hostel

/ˈhɑːstl̩//ˈhɒstl̩/

معنی: شبانه روزی، هتل
معانی دیگر: خوابگاه دانشجویی، رجوع شود به: youth hostel، مسافرخانه، مهمانسرا، شبانه روزی دانشکده یا دانشکده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an inexpensive shelter, esp. for young people who are traveling.

(2) تعریف: an inn or hotel.
مشابه: inn, lodge, tavern
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hostels, hosteling, hosteled
• : تعریف: to use hostels for lodging while traveling.

جمله های نمونه

1. We stayed at a student hostel during the conference.
[ترجمه گوگل]در طول کنفرانس در خوابگاه دانشجویی اقامت داشتیم
[ترجمه ترگمان]ما در طی این کنفرانس در یک خوابگاه دانشجویی ماندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I lived in a hostel while I was a student.
[ترجمه گوگل]در دوران دانشجویی در خوابگاه زندگی می کردم
[ترجمه ترگمان]من در یک خوابگاه زندگی می کردم در حالی که من دانشجو بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hostel is heavily reliant upon charity.
[ترجمه گوگل]هاستل به شدت به خیریه وابسته است
[ترجمه ترگمان]شبانه روزی به شدت وابسته به خیریه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He'd been working at the local hostel for the handicapped on a voluntary basis.
[ترجمه گوگل]او به صورت داوطلبانه در خوابگاه محلی برای معلولان کار می کرد
[ترجمه ترگمان]او به طور داوطلبانه در محل شبانه روزی محلی کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hostel was packed to the rafters.
[ترجمه گوگل]هاستل تا خروارها پر شده بود
[ترجمه ترگمان]خوابگاه بسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was sent to a bail hostel until the case came to court.
[ترجمه گوگل]او را به خوابگاه وثیقه فرستادند تا اینکه پرونده به دادگاه رسید
[ترجمه ترگمان]او به زندان وثیقه فرستاده شد تا زمانی که پرونده به دادگاه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Are you going to hostel this summer holiday?
[ترجمه گوگل]آیا در تعطیلات تابستانی به هاستل می روید؟
[ترجمه ترگمان]شما برای تعطیلات تابستانی به هتل می روید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A youth hostel is a place where esp. young people stay when they are on a walking holiday.
[ترجمه گوگل]خوابگاه جوانان مکانی است که در آن به ویژه جوانان زمانی که در تعطیلات پیاده روی هستند می مانند
[ترجمه ترگمان]هتل شبانه روزی جوانی است که به ویژه به ویژه در آن قرار دارد جوانان زمانی که در یک تعطیلات در حال پیاده روی هستند، اقامت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hostel is specially equipped for wheelchair access.
[ترجمه گوگل]هاستل به طور ویژه برای دسترسی با ویلچر مجهز شده است
[ترجمه ترگمان]این شبانه روزی به ویژه برای دسترسی به ویلچر مجهز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He lives in a hostel for the homeless.
[ترجمه گوگل]او در خوابگاه بی خانمان ها زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]او در یک مسافرخانه برای بی خانمان ها زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My sojourn in the youth hostel was thankfully short.
[ترجمه گوگل]اقامت من در خوابگاه جوانان خوشبختانه کوتاه بود
[ترجمه ترگمان]اقامت من در خوابگاه جوان خیلی مختصر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hostel requires full payment in advance.
[ترجمه گوگل]هاستل نیاز به پیش پرداخت کامل دارد
[ترجمه ترگمان]این مسافرخانه نیاز به پیش پرداخت کامل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We provide volunteer accommodation in our hostel about Llanuwchllyn station and a free hearty lunch is available every day.
[ترجمه گوگل]ما محل اقامت داوطلبانه را در خوابگاه خود در مورد ایستگاه Llanuwchllyn ارائه می دهیم و هر روز یک ناهار مقوی رایگان در دسترس است
[ترجمه ترگمان]در مهمانخانه ما محل اقامت داوطلب فراهم می کنیم و هر روز یک ناهار آزاد رایگان در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We're collecting money to build a hostel for homeless people - would you like to make a donation?
[ترجمه گوگل]ما در حال جمع آوری پول برای ساخت یک خوابگاه برای افراد بی خانمان هستیم - آیا می خواهید کمک مالی کنید؟
[ترجمه ترگمان]ما در حال جمع آوری پول برای ایجاد یک خوابگاه برای افراد بی خانمان هستیم - آیا مایل به پرداخت پول هستید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شبانه روزی (اسم)
dormitory, hostel, hostelry

هتل (اسم)
hostel, hotel

انگلیسی به انگلیسی

• guest house, inn, lodge; youth hostel; university residence where students live (british)
a hostel is a house owned by local government authorities or charities where people can stay cheaply for a short time.
a hostel is also the same as a youth hostel.

پیشنهاد کاربران

🚫 دوستان لطفاً این کلمات رو باهم اشتباه نگیرید:
Hostile: Unfriendly or aggressive 🥊
✅ Example: The hostile atmosphere at the meeting made everyone uneasy.
Hostel: A low - cost accommodation, often for travelers 🏨
...
[مشاهده متن کامل]

✅ Example: They booked a room in a hostel for their backpacking trip.

مسافرخانه
hostel اقامتگاه ارزان، مسافرخانه
hostile دشمن، متخاصم، عدو، خصم/خصمانه
سه کلمه ی مشابه که نباید اشتباه گرفته شوند
hostel : مسافرخانه
hustle : کلاهبرداری ، فشار ( دادن )
hostile : دشمن
مکان های بین راهیِ رایگان به منظور اقامت کوتاهِ مسافران
### 🔸 معادل فارسی:
مسافرخانه / خوابگاه / اقامتگاه اقتصادی
در زبان محاوره ای:
هاستل، جای ارزون برای خواب، خوابگاه مسافرتی، اقامتگاه جمعی
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( اقامتی – اقتصادی ) :**
...
[مشاهده متن کامل]

محل اقامت ارزان قیمت برای مسافران، معمولاً با اتاق های اشتراکی، سرویس های عمومی و فضای اجتماعی
مثال: We stayed at a cozy **hostel** near the train station.
توی یه هاستل دنج نزدیک ایستگاه قطار اقامت داشتیم.
2. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
فضایی برای تعامل بین مسافران، به ویژه جوان ها و بک پکرها؛ اغلب با آشپزخانه ی مشترک، اتاق تلویزیون، و رویدادهای گروهی
مثال: The **hostel** organized a free walking tour for guests.
هاستل یه تور پیاده روی رایگان برای مهمونا برگزار کرد.
3. ** ( دانشجویی – رسمی ) :**
در برخی کشورها، به خوابگاه های دانشجویی یا اقامتگاه های آموزشی هم گفته می شود
مثال: The university **hostel** houses over 300 students.
خوابگاه دانشگاه بیش از ۳۰۰ دانشجو رو در خودش جا داده.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
budget accommodation – dormitory – backpacker lodge – youth hostel – shared lodging

hostel
هتل رایگان
. We're staying in a hostel by a river
hostel
[هاس تِل]
خوابگاه ( دانشجویان، سربازان، تو راهی، . . . )
hustle
[هاسِل]
کلاهبرداری
hostile
[هاس تایل]
n
دشمن ( فرد، گروه، کشور، . . . )
adj
متخاصم
کینه توز
خصم آمیز
دشمن
هتلی که برای مسافران باشد
موکب
مسافرخانه ، مهمانسرا
مهمانخانه
hostel ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: مسافرسرا
تعریف: تأسیسات اقامتی ارزانی که اغلب در آن غذا نیز عرضه می شود
کاروان سرا
مسافرسَرا
خوابگاه توراهی ، خوابگاه مسافری
Hostel: A place where people can stay and eat fairly cheaply
Youth hostel: inexpensive accommodation for young people travelling cheaply
خوابگاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)