1. a horseshoe of hills surrounded the city
تپه ها،نعل مانند دور شهر را فرا گرفته بودند.
2. The blacksmith shaped a horseshoe on his anvil.
[ترجمه گوگل]آهنگر روی سندان خود نعل اسبی شکل داد
[ترجمه ترگمان]آهنگری یک نعل بر سندان خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The blacksmith is forging the horseshoe.
4. We have a horseshoe hanging on our wall for good luck.
[ترجمه گوگل]ما برای خوش شانسی نعل اسبی به دیوارمان آویزان کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما یه نعل اسب داریم که روی دیوار ما آویزون شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A horseshoe nailed to your door is supposed to bring good fortune.
[ترجمه گوگل]قرار است نعل اسبی که به در شما میخکوب شده است، خوش شانسی بیاورد
[ترجمه ترگمان]یک نعل اسب به در شما میخکوب شده است قرار است بخت و اقبال بلند داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The smith forged the horseshoe with great skill.
[ترجمه گوگل]آهنگر با مهارت زیادی نعل اسب را جعل کرد
[ترجمه ترگمان]The نعل اسب را با مهارت جعل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For many people the horseshoe is a symbol of good luck.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از مردم نعل اسب نماد خوش شانسی است
[ترجمه ترگمان]برای خیلی از مردم نعل اسب نشانه بخت و اقبال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Bend the bar into a horseshoe.
[ترجمه گوگل]میله را به شکل نعل اسب خم کنید
[ترجمه ترگمان]میله را به نعل اسب خم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One relation alone survives, the horseshoe crab.
[ترجمه گوگل]یک رابطه به تنهایی زنده می ماند، خرچنگ نعل اسبی
[ترجمه ترگمان]تنها یک رابطه باقی است، خرچنگ نعل اسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There was a horseshoe put-down and pick-up point between an ascending and descending ramp but parking there was prohibited.
[ترجمه گوگل]بین رمپ بالارونده و نزولی یک نعل اسبی برای گذاشتن و سوار شدن وجود داشت اما پارک کردن در آنجا ممنوع بود
[ترجمه ترگمان]نعل اسبی شکل نعل اسب بود و از شیب نزولی بالا و پایین می رفت ولی جای پارک ممنوع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The horseshoe crab is preserved on a flat-bedded limestone.
[ترجمه گوگل]خرچنگ نعل اسبی روی یک سنگ آهکی با بستر صاف حفظ شده است
[ترجمه ترگمان]خرچنگ نعل اسب در یک سنگ آهک flat قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It also has a horseshoe arch entrance to the sanctuary, but its decoration is poorer than that at S. Juan.
[ترجمه گوگل]همچنین دارای یک طاق نعل اسبی ورودی به محراب است، اما تزئینات آن ضعیف تر از S Juan است
[ترجمه ترگمان]همچنین دهانه نعل اسبی شکل نعل اسب دارد، اما تزیین آن فقیرتر از آن است که در س خوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He saw the horseshoe cove, dammed off from the sea by driftwood and ice.
[ترجمه گوگل]او یارو نعل اسبی را دید که با چوب و یخ از دریا دور شده بود
[ترجمه ترگمان]اسب نعل اسب را دید که با الوار و تکه یخ از دریا جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That diamond horseshoe is her lucky charm.
[ترجمه گوگل]آن نعل اسب الماس طلسم شانس اوست
[ترجمه ترگمان] اون نعل اسب، طلسم خوش شانسی اونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. As at Side, though, the horseshoe orchestra form has been preserved.
[ترجمه گوگل]با این حال، مانند ساید، فرم ارکستر نعل اسبی حفظ شده است
[ترجمه ترگمان]چنانکه در طرف دیگر، شکل ارکستر نعل اسب حفظ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید