hostler

/ˈhɑːslər//ˈhɒslə/

معنی: مهتر، مسافرخانه چی
معانی دیگر: چاروادار، اسب بان، مکانیک کامیون و لوکوموتیو، مهمانخانه دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who cares for horses, esp. at an inn.

(2) تعریف: a person who repairs and services large vehicles, such as buses or locomotives.

جمله های نمونه

1. He called to the hostler to fetch a peck of oysters, and give them to his horse.
[ترجمه گوگل]او مهماندار را صدا زد تا صدف بیاورد و به اسبش بدهد
[ترجمه ترگمان]خدمتکار مهمانخانه را صدا زد و یک نوک صدف برداشت و به اسب خود داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He to the hostler to fetch peck of oysters, and give them to his horse.
[ترجمه گوگل]او به مهماندار می‌رود تا صدف‌ها را بیاورد و به اسبش بدهد
[ترجمه ترگمان]به مهمانخانه رفت تا نوک صدف را بیاورد و به اسب خود بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Will our horse eat oysters?" said the hostler. "
[ترجمه گوگل]میزبان گفت: آیا اسب ما صدف خواهد خورد؟
[ترجمه ترگمان]آیا اسب ما صدف می خورد؟ the گفت: \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kim Hostler of Hostler Burrows, with Joseph Frank's Swedish wallpaper from the 1940s.
[ترجمه گوگل]کیم هاستلر از Hostler Burrows، با تصویر زمینه سوئدی جوزف فرانک مربوط به دهه 1940
[ترجمه ترگمان]کیم Hostler با کاغذدیواری سویدی که از دهه ۱۹۴۰ تا به حال دیده بود، از دهه ۱۹۴۰ تا کنون با کاغذدیواری روسی آشنا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Will your horse eat oysters?"said the hostler.
[ترجمه گوگل]میزبان گفت: "آیا اسب شما صدف می خورد؟"
[ترجمه ترگمان]اسب تو صدف میخوره؟ مهمانخانه گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He called to the hostler to fetch a peck of oysters, give them to his horse .
[ترجمه گوگل]او مهماندار را صدا کرد تا صدف بیاورد و به اسبش بدهد
[ترجمه ترگمان]خدمتکار مهمانخانه را صدا زد تا یک نوک صدف برایش بیاورد، آن ها را به اسب خود داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You miss him to the hostler time, since have no a person to see, why not the one mouthful denies to come to a little cleaner?
[ترجمه گوگل]دلتنگ او تا وقت میزبانی می‌شوی، از آنجایی که کسی را نداری که ببینی، چرا آن لقمه‌ای انکار نمی‌کند که به یک نظافتچی بیاید؟
[ترجمه ترگمان]این دفعه دیگر دلت برای او تنگ شده، چون کسی را نداری که ببینی، چرا یک لقمه از آن بیرون نمی آید که به یک کم تمیزتر بشود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ma Wu asked the hostler, " Where do the weeds grow? "
[ترجمه گوگل]ما وو از میزبان پرسید: "علف های هرز کجا رشد می کنند؟"
[ترجمه ترگمان]\"مادر وو از\" hostler \"پرسید:\" علف های هرز رو از کجا پرورش میدن؟ \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hostler ran to report it to the general immediately.
[ترجمه گوگل]مهماندار دوید تا فوراً آن را به ژنرال گزارش دهد
[ترجمه ترگمان]مهمانخانه دار فورا آن را به ژنرال گزارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Today I am a hostler.
[ترجمه گوگل]امروز میزبان هستم
[ترجمه ترگمان]امروز من مهمانخانه دار هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The morning breaks ; the steeds in their stalls stamp and neigh, as the hostler calls .
[ترجمه گوگل]صبح می گذرد؛ اسب ها در اصطبل خود مهر می زنند و می خندند، همانطور که مهماندار صدا می کند
[ترجمه ترگمان]صبح هنگام استراحت، the در stalls و شیهه می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A gentleman came to an inn on a very cold day, and could get no room near the fire. He called to the hostler to fetch a peck of oysters, and give them to his horse.
[ترجمه گوگل]آقایی در یک روز بسیار سرد به مسافرخانه ای آمد و نتوانست جایی نزدیک آتش بگیرد او مهماندار را صدا زد تا صدف بیاورد و به اسبش بدهد
[ترجمه ترگمان]آقایی در یک روز سرد به مسافرخانه آمده بود و نمی توانست اتاق را نزدیک آتش بگیرد خدمتکار مهمانخانه را صدا زد و یک نوک صدف برداشت و به اسب خود داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I hope that after any of you who have posted a photo link, please try not to move your files to other folder or delete you files on your image hostler.
[ترجمه گوگل]امیدوارم بعد از هر یک از شما که پیوند عکسی را ارسال کرده اید، سعی کنید فایل های خود را به پوشه دیگری منتقل نکنید یا فایل های خود را در میزبان تصویر خود حذف نکنید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که بعد از هر کدام از شما که یک لینک عکس را ارسال کرده اید، لطفا فایل های شما را به پوشه دیگر منتقل نکنید و یا فایل های شما را در تصویر خود حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مهتر (اسم)
groom, hostler, stableman, stabler, hobbler, horse-boy

مسافرخانه چی (اسم)
hostler

انگلیسی به انگلیسی

• one who operates a hostel

پیشنهاد کاربران

بپرس