hot plate

/ˈhɑːtˈpleɪt//hɒtpleɪt/

چراغ خوراک پزی (قابل حمل و برقی یا گازی)، خوراک پز (کوچک)، چراه خوراک پزی برقی یا نفتی ویا گازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, usu. electric, portable appliance for cooking or heating food.

جمله های نمونه

1. A hot plate will spoil the table's polish.
[ترجمه گوگل]یک بشقاب داغ جلای میز را خراب می کند
[ترجمه ترگمان]یک بشقاب داغ برق میز را خراب خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her hands flinched from the hot plate as she cut her bacon into pieces, smaller and smaller.
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیکن خود را به قطعات کوچکتر و کوچکتر خرد می کرد، دستانش از روی بشقاب داغ پرید
[ترجمه ترگمان]دستش را از بشقاب گرم بیرون آورد و تکه گوشت را تکه تکه کرد، کوچک تر و کوچک تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Beds, boxes, a table holding a hot plate and a refrigerator take up most of the space.
[ترجمه گوگل]تخت ها، جعبه ها، میزی با یک بشقاب داغ و یخچال بیشتر فضا را اشغال می کنند
[ترجمه ترگمان]تخت ها، جعبه هایی، یک میز که یک بشقاب داغ دارند و یک یخچال بیشتر فضا را اشغال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unmould on to a hot plate and serve straight away.
[ترجمه گوگل]قالب را روی یک بشقاب داغ باز کنید و بلافاصله سرو کنید
[ترجمه ترگمان]روی یک بشقاب داغ لم داد و یک راست به آن طرف رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fried bread surrounding the bacon in the hot plate was simply to create effect and mop up the excess fat.
[ترجمه گوگل]نان سرخ شده اطراف بیکن در بشقاب داغ به سادگی برای ایجاد اثر و پاک کردن چربی اضافی بود
[ترجمه ترگمان]نان های سرخ شده اطراف بیکن در بشقاب داغ به سادگی باعث ایجاد افکت و جارو زدن چربی اضافی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That hot plate will spoil the polish on this table.
[ترجمه گوگل]آن صفحه داغ جلای این میز را خراب می کند
[ترجمه ترگمان] اون بشقاب داغ برق رو روی این میز خراب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thermal cycle of heating oil, hot plate temperature control of high accuracy, pyramid good effect.
[ترجمه گوگل]چرخه حرارتی روغن گرمایش، کنترل دمای صفحه داغ با دقت بالا، هرم اثر خوب
[ترجمه ترگمان]سیکل حرارتی نفت گرمایشی، کنترل دمای هوای داغ، دقت بالا، تاثیر خوب هرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hot plate with silicon wafer lowered to heating position.
[ترجمه گوگل]صفحه داغ با ویفر سیلیکونی که در موقعیت گرمایش قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]صفحه داغ با ویفر سیلیکون برای گرمایش پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hot plate aluminum, warming up quickly. Fever with chip, even heating.
[ترجمه گوگل]صفحه داغ آلومینیومی، به سرعت گرم می شود تب با تراشه، حتی گرما
[ترجمه ترگمان]aluminum بشقاب داغ، گرم شدن سریع تب با تراشه، حتی گرمایش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hot plate may spoil the varnish on the table.
[ترجمه گوگل]صفحه داغ ممکن است لاک روی میز را خراب کند
[ترجمه ترگمان]بشقاب داغ ممکن است the را خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Property topics : hot plate, then change their prices when it is?
[ترجمه گوگل]موضوعات ملک : بشقاب داغ، پس از آن قیمت آنها را تغییر دهید؟
[ترجمه ترگمان]موضوعات مربوط به اموال: بشقاب داغ، سپس قیمت شان را وقتی که هست تغییر دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The first is oversold bounce induced by a hot plate.
[ترجمه گوگل]اولین مورد، جهش بیش از حد فروش ناشی از یک صفحه داغ است
[ترجمه ترگمان]اولی oversold بازتاب شده توسط یک بشقاب داغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Time: When the transfer time to reach the hot plate does not rise, shall check whether the contact valve is burned burned or timetable.
[ترجمه گوگل]زمان: هنگامی که زمان انتقال برای رسیدن به صفحه داغ بالا نمی رود، باید بررسی کنید که آیا شیر تماس سوخته است یا جدول زمانی
[ترجمه ترگمان]زمان: وقتی زمان انتقال برای رسیدن به صفحه داغ بالا نرود، چک کنید که آیا شیر تماس سوزانده می شود یا جدول زمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mouse hot plate method and torsion test were applied to measure threshold of pain group.
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری آستانه درد از روش صفحه داغ موش و آزمون پیچشی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش صفحه داغ موش و تست پیچش برای اندازه گیری آستانه گروه درد به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods: The hot plate test in mice and tail stimulation vocalization test in rats were used.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: از آزمون صفحه داغ در موش‌ها و از آزمون صداگذاری تحریک دم در موش‌ها استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: تست صفحه داغ در موش ها و تحریک دمش vocalization در موش های صحرایی به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. There are four burners on the hotplate, set in two deep, easy to clean spillage wells.
[ترجمه گوگل]چهار مشعل روی صفحه داغ وجود دارد که در دو چاه عمیق و آسان برای تمیز کردن ریخته شده قرار دارند
[ترجمه ترگمان]چهار آتش روشن بر روی hotplate وجود دارد که در دو چاه عمیق و ساده برای نشت چاه قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. A sealed hotplate with concealed ignition and an automatic oven timer with the time of day clock.
[ترجمه گوگل]یک صفحه داغ مهر و موم شده با احتراق مخفی و یک تایمر اتوماتیک فر با ساعت روز
[ترجمه ترگمان]یک hotplate آب بندی شده با اشتعال پنهان و تایمر سلفی سازی اتوماتیک با زمان ساعت روز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Droplets of coffee sizzled on the hotplate.
[ترجمه گوگل]قطرات قهوه روی اجاق گاز چکید
[ترجمه ترگمان]droplets قهوه روی اجاق برقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The whole hotplate is designed for ease of cleaning.
[ترجمه گوگل]کل صفحه داغ برای سهولت در تمیز کردن طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]تمام hotplate برای راحتی تمیز کردن طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The colour co-ordinated hotplate has been designed to keep cleaning to a minimum.
[ترجمه گوگل]صفحه حرارتی هماهنگ رنگ به گونه ای طراحی شده است که نظافت را به حداقل برساند
[ترجمه ترگمان]hotplate هماهنگ به گونه ای طراحی شده است که تمیز کردن به حداقل برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Lighting up the hotplate is simplicity itself with Valor's unique Autolite ignition.
[ترجمه گوگل]روشن کردن صفحه داغ خود سادگی با جرقه زنی منحصر به فرد Valor است
[ترجمه ترگمان]روشن کردن نور (hotplate)خود سادگی خود را با حالت احتراق Autolite منحصر به فرد Valor می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The hotplate is safe and easy to use - because it's completely sealed and spills are easily wiped away.
[ترجمه گوگل]صفحه داغ ایمن و آسان برای استفاده است - زیرا کاملاً مهر و موم شده است و ریخته ها به راحتی پاک می شوند
[ترجمه ترگمان]استفاده از hotplate ایمن و آسان است - چون کاملا آب بندی شده است و نشت به راحتی از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. A sealed hotplate means spills needn't mean disaster.
[ترجمه گوگل]یک صفحه داغ مهر و موم شده به این معنی است که نشت ها به معنای فاجعه نیستند
[ترجمه ترگمان]ابزار مهر و موم شده به این معنی است که سرریز شدن لازم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Like a giant hotplate, the plateau heats up in the spring and summer.
[ترجمه گوگل]این فلات مانند یک صفحه داغ غول پیکر در بهار و تابستان گرم می شود
[ترجمه ترگمان]مانند یک اجاق برقی بزرگ در بهار و تابستان گرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. All guest must get ready to leave the hotplate 30 a. m.
[ترجمه گوگل]همه مهمانان باید ساعت 30 صبح آماده خروج از صفحه داغ شوند متر
[ترجمه ترگمان]همه مهمونا باید آماده باشن که منطقه رو سی سی \"رو ترک کنن\" ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Turn the hotplate off and allow the residual heat to keep the mixture simmering.
[ترجمه گوگل]صفحه اجاق گاز را خاموش کنید و اجازه دهید تا حرارت باقیمانده مخلوط بجوشد
[ترجمه ترگمان]the را خاموش کنید و به گرمای باقی مانده اجازه دهید تا جوش simmering را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. They cooked on a hotplate in the garage.
[ترجمه گوگل]آنها در گاراژ روی اجاق گاز پخت می کردند
[ترجمه ترگمان]روی یک اجاق برقی در گاراژ غذا پخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Methods Hotplate and writhing test in mice were applied.
[ترجمه گوگل]MethodsHotplate و تست انقباض در موش استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها hotplate و تست چرخشی در موش ها اعمال شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. The principle and design of valve upstream hotplate for preventing excessive flow leakage, and the application of the valve series products are discussed.
[ترجمه گوگل]اصل و طراحی صفحه داغ بالادست شیر ​​برای جلوگیری از نشت جریان بیش از حد و کاربرد محصولات سری سوپاپ مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]اصل و طراحی شیر رو به بالا برای جلوگیری از نشت بیش از حد جریان و کاربرد محصولات سری شیر مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. This Hotplate accepts standard laboratory retort rods which enable scaffolding to be constructed so that vessels can be heated without direct contact with the hot surface.
[ترجمه گوگل]این Hotplate میله های استاندارد آزمایشگاهی را می پذیرد که امکان ساخت داربست را فراهم می کند تا ظروف بدون تماس مستقیم با سطح داغ گرم شوند
[ترجمه ترگمان]این hotplate میله های واکنش آزمایشگاهی استاندارد را می پذیرد که داربست را ممکن می سازند طوری که کشتی ها می توانند بدون تماس مستقیم با سطح داغ داغ شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] اجاق برقی
[نساجی] صفحه گرم کننده
[پلیمر] صفحه داغ

انگلیسی به انگلیسی

• portable appliance for cooking
a hot-plate is a flat surface, often on a cooker, which is heated by electricity and which you can cook food on.
portable device on which food can be warmed (heated by a gas burner or electricity)

پیشنهاد کاربران

بپرس