بازی گرم و سرد/ رفتار الاکلنگی ( رفتار متناقض و غیرقابل پیش بینی در روابط، یک لحظه ابراز علاقه و لحظه بعد بی تفاوتی ) اسم
Example: I'm tired of this hot and cold play, I need consistency.
سرد و گرم کردن ( اصطلاح عامیانه: یک لحظه بسیار مشتاق و علاقه مند بودن و لحظه بعد کاملا بی تفاوت و سرد برخورد کردن ) اسم
... [مشاهده متن کامل]
Example: He's been doing that hot and cold play with her for weeks.
سرد و گرم کردن ( اصطلاح عامیانه: یک لحظه بسیار مشتاق و علاقه مند بودن و لحظه بعد کاملا بی تفاوت و سرد برخورد کردن ) اسم
... [مشاهده متن کامل]