horst

/ˈhɔːrst//ˈhɔːst/

(زمین شناسی - توده ی سنگی دراز و برجسته میان دو گسله) کوهه، فراز زمین

جمله های نمونه

1. Horst was suffering from a headache and needed a rest day.
[ترجمه گوگل]هورست از سردرد رنج می برد و به یک روز استراحت نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]هورست از سردرد رنج می برد و یک روز استراحت نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nicolas Sarkozy, president of France, and Horst K ? hler, president of Germany, have also denounced high pay.
[ترجمه گوگل]نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، و هورست کی؟ hler، رئیس جمهور آلمان نیز دستمزد بالا را محکوم کرده است
[ترجمه ترگمان]نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، و هورست کی؟ رئیس جمهور آلمان نیز حقوق بالایی را محکوم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Horst, a German from Hamburg, was a true original.
[ترجمه گوگل]هورست، آلمانی اهل هامبورگ، یک اصل واقعی بود
[ترجمه ترگمان]هورست، که یک آلمانی اهل هامبورگ بود، یک اصل واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has written to Horst K & ouml; hler, Germany's president, to ask for earlier clemency.
[ترجمه گوگل]او به هورست K, ouml نوشته است hler، رئیس جمهور آلمان، برای درخواست عفو زودتر
[ترجمه ترگمان]او این نامه را به هورست، & ouml، رئیس جمهور آلمان، نوشت تا درخواست بخشش قبلی را بنماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Because the faults are colossal and very directive, the horst structure is developed.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که گسل ها بسیار بزرگ و بسیار هدایت کننده هستند، ساختار horst توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این خطاها بسیار سنگین و هدایتی هستند، ساختار هورست توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In additon to her teaching duties, Schach often helps her husband, Horst, design horse farms in Kentucky's bluegrass country, including several for members of the Saudi Arabian royal family.
[ترجمه گوگل]شاخ علاوه بر وظایف آموزشی خود، اغلب به همسرش، هورست، کمک می کند تا مزارع اسب در کشور بلوگراس کنتاکی، از جمله چندین مورد برای اعضای خانواده سلطنتی عربستان سعودی طراحی کند
[ترجمه ترگمان]Schach علاوه بر وظایف آموزشی خود، اغلب به شوهر، هورست، طراحی مزارع اسب در کشور bluegrass در کنتاکی، از جمله چند تن از اعضای خانواده سلطنتی عربستان سعودی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I went down immediately, of course, and that fool, Horst, aimed a fire extinguisher at me.
[ترجمه گوگل]البته من بلافاصله پایین رفتم و آن احمق، هورست، یک کپسول آتش نشانی را به سمت من نشانه گرفت
[ترجمه ترگمان]من فورا پایین رفتم، البته و آن احمق، هورست، یک کپسول آتش نشانی را به طرف من نشانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] فرارفته بوم
[زمین شناسی] فرازمین بالا آمدگی،هرگاه قطعه ای از پوسته زمین، بر اثر دو گسل نرمال که آن را محدود می کند، با لغزش تقریبا مساوی ،بالاتر قرار گیرد ساختی بوجود می آورد که آن را فرا زمین نامند.
[معدن] بالاافتادگی (زمین شناسی ساختمانی)
[نفت] فرازمین
[آب و خاک] هورست (پدیده زمین شناسی)

انگلیسی به انگلیسی

• male first name (german)

پیشنهاد کاربران

horst ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: فرابوم
تعریف: واحد یا قطعۀ ساختاری کشیده و به نسبت بالاآمده‏ای که از دو بَرِ بلند خود با گسل محصور شود

بپرس