوده است [ترجمه ترگمان]مانده بود که این هیاهو و انتظار در چه موردی پیش آمده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His fruity tenor boomed above the hubbub at rowdy election meetings, at Labour Party conferences, even at formal banquets.
[ترجمه گوگل]تنور میوه ای او در جلسات انتخاباتی پر سر و صدا، در کنفرانس های حزب کارگر، حتی در ضیافت های رسمی بر سر زبان ها افتاد [ترجمه ترگمان]در جلسات حزب کارگر، حتی در مهمانی های رسمی، که در جلسات حزب کارگر، در کنفرانس های رسمی حزب کارگر، صدای زیر و پر از میوه ای به گوش رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The hubbub in the reception area was considerable among the gathering of journalists, show business people, and golfers.
[ترجمه گوگل]شلوغی در محوطه پذیرایی در میان جمع خبرنگاران، اهالی نمایش و بازرگانان گلف قابل توجه بود [ترجمه ترگمان]هیاهو در منطقه استقبال بین جمع روزنامه نگاران، نشان دادن افراد تجاری و گلف بازان بسیار قابل توجه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The hubbub was even more deafening than usual.
[ترجمه گوگل]حباب حتی بیشتر از حد معمول کر بود [ترجمه ترگمان]این هیاهو، حتی بیش از معمول کر کننده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Just before sunset I heard a hubbub outside where a crowd had collected.
[ترجمه گوگل]درست قبل از غروب آفتاب صدای غوغایی را در بیرون از جایی که جمعیتی جمع شده بودند شنیدم [ترجمه ترگمان]درست قبل از غروب آفتاب شنیدم که جمعیت در آنجا جمع شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The hubbub was so intense that it would be impossible to hold any private conversation.
[ترجمه گوگل]غوغا به قدری شدید بود که انجام هیچ مکالمه خصوصی غیرممکن بود [ترجمه ترگمان]این غوغا به قدری شدید بود که نمی شد گفتگوی خصوصی را ادامه داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's a wonderful place to escape from the hubbub of London's busy streets.
[ترجمه گوگل]این مکان فوق العاده ای برای فرار از شلوغی خیابان های شلوغ لندن است [ترجمه ترگمان]مکان شگفت انگیزی برای فرار از هیاهوی خیابان های شلوغ لندن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was some minutes before the hubbub died down.
[ترجمه sadjad] چند دقیقه ای طول کشید تا هیاهو بخوابد
|
[ترجمه گوگل]دقایقی بود که هول از بین رفت [ترجمه ترگمان]چند دقیقه طول کشید تا آشوب فروکش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Indeed, by the time the whole hubbub had died down, he had received twenty-two such humanitarian awards.
[ترجمه گوگل]در واقع، تا زمانی که کل غم از بین رفته بود، او بیست و دو جایزه بشردوستانه را دریافت کرده بود [ترجمه ترگمان]در واقع، در آن زمان که همه آشوب فروکش کرده بود، بیست و دو جایزه بشردوستانه دریافت کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• uproar, disturbance, commotion a hubbub is a noise made by a lot of people all talking or shouting at the same time. a hubbub is also great confusion or excitement that is created in a particular situation.