hot war

/hɑːtˈwɔːr//hɒtwɔː/

جنگ واقعی، جنگ گرم (در برابر : جنگ سرد cold war)، نزاع، جنگ خونین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: actual military combat; open warfare. (Cf. cold war.)

جمله های نمونه

1. Nobody really expects the outbreak of a hot war between the two sides in the near future.
[ترجمه گوگل]هیچ کس واقعاً انتظار وقوع یک جنگ داغ بین دو طرف را در آینده نزدیک ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس واقعا انتظار بروز جنگ گرم بین دو طرف در آینده نزدیک را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Raised the mobile phone market, a hot war between the computer chip company, they not only who can build a battle faster processor.
[ترجمه گوگل]مطرح بازار تلفن همراه، جنگ داغ بین شرکت تراشه های کامپیوتری، آنها نه تنها که می تواند یک نبرد پردازنده سریعتر ساخت
[ترجمه ترگمان]آن ها که بازار تلفن همراه را بالا برده بودند، یک جنگ داغ بین شرکت چیپ کامپیوتر، آن ها نه تنها می توانند یک پردازشگر سریع تر را بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The "hot war", "cold war" and the "cold peace" are three sequential paths towards American global expansion based upon the domestic economic and social development.
[ترجمه گوگل]«جنگ گرم»، «جنگ سرد» و «صلح سرد» سه مسیر متوالی به سوی گسترش جهانی آمریکا بر اساس توسعه اقتصادی و اجتماعی داخلی هستند
[ترجمه ترگمان]\"جنگ داغ\"، \"جنگ سرد\" و \"صلح سرد\" سه مسیر متوالی به سمت توسعه جهانی آمریکا براساس توسعه اقتصادی و اجتماعی داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But this one is, after all, distinctly a hot war.
[ترجمه گوگل]اما این یکی، به هر حال، مشخصاً یک جنگ داغ است
[ترجمه ترگمان]اما این یکی پس از همه این ها، یک جنگ داغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is a demon of the superior order, an responds read Women y to questions concerning Hot war.
[ترجمه گوگل]او یک دیو از نظم برتر است، و به سؤالات مربوط به جنگ داغ پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]او یکی از شیاطین رده برتر است و پاسخ می دهد که زنان در پاسخ به جنگ داغ پاسخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Though incomparable in scale with the two world wars, the Korean War was the first hot war during the cold-war period, and was also one of the severest conflicts between the East and the West.
[ترجمه گوگل]اگرچه در مقیاس با دو جنگ جهانی قابل مقایسه نیست، اما جنگ کره اولین جنگ داغ در طول دوره جنگ سرد بود و همچنین یکی از شدیدترین درگیری ها بین شرق و غرب بود
[ترجمه ترگمان]جنگ کره با اینکه در مقایسه با دو جنگ جهانی بی نظیر بود، اولین جنگ گرم در طول دوران جنگ سرد بود و یکی از سخت ترین نبردها بین شرق و غرب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That is the great paradox of nuclear deterrence: if you don't have it and dream of a nuclear weapon free world, there actually may be a hot war.
[ترجمه گوگل]این پارادوکس بزرگ بازدارندگی هسته‌ای است: اگر آن را نداشته باشید و رویای جهانی عاری از سلاح هسته‌ای را در سر بپرورانید، در واقع ممکن است یک جنگ داغ رخ دهد
[ترجمه ترگمان]این تناقض بزرگ بازدارندگی هسته ای است: اگر آن را نداشته باشید و رویای یک جهان عاری از سلاح هسته ای را داشته باشید، در واقع ممکن است جنگ داغی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The increasing tension of a cold war could lead to a hot war.
[ترجمه گوگل]افزایش تنش یک جنگ سرد می تواند به یک جنگ داغ منجر شود
[ترجمه ترگمان]تنش فزاینده یک جنگ سرد می تواند منجر به جنگ داغ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Korean War, which broke out in the early years of the Cold War after World War II, was the first hot war during the Cold War period, and one of the severe conflicts between the East and the West.
[ترجمه گوگل]جنگ کره که در سال‌های اولیه جنگ سرد پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد، اولین جنگ گرم در دوران جنگ سرد و یکی از درگیری‌های شدید شرق و غرب بود
[ترجمه ترگمان]جنگ کره که در سال های اولیه جنگ سرد بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد، اولین جنگ گرم در طول دوره جنگ سرد و یکی از درگیری های شدید بین شرق و غرب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The words provide one reason Ma has continued to work as a cinematographer even though he made the move up the command chain to become a movie director with Hot War (199.
[ترجمه گوگل]این کلمات یکی از دلایلی است که ما به کار خود به عنوان فیلمبردار ادامه داده است، حتی اگر او با جنگ داغ (199) در زنجیره فرماندهی به سمت کارگردانی فیلم تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]این کلمات یکی از دلایلی را ارایه می دهد که مادر همچنان به کار خود ادامه می دهد حتی با وجود اینکه او این حرکت را برای تبدیل شدن به یک کارگردان فیلم با جنگ گرم انجام داد (۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Vietnam War, which is a terrible tragedy in American diplomatic history, is another hot war after the Korean War during the cold war period.
[ترجمه گوگل]جنگ ویتنام که یک تراژدی وحشتناک در تاریخ دیپلماتیک آمریکاست، یکی دیگر از جنگ های داغ پس از جنگ کره در دوران جنگ سرد است
[ترجمه ترگمان]جنگ ویتنام که تراژدی وحشتناکی در تاریخ دیپلماتیک آمریکا است، یک جنگ داغ دیگر بعد از جنگ کره در طول دوره جنگ سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many observers predicted that in the 20th century left a huge scar in the hot war and cold war will become increasingly rare, peace and prosperity will become the mainstream.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ناظران پیش بینی کردند که در قرن بیستم یک زخم بزرگ در جنگ گرم به جا گذاشت و جنگ سرد به طور فزاینده ای نادر خواهد شد، صلح و رفاه به جریان اصلی تبدیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ناظران پیش بینی کرده اند که در قرن بیستم اثر زیادی در جنگ داغ باقی مانده و جنگ سرد به طور فزاینده ای نادر خواهد شد، صلح و رونق به جریان اصلی تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And I don't think we are in a position to block Chinese access to sea lanes unless we want a hot war. Have we interdicte?d any trade routes of late?
[ترجمه گوگل]و من فکر نمی کنم که ما در موقعیتی نباشیم که دسترسی چین به خطوط دریایی را مسدود کنیم، مگر اینکه بخواهیم جنگ داغی داشته باشیم آیا اخیراً مسیرهای تجاری را مسدود کرده ایم؟
[ترجمه ترگمان]و من فکر نمی کنم که ما در موقعیتی قرار داشته باشیم که بتونیم جلوی راه رفتن چین چینی رو بگیریم مگر اینکه یه جنگ داغ ون بخوایم آیا ما از هم جدا شدیم؟ جاده های تجاری دیر شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• actual war, war in which ammunition is used

پیشنهاد کاربران

بپرس