1. light housekeeping
خانه دارای کم زحمت
2. soghra did our housekeeping for years
صغرا سال ها کارهای خانه ی ما را انجام می داد.
3. She does not enjoy the details of housekeeping.
[ترجمه گوگل]او از جزئیات خانه داری لذت نمی برد
[ترجمه ترگمان]او از جزئیات خانه داری لذت نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The company has made considerable savings through good housekeeping, such as avoiding wastage.
[ترجمه گوگل]این شرکت از طریق خانه داری خوب، مانند جلوگیری از هدر رفتن، صرفه جویی قابل توجهی کرده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت پس انداز قابل توجهی را از طریق خانه داری خوب مانند دوری از ضایعات، پس انداز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His sister quarterbacked the housekeeping last year.
[ترجمه گوگل]خواهرش سال گذشته خانه داری را به عهده گرفت
[ترجمه ترگمان] سال پیش خواهرش خونه رو عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I thought that cooking and housekeeping were unimportant, easy tasks.
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم که آشپزی و خانه داری کارهای بی اهمیت و آسانی هستند
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم پخت وپز و خانه داری مهم و پیش پاافتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her husband spent the housekeeping money on gambling.
[ترجمه گوگل]شوهرش پول خانه داری را خرج قمار کرد
[ترجمه ترگمان]شوهرش پول خانه داری را صرف قمار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some legislators set up housekeeping when the biennial gatherings began and played house for the six-month sessions.
[ترجمه گوگل]برخی از قانونگذاران با شروع گردهمایی های دوسالانه، خانه داری را راه اندازی کردند و برای جلسات شش ماهه خانه بازی کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از قانونگذاران در زمانی که تجمعات هر دو ساله شروع شد و برای جلسات شش ماه خانه بازی کردند، خانه داری را برپا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Good Housekeeping magazine seal of approval that makes it easier for countries to borrow and do business abroad.
[ترجمه گوگل]مهر تأیید مجله Good Housekeeping که قرض گرفتن و تجارت در خارج را برای کشورها آسان تر می کند
[ترجمه ترگمان]در مجله Housekeeping مهر تایید که برای کشورها وام گرفتن و انجام کسب وکار در خارج از کشور را آسان تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Diane has her hands full with housekeeping chores and a new baby.
[ترجمه گوگل]دایان دستش پر از کارهای خانه داری و یک نوزاد جدید است
[ترجمه ترگمان]دایان دست هایش را پر از کاره ای خانه داری و یک نوزاد تازه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Medieval brewers alas knew precious little about good housekeeping practices.
[ترجمه گوگل]افسوس که آبجوسازان قرون وسطایی چیزهای گرانبهایی درباره شیوه های خوب خانه داری نمی دانستند
[ترجمه ترگمان]افسوس گران قرون وسطی از روش های خوب خانه داری خوب آگاهی نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Paperwork is our bugbear; we can manage the housekeeping between us.
[ترجمه گوگل]کاغذبازی مشکل ماست ما می توانیم خانه داری بین خود را مدیریت کنیم
[ترجمه ترگمان]Paperwork bugbear ما است، می توانیم خانه را بین خودمان حل و فصل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The housekeeping couple at Cooper's one-time residence on Sixty-first Street were quiet and discreet.
[ترجمه گوگل]زن و شوهر خانه دار در اقامتگاه یک بار کوپر در خیابان شصت و یکم ساکت و محتاط بودند
[ترجمه ترگمان]خانه خانم خانه در ساعت ۱ - اولین خانه کوپر ساکت و محتاط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We excuse you aides from most of your housekeeping duties to enable you to see to the patients.
[ترجمه گوگل]ما شما دستیاران را از اکثر وظایف خانه داری خود معذوریم تا بتوانید به بیماران مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]ما شما را از بسیاری از وظایف خانه داری معاف می کنیم تا شما بتوانید به بیماران مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The circulation of Good Housekeeping keeps going up and up, which gives us all a great buzz.
[ترجمه گوگل]تیراژ خانه داری خوب مدام بالا و بالاتر می رود، که به همه ما سر و صدای زیادی می دهد
[ترجمه ترگمان]گردش of خوب به بالا و بالا رفتن ادامه می دهد، که ما را به همهمه زیادی وا می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید