1. he is a hotshot in tennis
او در تنیس چیره دست است.
2. She's quite a hotshot at chess.
[ترجمه mohamadda333] اون خیلی تو شطرنج ماهر است|
[ترجمه گوگل]او در شطرنج بسیار خوب است[ترجمه ترگمان]اون توی شطرنج خوب کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Hotshots frequently work on the fire line for 24 to 36 hours at a stretch.
[ترجمه گوگل]هات شات ها اغلب به مدت 24 تا 36 ساعت روی خط آتش کار می کنند
[ترجمه ترگمان]hotshots به مدت ۲۴ تا ۳۶ ساعت در امتداد خط آتش کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]hotshots به مدت ۲۴ تا ۳۶ ساعت در امتداد خط آتش کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In the war against wildfire, the hotshot crews of the U. S. Forest Service are considered the elite.
[ترجمه گوگل]در جنگ علیه آتشسوزی، خدمه خدمات جنگلی ایالات متحده نخبه محسوب میشوند
[ترجمه ترگمان]در جنگ با آتش، کارکنان ماهر یو اس خدمات جنگلی به عنوان نخبگان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در جنگ با آتش، کارکنان ماهر یو اس خدمات جنگلی به عنوان نخبگان در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the 40-pound pack that each hotshot carries is enough food, water and equipment to be self-sufficient for 2hours.
[ترجمه گوگل]در بسته 40 پوندی که هر هات شات حمل می کند، غذا، آب و تجهیزات کافی برای خودکفایی برای 2 ساعت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در بسته ۴۰ پوندی که هر فرد ماهر باخود حمل می کند غذای کافی، آب و تجهیزات کافی برای ۲ ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بسته ۴۰ پوندی که هر فرد ماهر باخود حمل می کند غذای کافی، آب و تجهیزات کافی برای ۲ ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Experience, training and fitness sets hotshots apart from so-called Type 2 crews, the infantry of firefighting.
[ترجمه گوگل]تجربه، تمرین و تناسب اندام، موارد داغ را از خدمه به اصطلاح نوع 2، پیاده نظام آتش نشانی، جدا می کند
[ترجمه ترگمان]تجربه، آموزش و تناسب اندام، غیر از خدمه تیپ ۲، پیاده نظام آتش نشانی را از هم جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تجربه، آموزش و تناسب اندام، غیر از خدمه تیپ ۲، پیاده نظام آتش نشانی را از هم جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We spot camels and a fancy terminal with hotshot architecture.
[ترجمه گوگل]ما شترها و ترمینال شیک با معماری هات شات را می بینیم
[ترجمه ترگمان]ما شترها را تشخیص می دهیم و یک پایانه مخصوص به سبک معماری را تشخیص می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما شترها را تشخیص می دهیم و یک پایانه مخصوص به سبک معماری را تشخیص می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What makes a hotshot doc leave the big apple for Seattle?
[ترجمه نیلوفر مرادی] چی باعث میشه یه دکتر چیره دست نیویورک رو به خاطر سیاتل ترک کنه؟|
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث می شود که یک مستند داغ سیب بزرگ را به مقصد سیاتل ترک کند؟[ترجمه ترگمان]چه چیزی یک پزشک ماهر را وادار می کند که سیب بزرگ را برای سیاتل ترک کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Webpage picture saves hotshot free edition is picture of a webpage saves freeware public domain software.
[ترجمه گوگل]تصویر صفحه وب نسخه رایگان hotshot را ذخیره میکند، تصویر صفحه وب است که نرمافزار رایگان دامنه عمومی را ذخیره میکند
[ترجمه ترگمان]تصویری از صفحه وب که نرم افزار دامنه عمومی رایگان را ذخیره می کند، تصویر Webpage را ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصویری از صفحه وب که نرم افزار دامنه عمومی رایگان را ذخیره می کند، تصویر Webpage را ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Kyle: All right, hotshot. Let me see what you've got.
[ترجمه گوگل]کایل: باشه، هات شات بذار ببینم چی داری
[ترجمه ترگمان]خیلی خب، نابغه بذار ببینم چی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی خب، نابغه بذار ببینم چی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bill Gates is a hotshot computer expert.
[ترجمه گوگل]بیل گیتس یک متخصص کامپیوتر است
[ترجمه ترگمان](بیل گیتس)یک متخصص خبره کامپیوتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](بیل گیتس)یک متخصص خبره کامپیوتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Zhang Juying not only it is to breed hotshot, still sways the market wet.
[ترجمه گوگل]ژانگ Juying نه تنها آن را به پرورش hotshot، هنوز هم نوسانات بازار مرطوب است
[ترجمه ترگمان]ژانگ Juying نه تنها اسب ماهر را پرورش می دهد و هنوز بازار را خیس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژانگ Juying نه تنها اسب ماهر را پرورش می دهد و هنوز بازار را خیس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She's a hotshot broker on Wall Street.
[ترجمه گوگل]او یک دلال داغ در وال استریت است
[ترجمه ترگمان]اون یه دلال حرفه ای تو \"وال استریت\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون یه دلال حرفه ای تو \"وال استریت\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. What makes a hotshot like this jump out his window?
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث می شود که یک عکس داغ مانند این از پنجره اش بیرون بپرد؟
[ترجمه ترگمان]چی باعث شده که آدم حرفه ای مثل این بپره بیرون از پنجره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چی باعث شده که آدم حرفه ای مثل این بپره بیرون از پنجره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He's a hotshot at archery.
[ترجمه گوگل]او در تیراندازی با کمان بسیار خوب است
[ترجمه ترگمان]اون تو تیراندازی ماهر هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون تو تیراندازی ماهر هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید