• : تعریف: any structure, plan, arrangement, or the like that will collapse or fail because of its flimsiness.
جمله های نمونه
1. Or building a house of cards.
[ترجمه Fatima] خونه لب پرتگاه
|
[ترجمه گوگل]یا ساختن خانه ای از کارت [ترجمه ترگمان]یا ساختن یه خونه پر از کارت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If the house of cards that is the budget agreement should shiver, skin the Madagascarians.
[ترجمه گوگل]اگر خانه کارت که توافق بودجه است باید بلرزد، پوست ماداگاسکاری ها را بکنید [ترجمه ترگمان]اگر خانه کارت ها که توافق بودجه است، باید بلرزد، پوست the [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Alongside the urge to blow down the house of cards comes a tender impulse towards reconstruction.
[ترجمه گوگل]در کنار میل به خراب کردن خانه کارت، انگیزه ای حساس به سمت بازسازی است [ترجمه ترگمان]در کنار نیاز به ضربه زدن به پایین خانه، انگیزه ای لطیف برای بازسازی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His proposal was nothing but a house of cards.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد او چیزی جز خانه ای از کارت نبود [ترجمه ترگمان]پیشنهاد او چیزی جز یک خانه ورق نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They do not apart like a house of cards if The Relationship doesn't work out.
[ترجمه گوگل]اگر «رابطه» به نتیجه نرسد، آنها از هم جدا نمی شوند [ترجمه ترگمان]اگر این رابطه عملی نشود، آن ها مانند یک خانه کارت بازی نمی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our lives are like a house of cards.
[ترجمه گوگل]زندگی ما مانند خانه ای از کارت است [ترجمه ترگمان] زندگی ما مثل یه خونه پوشالی - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But the Federation is like a house of cards: disturb one and the whole structure wobbles.
[ترجمه گوگل]اما فدراسیون مانند خانه ای از کارت است: یکی را مزاحم کنید و کل ساختار می لرزد [ترجمه ترگمان]اما فدراسیون مانند یک خانه کارت است: یکی و کل ساختار را برهم بزنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The empire collapsed like a house of cards, and the republic was again proclaimed.
[ترجمه گوگل]امپراتوری مانند خانه پوشالی فروپاشید و جمهوری دوباره اعلام شد [ترجمه ترگمان]امپراطوری، مانند یک خانه کارت فرو ریخت، و جمهوری دوباره اعلام شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I tried to build a house of cards but is soon toppled down.
[ترجمه گوگل]من سعی کردم خانه ای از کارت بسازم اما به زودی خراب شد [ترجمه ترگمان]سعی کردم یک خانه کارت درست کنم، اما خیلی زود واژگون شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As the stress continues to build, the financial house of cards is beginning to fall.
[ترجمه گوگل]با ادامه ساختن استرس، خانه مالی کارت شروع به سقوط کرده است [ترجمه ترگمان]با ادامه تنش، خانه مالی کارت ها شروع به پایین آمدن می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The enormous national debt amassed in the last eight years makes all this apparent prosperity nothing but a house of cards.
[ترجمه گوگل]بدهی هنگفت ملی که در هشت سال گذشته انباشته شده است، این همه رفاه ظاهری را چیزی جز خانه ای از کارت نمی سازد [ترجمه ترگمان]بدهی های عظیم ملی جمع آوری شده در هشت سال گذشته، همه این شکوفایی ظاهری را فقط یک خانه کارت می داند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The whole model of race-linked characteristics ensuring success in sport has the solidity of a house of cards.
[ترجمه گوگل]کل مدل ویژگیهای مرتبط با مسابقه که موفقیت در ورزش را تضمین میکند، استحکام خانهای از کارت را دارد [ترجمه ترگمان]کل مدل مربوط به خصوصیات رقابتی که کسب موفقیت در ورزش را تضمین می کند استحکام خانه کارت را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Their plan for a trip to Europe proved to be just a house of cards.
[ترجمه گوگل]برنامه آنها برای سفر به اروپا ثابت شد که فقط یک خانه از کارت است [ترجمه ترگمان]برنامه آن ها برای سفر به اروپا ثابت کرد که تنها یک خانه کارت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But on these sound foundations, Iceland has also built a financial house of cards.
[ترجمه گوگل]اما ایسلند بر روی این پایه های سالم، خانه ای از کارت های مالی نیز ساخته است [ترجمه ترگمان]اما ایسلند بر روی این پایه منطقی نیز یک خانه مالی برای خود ساخته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• situation or structure which is unstable or in constant danger of collapse; structure which is made by balancing playing cards one on top of another
پیشنهاد کاربران
خانۀ پوشالی
1 - a complicated organization or plan that is very weak and can easily be destroyed or easily go wrong طرح و برنامه پوشالی، سست بنیاد His business empire was a house of cards, based on fraud and deception. ... [مشاهده متن کامل]
2 - سریال معروف خانه پوشالی داستان سریال در دوران معاصر و در پس زمینه مبارزات انتخاباتی در ایالات متحده روی می دهد. فرانک آندروود، یک سیاستمدار بی رحم است که آرزو دارد در واشینگتن به مدارج بالا برسد…
پوشالی، سرهم بندی شده، سست بنیاد A Town’s Housing Crisis Exposes a House of Cards
It means something fragile or ready to collapse at any moment