hourglass

/ˈaʊərˌɡlæs//ˈaʊəɡlɑːs/

معنی: ساعت شنی، ساعت ریگی
معانی دیگر: گاهسنج شنی، گاهسنج آبی، ساعت ریگى

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument that measures time by channeling a quantity of sand or mercury through a narrow opening between two larger glass bulbs in exactly one hour.
صفت ( adjective )
• : تعریف: having a relatively slim waist or midsection; shaped like an hourglass.

جمله های نمونه

1. Love is like an hourglass, with the heart filling up as the brain empties. Jules Renard
[ترجمه گوگل]عشق مانند ساعت شنی است که با خالی شدن مغز، قلب پر می شود ژول رنار
[ترجمه ترگمان]عشق مثل یک ساعت شنی است، با قلب پر کردن قلب \" جولز \" رنارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Memory is the hourglass of time, slowly become memories of old.
[ترجمه گوگل]خاطره ساعت شنی زمان است، کم کم به خاطرات قدیمی تبدیل شوید
[ترجمه ترگمان]حافظه ساعت شنی زمان است و به آرامی خاطرات قدیمی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sandglass remembers the time we lost. The hourglass forget, we broken unease.
[ترجمه گوگل]شیشه شنی زمانی را که ما از دست دادیم به یاد می آورد ساعت شنی را فراموش کرد، ما ناراحتی را شکستیم
[ترجمه ترگمان]sandglass یاد زمانی رو که از دست دادیم رو یادشه ساعت شنی فراموش کرد، ما ناراحت شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Instead of having an hourglass figure, whose curves suggested motherhood and domesticity, she was boyishly slim.
[ترجمه گوگل]او به جای داشتن یک ساعت شنی، که انحناهایش نشان دهنده مادری و خانواده بود، پسرانه لاغر بود
[ترجمه ترگمان]به جای داشتن یک ساعت شنی که انحنای آن پیشنهاد مادر شدن و زندگی خانوادگی را می داد، او بسیار لاغر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Like sand in an hourglass, simultaneously pulled in both directions by the mysterious appetite of a two-headed gravity.
[ترجمه گوگل]مانند شن و ماسه در ساعت شنی که اشتهای اسرارآمیز گرانش دو سر به طور همزمان به هر دو جهت کشیده می شود
[ترجمه ترگمان]مانند ماسه در ساعت شنی هر دو طرف را با اشتهای عجیبی که دو سر داشت از هر دو طرف می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sand has run out of the hourglass.
[ترجمه گوگل]شن از ساعت شنی تمام شده است
[ترجمه ترگمان]ماسه از ساعت شنی خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A black widow spider has a distinctive red hourglass marking on its stomach.
[ترجمه گوگل]یک عنکبوت بیوه سیاه روی شکمش علامت ساعت شنی قرمز مشخصی دارد
[ترجمه ترگمان]یک عنکبوت سیاه پوست، یک ساعت شنی قرمز را روی شکمش مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An hourglass was an instrument used to measure time in ancient times.
[ترجمه گوگل]ساعت شنی ابزاری بود که در زمان های قدیم برای اندازه گیری زمان استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]ساعت شنی ابزاری بود که برای اندازه گیری زمان در زمان های باستان مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hourglass empties swiftly and delay could be deadly.
[ترجمه گوگل]ساعت شنی به سرعت خالی می شود و تاخیر می تواند کشنده باشد
[ترجمه ترگمان]ساعت شنی به سرعت خالی می شود و تاخیر ممکن است مرگبار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hourglass remember, we forget the time.
[ترجمه گوگل]ساعت شنی یادت باشد، زمان را فراموش می کنیم
[ترجمه ترگمان]یادت باشه، ما زمان را فراموش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hourglass? Female, because over time, the weight can shift to the bottom.
[ترجمه گوگل]ساعت شنی؟ زن، زیرا با گذشت زمان، وزن می تواند به پایین منتقل شود
[ترجمه ترگمان]Hourglass؟ ماده، چون در طول زمان، وزن می تواند به پایین تغییر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hourglass love, unnoticed, is never extinguished the lights.
[ترجمه گوگل]عشق ساعت شنی، بدون توجه، هرگز چراغ ها خاموش نمی شود
[ترجمه ترگمان]عشق بدون توجه، بدون جلب توجه، هرگز چراغ ها را خاموش نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Use to add an hourglass for measuring time.
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن ساعت شنی برای اندازه گیری زمان استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]یک ساعت شنی برای اندازه گیری زمان استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On one side of the scales is an hourglass, which symbolizes the time factor.
[ترجمه گوگل]در یک طرف ترازو یک ساعت شنی قرار دارد که نمادی از عامل زمان است
[ترجمه ترگمان]در یک طرف مقیاس ها ساعت شنی است که نماد زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Now research suggests that women with an hourglass figure are brighter and have cleverer children, too.
[ترجمه گوگل]اکنون تحقیقات نشان می دهد که زنانی که شکل ساعت شنی دارند درخشان تر هستند و فرزندان باهوش تری نیز دارند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تحقیقات نشان می دهند که زنان با ساعت شنی درخشان تر و باهوش تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساعت شنی (اسم)
hourglass, sandglass

ساعت ریگی (اسم)
hourglass, sandglass

انگلیسی به انگلیسی

• device for measuring time which consists of two glass bulbs joined by a narrow passage through which a quantity of sand or mercury passes in one hour
an hourglass is a device that is used to measure an hour of time. it has two linked glass sections, and sand flows slowly from the top one into the lower one, taking an hour to do so.

پیشنهاد کاربران

ساعت شنی
مثال:
the hourglass is the attribute of Father Time
ساعت شنی نشانه و نماد پدر زمان است.
پدیده ساعت شنی
ساعت شنی
ظریف و شکننده

بپرس