horsepower

/ˈhɔːrˌspɑːwər//ˈhɔːspaʊə/

معنی: واحد نیرو معادل 746 وات
معانی دیگر: قدرت کشش یک اسب، اسب نیرو، واحد نیرو معادل 64‡ وات، مخفف ان، h است اسب بخار، نیروى اسب، اسب بخار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a unit of energy equal to 746 watts or 550 foot-pounds per second, used in measuring the power of engines. (abbr.: hp)

(2) تعریف: the power put forth by a horse in pulling.

جمله های نمونه

1. effective horsepower
(فیزیک و مکانیک) توان موثر،اسب توان کارا،اسب بخار موثر

2. an engine that develops 100 horsepower
موتوری که صد توان اسب نیرو تولید می کند

3. We need a motor of one horsepower.
[ترجمه گوگل]به موتور یک اسب بخار نیازمندیم
[ترجمه ترگمان]ما به یه موتور سواری احتیاج داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The engine puts out thirty horsepower.
[ترجمه گوگل]موتور سی اسب بخار قدرت می دهد
[ترجمه ترگمان]این موتور ۳۰ اسب بخار قدرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'll need a bit more horsepower to get up this hill!
[ترجمه گوگل]من برای بالا رفتن از این تپه به یک مقدار اسب بخار بیشتر نیاز دارم!
[ترجمه ترگمان]من به قدری قدرت احتیاج دارم که از این تپه بالا بروم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Other approaches include limiting vehicle horsepower, placing warning signs to mark hazards and enforcing speed limits.
[ترجمه گوگل]روش های دیگر شامل محدود کردن اسب بخار خودرو، قرار دادن علائم هشدار دهنده برای علامت گذاری خطرات و اجرای محدودیت های سرعت است
[ترجمه ترگمان]سایر رویکردها عبارتند از محدود کردن قدرت اسب بخار، قرار دادن علائم هشدار دهنده برای علامت گذاری مرزها و اجرای محدودیت های سرعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It had a 700 horsepower V8 that was fuelled on a mixture of alcohol and nitro-methane.
[ترجمه گوگل]این خودرو دارای یک موتور V8 با قدرت 700 اسب بخار بود که سوخت آن از مخلوطی از الکل و نیترو متان تامین می شد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه دارای ۷۰۰ اسب بخار قدرت اسب بخار بود که به تولید مخلوطی از مشروبات الکلی و نیترو کمک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pawlowski knows a little something about horsepower.
[ترجمه گوگل]پاولوفسکی چیزهای کمی در مورد اسب بخار می داند
[ترجمه ترگمان]Pawlowski یک چیزایی در مورد اسب بخار قدرت میدونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This motor turns up 100 horsepower.
[ترجمه گوگل]این موتور 100 اسب بخار قدرت دارد
[ترجمه ترگمان] این موتور ۱۰۰ اسب بخار قدرت رو برمی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And the three hundred horsepower presumably needed to cook and dry the pulp?
[ترجمه گوگل]و سیصد اسب بخار احتمالاً برای پختن و خشک کردن پالپ لازم است؟
[ترجمه ترگمان]و این سیصد نفر که احتمالا نیاز به پختن و خشک کردن خمیر داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Each boat would then be licensed by horsepower for a set number of days at sea based on a three-year track record.
[ترجمه گوگل]سپس هر قایق بر اساس یک سابقه سه ساله، با اسب بخار برای تعداد معینی از روزها در دریا مجوز دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]سپس هر قایق دارای قدرت اسب بخار برای تعدادی روز در دریا مستقر در یک رکورد سه ساله خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The 4-liter four-cylinder engine generates 138 horsepower.
[ترجمه گوگل]موتور چهار سیلندر 4 لیتری 138 اسب بخار قدرت تولید می کند
[ترجمه ترگمان]موتور چهار لیتری چهار لیتری، ۱۳۸ اسب اسب بخار تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And the horsepower of surface motor is ascertained through anticipating the operating power of motor shaft according to the power of lifting liquid and rotational speed of PCP.
[ترجمه گوگل]و اسب بخار موتور سطحی از طریق پیش بینی قدرت عملیاتی شفت موتور با توجه به قدرت بالابر مایع و سرعت چرخش PCP مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]و قدرت اسب بخار موتور سطح از طریق پیش بینی توان عملیاتی شفت موتور مطابق با قدرت بلند کردن مایع و سرعت دورانی PCP تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Its proven design increases horsepower while lowering fuel costs, and is backed with a 30-day money back guarantee AND a lifetime guarantee.
[ترجمه گوگل]طراحی اثبات شده آن، اسب بخار را افزایش می دهد و در عین حال هزینه سوخت را کاهش می دهد، و با 30 روز ضمانت بازگشت وجه و ضمانت مادام العمر پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]این طرح ثابت شده قدرت اسب بخار را افزایش می دهد در حالی که هزینه های سوخت را کاهش می دهد و با گارانتی ۳۰ روزه و گارانتی مادام العمر پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Powered with a strong 1/4 horsepower motor, the HT Homogenizer has been successfully used to homogenize tough samples such as corn, rice, soybean, and Arabidopsis callus.
[ترجمه گوگل]HT Homogenizer با یک موتور قوی 1/4 اسب بخار، با موفقیت برای همگن سازی نمونه های سخت مانند ذرت، برنج، سویا و کالوس آرابیدوپسیس استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]با یک موتور قدرتمند ۱ \/ ۴ اسب بخار، حزب التحریر بطور موفقیت آمیزی برای homogenize نمونه های دشوار مانند ذرت، برنج، سویا، و Arabidopsis callus استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. And, going back to the shires . . . harnessing horse power to clear the woods.
[ترجمه گوگل]و بازگشت به شارز استفاده از نیروی اسب برای پاکسازی جنگل
[ترجمه ترگمان]و به بستن قدرت اسب برای صاف کردن درخت ها بر می گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Brain power and horse power is going to take him to the top of the sport.
[ترجمه گوگل]قدرت مغز و قدرت اسب او را به اوج این ورزش می برد
[ترجمه ترگمان]قدرت مغز و قدرت اسب او را به بالای این ورزش می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The main engine brake horse power to be calculated by main shaft revolutions, load indicator notch, properties of fuel oil etc., in accordance with manufacturer's recommendations.
[ترجمه گوگل]قدرت اسب ترمز موتور اصلی باید با چرخش شفت اصلی، بریدگی نشانگر بار، خواص روغن سوخت و غیره مطابق با توصیه های سازنده محاسبه شود
[ترجمه ترگمان]توان اصلی موتور ترمز به وسیله انقلابات اصلی شفت، notch شاخص بار، خواص روغن سوخت و غیره مطابق با توصیه های سازنده محاسبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The engine was fifty horse power.
[ترجمه گوگل]قدرت موتور پنجاه اسب بخار بود
[ترجمه ترگمان]موتور ماشین پنجاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The taxi driver increases full horse power, eventually forereach gowithwith the car transverse blocked autocycle.
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی قدرت کامل اسب را افزایش می دهد و در نهایت با اتوسیکلت مسدود شده عرضی ماشین جلو می رود
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی قدرت کامل اسب را افزایش می دهد و در نهایت forereach gowithwith را که مانع از توقف autocycle می شود، متوقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Reduce refining or horse power requirements in stock preparation.
[ترجمه گوگل]کاهش نیاز به پالایش یا قدرت اسب در آماده سازی انبار
[ترجمه ترگمان]کاهش پالایش یا الزامات قدرت اسب در آماده سازی سهام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. A new electric locomotive with several thousand horse power accelerates the train with ease.
[ترجمه گوگل]یک لوکوموتیو الکتریکی جدید با قدرت چند هزار اسب بخاری قطار را به راحتی شتاب می دهد
[ترجمه ترگمان]یک لوکوموتیو برقی جدید با چندین هزار قدرت اسب، قطار را با سرعت زیاد سرعت می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Its 660 cc 65 horse power engine pushes it to 60 mph in 8 seconds, . . .
[ترجمه گوگل]موتور 660 سی سی آن با قدرت 65 اسب بخار آن را در 8 ثانیه به سرعت 60 مایل در ساعت می رساند
[ترجمه ترگمان]موتور نیروی موتور ۶۶۰ سی سی به مدت ۸ ثانیه به ۶۰ مایل در ساعت حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. But to do it without damaging the flora and fauna, horse power still reigns supreme.
[ترجمه گوگل]اما برای انجام این کار بدون آسیب رساندن به گیاهان و جانوران، قدرت اسب همچنان برتر است
[ترجمه ترگمان]اما برای انجام این کار بدون آسیب زدن به گیاهان و جانوران، قدرت اسب همچنان عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The car has a Ford V8 2 litre engine which can develop 250 brake horse power.
[ترجمه گوگل]این خودرو دارای یک موتور 2 لیتری فورد V8 است که می تواند 250 اسب بخار ترمز کند
[ترجمه ترگمان]خودرو دارای یک موتور Ford V۸ ۲ لیتری است که می تواند ۲۵۰ اسب ترمز را توسعه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. How did they get such a small amount of horse power from a car?
[ترجمه گوگل]چگونه آنها چنین مقدار کمی قدرت اسب را از یک ماشین بدست آوردند؟
[ترجمه ترگمان]آن ها چگونه چنین مقدار کمی از قدرت اسب را از خودرو دریافت کردند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Which one is the chase boat? how much is the horse power?
[ترجمه محمدرضا سلطانی زرندی] کدام یک، قایق تعقیب است؟ قدرت اسب بخار ( آن ) چقدر است؟
|
[ترجمه گوگل]کدام یک قایق تعقیب و گریز است؟ قدرت اسب چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]کدوم قایق تعقیب؟ قدرت اسب چقدره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. They use a mechanical antigravity device driven by engines developing approximately 80,000 horse power.
[ترجمه گوگل]آنها از یک دستگاه مکانیکی ضد جاذبه استفاده می کنند که توسط موتورهایی با قدرت تقریبی 80000 اسب بخار هدایت می شود
[ترجمه ترگمان]آن ها از دستگاه مکانیکی antigravity که توسط موتورها در حال توسعه حدود ۸۰،۰۰۰ نیروی اسب استفاده می شود، استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. " What would you rate the engine at? " " About 12 horse power. "
[ترجمه محمدرضا سلطانی زرندی] ( قدرت ) موتور را چه میزان ارزیابی می کنید؟ حدود 12 اسب بخار
|
[ترجمه گوگل]"به موتور چه امتیازی می دهید؟" "حدود 12 اسب بخار "
[ترجمه ترگمان]موتور چطور است؟ \" حدود ۱۲ قدرت اسب \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واحد نیرو معادل 746 وات (اسم)
horsepower

تخصصی

[عمران و معماری] اسب بخار - نیروی اسب - قدرت اسب
[برق و الکترونیک] اسب بخار واحدی برای اندازه گیری توان و برابر با 746 وات. استفاده از واحد SI توان، یعنی وات، ترجیح داده می شود . - توان اسب بخار
[ریاضیات] اسب بخار
[خودرو] اسب بخار. واحد اندازه گیری قدرت تولیدی توسط موتور. هر اسب بخار برابر 0.7457 کیلو وات است.
[مهندسی گاز] اسب بخار، توان اسب - اسب بخار
[نساجی] نیروی اسب بخار

انگلیسی به انگلیسی

• unit for measuring the rate of work of an engine or motor
horsepower is a unit of power. it is used for measuring how powerful an engine is.
unit for measuring the power of engines (equal to 746 watts); unit of the supplier of energy (approximately 760 watts)

پیشنهاد کاربران

بپرس