🔸 معادل فارسی: 
گردش بیمارستانی / جریان بیمار / بهره وری درمانی
در زبان محاوره ای مدیریتی:
سرعت گردش بیمار، روند پذیرش تا ترخیص، بازده بیمارستان
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مدیریتی – کارایی جریان بیمار ) :**
میزان توانایی بیمارستان در پذیرش، درمان، و ترخیص بیماران به صورت مؤثر و بدون تأخیر
مثال: Improving hospital throughput reduces wait times and increases patient satisfaction.
افزایش گردش بیمارستانی باعث کاهش زمان انتظار و افزایش رضایت بیماران می شه.
2. ** ( سیستمی – هماهنگی منابع و فرآیندها ) :**
شامل مدیریت تخت ها، کارکنان، تجهیزات، و زمان بندی برای جلوگیری از ازدحام و اختلال در خدمات
مثال: Poor throughput leads to ER overcrowding and delayed care.
گردش ضعیف باعث شلوغی اورژانس و تأخیر در درمان می شه.
3. ** ( اقتصادی – تأثیر بر هزینه و درآمد ) :**
گردش مؤثر بیمارستانی می تونه منجر به کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری، و بهبود عملکرد مالی بیمارستان بشه
مثال: Hospitals with high throughput report better financial outcomes.
بیمارستان هایی با گردش بالا عملکرد مالی بهتری دارن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
patient flow – care efficiency – service throughput – clinical workflow – operational capacity  
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
واژه ی *throughput* در اصل از مهندسی و فناوری گرفته شده، به معنای �میزان خروجی در واحد زمان�.
در دهه های اخیر وارد زبان مدیریتی سلامت شده و به �جریان مؤثر بیمار از پذیرش تا ترخیص� اشاره دارد.
گردش بیمارستانی / جریان بیمار / بهره وری درمانی
در زبان محاوره ای مدیریتی:
سرعت گردش بیمار، روند پذیرش تا ترخیص، بازده بیمارستان
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مدیریتی – کارایی جریان بیمار ) :**
میزان توانایی بیمارستان در پذیرش، درمان، و ترخیص بیماران به صورت مؤثر و بدون تأخیر
مثال: Improving hospital throughput reduces wait times and increases patient satisfaction.
افزایش گردش بیمارستانی باعث کاهش زمان انتظار و افزایش رضایت بیماران می شه.
2. ** ( سیستمی – هماهنگی منابع و فرآیندها ) :**
شامل مدیریت تخت ها، کارکنان، تجهیزات، و زمان بندی برای جلوگیری از ازدحام و اختلال در خدمات
مثال: Poor throughput leads to ER overcrowding and delayed care.
گردش ضعیف باعث شلوغی اورژانس و تأخیر در درمان می شه.
3. ** ( اقتصادی – تأثیر بر هزینه و درآمد ) :**
گردش مؤثر بیمارستانی می تونه منجر به کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری، و بهبود عملکرد مالی بیمارستان بشه
مثال: Hospitals with high throughput report better financial outcomes.
بیمارستان هایی با گردش بالا عملکرد مالی بهتری دارن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
واژه ی *throughput* در اصل از مهندسی و فناوری گرفته شده، به معنای �میزان خروجی در واحد زمان�.
در دهه های اخیر وارد زبان مدیریتی سلامت شده و به �جریان مؤثر بیمار از پذیرش تا ترخیص� اشاره دارد.