اسم ( noun )
حالات: hospitalities
حالات: hospitalities
• (1) تعریف: the friendly, warm, and generous reception and entertainment of guests or strangers.
• مشابه: cheer, entertainment, good will, reception, welcome
• مشابه: cheer, entertainment, good will, reception, welcome
- Even when we dropped in unexpectedly, we were treated with great hospitality in their home.
[ترجمه nick-] حتی زمانی که بصورت غیر منتظره به خانه آنها رفتیم، با مهمان نوازیِ بسیار با ما رفتار شد.|
[ترجمه sani] حتی وقتی که به طور غیر منتظره به خانه انها رفتیم ، انها با مهمان نوازی زیادی با ما رفتار کردند|
[ترجمه N] حتی وقتی سرزده رفتیم با ما با مهمان نوازی عالی در خانه شان رفتار شد|
[ترجمه گوگل] حتی زمانی که به طور غیرمنتظره وارد خانه شدیم، در خانه آنها با مهمان نوازی زیادی از ما پذیرایی کردند[ترجمه ترگمان] حتی وقتی به طور غیر منتظره از هم جدا شدیم، ما با مهمان نوازی زیادی در خانه خود رفتار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the tendency or disposition to welcome guests or strangers warmly and generously.
• مترادف: gem�tlichkeit
• مشابه: friendliness, generosity, graciousness, warmth
• مترادف: gem�tlichkeit
• مشابه: friendliness, generosity, graciousness, warmth
• (3) تعریف: an act or instance of being hospitable.
• مترادف: welcome
• مشابه: entertainment, reception
• مترادف: welcome
• مشابه: entertainment, reception