🔸 معادل فارسی:
۱. آشفته و عصبی ۲. ( در موقعیت های خاص ) تحریک شده یا هیجان زده از نظر جنسی
🔸 تعریف ها:
( رفتاری – احساسی ) : وقتی کسی به خاطر استرس، عصبانیت یا اضطراب دچار آشفتگی ذهنی و بدنی می شه مثال: She was hot and bothered after the argument. بعد از دعوا حسابی آشفته و عصبی شده بود.
... [مشاهده متن کامل]
( جسمی – احساسی ) : در موقعیت های غیررسمی، وقتی کسی از نظر جنسی یا احساسی تحریک شده یا هیجان زده ست مثال: He gets hot and bothered whenever she’s around. هر وقت اون اطرافه، حسابی هیجان زده و تحریک می شه.
🔸 مترادف ها:
flustered – agitated – aroused – excited – anxious
۱. آشفته و عصبی ۲. ( در موقعیت های خاص ) تحریک شده یا هیجان زده از نظر جنسی
🔸 تعریف ها:
( رفتاری – احساسی ) : وقتی کسی به خاطر استرس، عصبانیت یا اضطراب دچار آشفتگی ذهنی و بدنی می شه مثال: She was hot and bothered after the argument. بعد از دعوا حسابی آشفته و عصبی شده بود.
... [مشاهده متن کامل]
( جسمی – احساسی ) : در موقعیت های غیررسمی، وقتی کسی از نظر جنسی یا احساسی تحریک شده یا هیجان زده ست مثال: He gets hot and bothered whenever she’s around. هر وقت اون اطرافه، حسابی هیجان زده و تحریک می شه.
🔸 مترادف ها:
احساس نگرانی و اضطراب زیاد و تحت فشار بودن
عاشق و شیفته: John gets hot and bothered whenever Mary comes into the room.
The dog seems hot and bothered. I think it’s that time of the year again.
البته این نگرانی بدون دلیل است.
بسیار نگران و استرس داشتن .