1. Nelson began an extended housecleaning that by 199gave them the look of an intriguing if flawed contender.
[ترجمه گوگل]نلسون یک نظافت خانه طولانی را آغاز کرد که در سال 199 به آنها ظاهر یک رقیب جذاب و البته ناقص را داد
[ترجمه ترگمان]نلسون به این نتیجه رسید که اگر برنده ناقص شود، ۱۹۹ امتیاز به آن ها داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. My sister did not get home from her housecleaning job until after dark.
[ترجمه گوگل]خواهرم از کار نظافت خانه اش تا زمانی که تاریک شد به خانه نرسید
[ترجمه ترگمان]خواهرم تا بعد از تاریک شدن هوا خانه را ترک نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. More housecleaning is in store at other accounting firms.
[ترجمه گوگل]نظافت خانه بیشتر در سایر شرکت های حسابداری در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]housecleaning بیشتر در شرکت های حسابداری دیگر نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. That included things like brisk walking, housecleaning and gardening.
[ترجمه گوگل]این شامل مواردی مانند پیاده روی سریع، نظافت خانه و باغبانی بود
[ترجمه ترگمان]این شامل چیزهایی مثل پیاده روی، نظافت خانه، نظافت خانه و باغبانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I feel we ought to have a housecleaning.
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم ما باید نظافت خانه داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]احساس می کنم که باید نظافت خانه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We are here in the house and housecleaning is being done.
[ترجمه گوگل]ما اینجا در خانه هستیم و نظافت خانه در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]ما اینجا در خانه و نظافت نظافت خانه هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Efficient housecleaning should proceed one room at a time.
[ترجمه گوگل]نظافت خانه کارآمد باید در یک اتاق انجام شود
[ترجمه ترگمان]نظافت خانه تا یک ساعت دیگر باید به یک اتاق برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many employees were discharged in a general housecleaning by the new owners.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارمندان در یک نظافت عمومی خانه توسط صاحبان جدید مرخص شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارکنان به طور کلی توسط مالکان جدید اخراج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One professional housecleaning service, Merry Maids, has grown to over 800 franchises in recent years.
[ترجمه گوگل]یکی از خدمات حرفه ای نظافت خانه، Merry Maids، در سال های اخیر به بیش از 800 امتیاز افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]یکی از خدمات حرفه ای housecleaning، مری Maids، در سال های اخیر به بیش از ۸۰۰ امتیاز رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Housecleaning can be done with simple ingredients like white vinegar, castile soap, baking soda and water.
[ترجمه گوگل]نظافت منزل را می توان با مواد ساده ای مانند سرکه سفید، صابون کاستیل، جوش شیرین و آب انجام داد
[ترجمه ترگمان]housecleaning را می توان با ترکیبات ساده مثل سرکه سفید، صابون castile، جوش شیرین و آب انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Housecleaning is a real strain.
[ترجمه گوگل]نظافت خانه یک فشار واقعی است
[ترجمه ترگمان] housecleaning \"یه فشار واقعیه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A blase attitude about housecleaning.
[ترجمه گوگل]نگرش ناامیدانه در مورد نظافت خانه
[ترجمه ترگمان]در مورد نظافت خانه رفتار خوشی به خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. New opportunities will exist for people who really enjoy housecleaning to provide these services on a contract basis.
[ترجمه گوگل]فرصت های جدیدی برای افرادی که واقعاً از نظافت خانه لذت می برند وجود خواهد داشت تا این خدمات را به صورت قراردادی ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]فرصت های جدید برای افرادی وجود خواهد داشت که واقعا از housecleaning برای تامین این خدمات براساس قرارداد لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Then he would look through the new magazines, play a few records, do a little housecleaning.
[ترجمه گوگل]سپس مجلات جدید را نگاه می کرد، چند صفحه می نواخت، کمی خانه را تمیز می کرد
[ترجمه ترگمان]بعد به مجله های جدید نگاه می کرد، چند صفحه را بازی می کرد، نظافت خانه کوچکی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید