house of god

جمله های نمونه

1. The Church is the House of God a sacred and honorable shrine.
[ترجمه گوگل]کلیسا خانه خدا یک زیارتگاه مقدس و شریف است
[ترجمه ترگمان]کلیسا خانه خداوند یک مقبره مقدس و شریف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Guard your steps when you go to the house of God. Go near to listen rather than to offer the sacrifice of fools, who do not know that they do wrong.
[ترجمه گوگل]وقتی به خانه خدا رفتی مراقب قدم هایت باش نزدیک شوید تا بشنوید تا قربانی احمقانی که نمی دانند اشتباه می کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه خداوند می روید، از steps محافظت کنید بهتر از این است که به من گوش بدهید تا این فداکاری احمقانه را به شما پیشکش کنم، چه کسی نمی داند که آن ها اشتباه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Visible Covenant Community: church, kingdom, house of God, people of God, etc.
[ترجمه گوگل]جامعه عهد قابل مشاهده: کلیسا، پادشاهی، خانه خدا، قوم خدا و غیره
[ترجمه ترگمان]جامعه میثاق مرئی: کلیسا، پادشاهی، خانه خدا، مردم خدا و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is a house of God.
[ترجمه گوگل]اینجا خانه خداست
[ترجمه ترگمان]اینجا خونه خداست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cooke : I thought the house of God was open to all people at all times.
[ترجمه گوگل]کوک: فکر می‌کردم خانه خدا همیشه به روی همه مردم باز است
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم خونه خدا همیشه برای همه مردم بازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is none other but the house of God.
[ترجمه گوگل]اینجا کسی نیست جز خانه خدا
[ترجمه ترگمان]این جز خانه خداست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But I am like a green olive tree in the house of God: I trust in the mercy of God for ever and ever.
[ترجمه گوگل]اما من مانند درخت زیتون سبز در خانه خدا هستم: بر رحمت خدا تا ابدالاباد توکل دارم
[ترجمه ترگمان]اما من مثل یک درخت سبز زیتونی در خانه خداوند هستم: به رحمت خداوند به خداوند ایمان دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We who had sweet fellowship together Walked in the house of God in the throng.
[ترجمه گوگل]ما که معاشرت شیرینی با هم داشتیم، در خانه خدا در جمع راه می رفتیم
[ترجمه ترگمان]ما کسانی بودیم که با هم دوست و صمیمی بودیم و در جمع خدا قدم می زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All the time he used to tell such things, and he even said, "There is a big temple, a house of God . "
[ترجمه گوگل]او همیشه از این قبیل چیزها می گفت و حتی می گفت: یک معبد بزرگ، خانه خدا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همیشه می گفت: \" یک معبد بزرگ، یک خانه خدا، وجود دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A weapon of death has no place in a house of God.
[ترجمه گوگل]سلاح مرگ در خانه خدا جایی ندارد
[ترجمه ترگمان]سلاح مرگ جایی در خانه خدا ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And they set them up Micah's graven image, which he made, all the time that the house of God was in Shiloh.
[ترجمه گوگل]و در تمام مدتی که خانه خدا در شیلو بود، مجسمه میکاه را که او ساخته بود، برپا کردند
[ترجمه ترگمان]و آن تصویر را که در تمام مدت خانه خداوند در Shiloh بود، به نمایش می گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However of Cyrus king of Babylon, King Cyrusa decree to rebuild this house of God.
[ترجمه گوگل]اما کوروش پادشاه بابل، پادشاه کوروش فرمان داد تا این خانه خدا را بازسازی کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، پادشاه بابل، پادشاه بابل، دستور بازسازی این خانه را صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then I commanded, and they cleansed the chambers: and thither brought I again the vessels of the house of God, with the meat offering and the frankincense.
[ترجمه گوگل]آنگاه فرمان دادم و حجره‌ها را تمیز کردند و ظروف خانه خدا را با قربانی گوشت و کندر در آنجا آوردم
[ترجمه ترگمان]سپس فرمان دادم و اتاق ها را پاک کردند؛ و آنجا را دوباره به رگ های خداوند، با هدیه گرفتن گوشت و کندر سرخ کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• holy place, church, temple
a christian church or chapel is sometimes referred to as a house of god.

پیشنهاد کاربران

بپرس