فعل گذرا ( transitive verb )حالات: housebreaks, housebreaking, housebroke, housebroken
• : تعریف: to train (an animal) to eliminate waste matter either outdoors or in another designated place.
جمله های نمونه
1. You have to keep after your son if he refuses to be housebroken.
[ترجمه محمد ایروانی] شما باید مراقب پسر خود باشید اگرچه او از تعلیم و تربیت شما نسبت به خود امتناع میکند.
|
[ترجمه گوگل]اگر پسرتان از خانهشکنی امتناع کرد، باید به دنبال او باشید [ترجمه ترگمان]اگر او خوب نباشد، باید مراقب پسرت باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The usual run of mugging, housebreaking and shoplifting.
[ترجمه گوگل]اجرای معمول دزدی، خانهشکنی و دزدی مغازه [ترجمه ترگمان]دزدی همیشه دزدی و دزدی از مغازه ها بوده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The little springer spaniel mix is house-broken, and she walks alongside you if you put her on a leash.
[ترجمه گوگل]مخلوط اسپرینگر کوچک اسپانیل در خانه شکسته است و اگر او را بر روی افسار قرار دهید در کنار شما راه می رود [ترجمه ترگمان]سگ springer کوچک خانه خرابه، خانه خرابه، و اگر قلاده را به گردن او بگذاری، در کنار تو راه می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Retired racing Greyhounds are usually easy to housebreak, as they are already crate-trained prior to becoming a part of the family.
[ترجمه گوگل]تازیهای مسابقهای بازنشسته معمولاً به راحتی میتوان خانه را شکست، زیرا قبلاً قبل از تبدیل شدن به عضوی از خانواده، در جعبه آموزش دیدهاند [ترجمه ترگمان]معمولا \"housebreak\" (Greyhounds racing)که در مسابقات اسب دوانی مشغول به کار هستند، معمولا پیش از تبدیل شدن به بخشی از خانواده، آموزش دیده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Describe how to housebreak a puppy.
[ترجمه گوگل]نحوه شکستن توله سگ را توضیح دهید [ترجمه ترگمان]چه طور برای housebreak یک توله سگ را توصیف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pet owners should housebreak their dogs and cats.
[ترجمه گوگل]صاحبان حیوانات خانگی باید سگ ها و گربه های خود را بشکنند [ترجمه ترگمان]مالکان سگ ها باید سگ ها و گربه ها را از بین ببرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This paper presents the idea and method about the project of housebreak and rebuild at Chaowangcun in Hangzhou.
[ترجمه گوگل]این مقاله ایده و روش پروژه خانهشکنی و بازسازی در Chaowangcun در Hangzhou را ارائه میکند [ترجمه ترگمان]این مقاله به ارائه ایده و روش در مورد پروژه of و بازسازی در Chaowangcun در Hangzhou می پردازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Puppies which have been kept clean during their formative period should be easy to housebreak .
[ترجمه گوگل]توله سگ هایی که در طول دوره شکل گیری خود تمیز نگه داشته شده اند باید به راحتی خانه نشین شوند [ترجمه ترگمان]Puppies که در طول دوران سازنده خود تمیز نگه داشته می شوند باید آسان باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Many people including dog trainers believe that crate training a puppy is an excellent idea because it is easier to housebreak your puppy, as they do not like to soil where they sleep.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد از جمله مربیان سگ بر این باورند که آموزش توله سگ با جعبه ایده بسیار خوبی است، زیرا راحت تر می توان توله سگ خود را خانه نشین کرد، زیرا آنها دوست ندارند محل خوابشان را خاک کنند [ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از جمله مربیان سگ بر این باورند که آماده سازی یک توله سگ یک ایده عالی است، زیرا راحت تر است که توله سگ خود را تمیز کنید چون آن ها نمی خواهند خاک را در جایی که می خوابند دوست ندارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید