housefly

/ˈhaʊsflaɪ//ˈhaʊsflaɪ/

معنی: مگس
معانی دیگر: (حشره شناسی) مگس، مگس خانگی (جنس musca به ویژه musca domestica که در همه ی جهان یافت می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: houseflies
• : تعریف: a fly that is commonly found in and around human dwellings and is known to spread a number of diseases.

جمله های نمونه

1. Alice Foley, growing up in Bolton during the 1890s, remembered the plague of houseflies emanating from the privies in summer.
[ترجمه گوگل]آلیس فولی که در دهه 1890 در بولتون بزرگ می‌شد، طاعون مگس‌های خانگی را به یاد می‌آورد که در تابستان از خانه‌های خصوصی سرچشمه می‌گرفت
[ترجمه ترگمان]آلیس فولی که در دهه ۱۸۹۰ در بولتون بزرگ شده بود، به یاد طاعون houseflies که در تابستان از فاضلاب بیرون می زد به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even as I listened to him, mosquitoes, fat as houseflies, feasted on my legs.
[ترجمه گوگل]حتی وقتی به او گوش می‌دادم، پشه‌ها، چاق‌مانند مگس‌های خانه، پاهایم را جشن گرفتند
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی به حرف هایش گوش می دادم، پشه ها، چاق و چاق، مثل houseflies، از روی پاهایم لذت می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Housefly(Musca domestica)is an important reproducible insect resource.
[ترجمه گوگل]مگس خانگی (Musca domestica) یک منبع مهم حشره قابل تکرار است
[ترجمه ترگمان]Housefly (Musca domestica)یک منبع بسیار مهم برای حشرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yuck! There's a housefly crawling along the wall!
[ترجمه گوگل]اوه! یک مگس خانگی در امتداد دیوار می خزد!
[ترجمه ترگمان]! اه - - - - - - - یکی از آن ها روی دیوار می خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper, we took the housefly as the experimental animal model to study the effect of Lentinan on SOD activity and lipofuscin content in housefly brain, and on the housefly lifespan.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ما مگس خانگی را به عنوان مدل حیوانی آزمایشی برای بررسی اثر لنتینان بر فعالیت SOD و محتوای لیپوفوسین در مغز مگس خانگی و بر طول عمر مگس خانگی در نظر گرفتیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله ما the را به عنوان یک مدل آزمایشگاهی برای مطالعه اثر of بر روی فعالیت sod و محتوای lipofuscin در مغز housefly و در طول عمر housefly گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Photoperiod produces little influence on the diapause of housefly larvae.
[ترجمه گوگل]دوره نوری تأثیر کمی بر دیاپوز لارو مگس خانگی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]Photoperiod تاثیر کمی بر روی diapause لارو housefly ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Players control Darwin, the G-Force team leader, and housefly surveillance commando Mooch .
[ترجمه گوگل]بازیکنان داروین، رهبر تیم G-Force و کماندوی نظارت بر مگس‌های خانه را کنترل می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان تیم داروین، رهبر تیم نیروی G و Mooch housefly را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective : To study the effect of housefly larval secretion on the development of Ascaris suum eggs.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی تأثیر ترشح لارو مگس خانگی بر رشد تخم‌های آسکاریس سوم انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر ترشح لاروی housefly بر روی توسعه of suum
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Housefly Sam: What do you mean?
[ترجمه گوگل]مگس خانگی سام: منظورت چیست؟
[ترجمه ترگمان]منظورت چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An optimist is a fellow who believes housefly is looking for a way to get out.
[ترجمه گوگل]خوشبین کسی است که معتقد است مگس خانگی به دنبال راهی برای بیرون آمدن است
[ترجمه ترگمان]خوش بین فردی است که معتقد است housefly به دنبال راهی برای بیرون رفتن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The housefly larvae ( Musca domestica ) were used to assimilate the energy and substance pig manure in this research.
[ترجمه گوگل]در این تحقیق از لارو مگس خانگی (Musca domestica) برای جذب انرژی و ماده کود خوک استفاده شد
[ترجمه ترگمان]لارو housefly (Musca domestica)برای جذب انرژی و مصرف کود در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The housefly is an insect which undergoes complete metamorphosis.
[ترجمه گوگل]مگس خانگی حشره ای است که دچار دگردیسی کامل می شود
[ترجمه ترگمان]The یک حشره است که دست خوش دگردیسی کامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Housefly larvae and surplus manure were weighted after one week of the treatment manure, and change of the number of colibacillary colony was observed.
[ترجمه گوگل]لارو مگس خانگی و کود اضافی پس از گذشت یک هفته از کود تیمار وزن داده شدند و تغییر تعداد کلنی های کلی باسیلی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]پس از یک هفته از کود شیمیایی، لارو Housefly و کود اضافی به وزن اضافه شد و تغییر تعداد کلونی های colibacillary مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Does the housefly undergo complete metamorphosis or incomplete metamorphosis?
[ترجمه گوگل]آیا مگس خانگی دچار دگردیسی کامل می شود یا دگردیسی ناقص؟
[ترجمه ترگمان]آیا housefly دچار دگردیسی کامل یا دگردیسی ناقص می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مگس (اسم)
fly, housefly

تخصصی

[بهداشت] مگس

انگلیسی به انگلیسی

• two-winged fly common to all parts of the world

پیشنهاد کاربران

بپرس