1. He's a good judge of horseflesh.
 [ترجمه گوگل]او قاضی خوبی در مورد گوشت اسب است 
[ترجمه ترگمان]درباره گوشت اسب خوب است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. They had once been shrewd traders of horseflesh.
 [ترجمه گوگل]آنها زمانی تاجران زیرک گوشت اسب بودند 
[ترجمه ترگمان]بار دیگر کولی ها پر از گوشت اسب شده بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The soldiers were fain to eat horseflesh.
 [ترجمه گوگل]سربازان از خوردن گوشت اسب غافل بودند 
[ترجمه ترگمان]سربازان میل داشتند گوشت اسب را بخورند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. He was a good judge of horseflesh!
 [ترجمه گوگل]او قاضی خوبی در مورد گوشت اسب بود! 
[ترجمه ترگمان]او درباره گوشت اسب خوب قضاوت می کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. "Can't. "The landlord say:"Which come of does the horseflesh let him support dead?
 [ترجمه گوگل]"نمیشه "صاحب خانه می گوید: "گوشت اسب به او اجازه می دهد مرده را نگه دارد؟" 
[ترجمه ترگمان]کاروانسرا دار می گوید: \" آیا اسب خوردن اسب به او اجازه می دهد که از مردگان حمایت کند؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. However, rather than feeling gloomy about your lack of horseflesh try thinking positively about your situation.
 [ترجمه گوگل]با این حال، به جای احساس ناراحتی در مورد کمبود گوشت اسب، سعی کنید در مورد وضعیت خود مثبت فکر کنید 
[ترجمه ترگمان]با این حال، به جای احساس افسردگی در مورد عدم حضور اسب، سعی کنید درباره وضعیت خود به طور مثبتی فکر کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Firebugs substitute old nags for thoroughbred horses before they set stables alight and then claim for valuable horseflesh from the insurers.
 [ترجمه گوگل]ساسهای آتشسوزی قبل از اینکه اصطبل را آتش بزنند، اسبهای اصیل را جایگزین نقهای قدیمی میکنند و سپس از بیمهگران درخواست گوشت اسب با ارزش را میدهند 
[ترجمه ترگمان]پیش از این که اصطبل اسب های اصیل را پیاده کنند اسب های اصیل و اسب های گران بها را با اسب های گران بها از خانواده insurers مطالبه می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Take my word for it, " cried Kutuzov, growing warmer and slapping himself on the chest, "I'll make them eat horseflesh ! "
 [ترجمه گوگل]حرف من را قبول کن، کوتوزوف فریاد زد که گرمتر شد و سیلی به سینه خود زد، "من کاری می کنم که گوشت اسب بخورند! " 
[ترجمه ترگمان]کوتوزوف با حرارت هر چه تمام تر به سینه اش سیلی زد و فریاد زد: حرفم را باور کنید، من آن ها را وادار می کنم که گوشت اسب بخورند \" \" \" 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Horseflesh, it eat of excessive, the Sir be a horseflesh.
 [ترجمه گوگل]گوشت اسب، بیش از حد می خورد، آقا گوشت اسب باشد 
[ترجمه ترگمان]horseflesh، خوردن بیش از حد افراط می کند، آقا گوشت اسب می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. He had bought a new horse and he wanted the widow's opinion of it, for the Widow Stimson was a competent judge of fine horseflesh.
 [ترجمه گوگل]او یک اسب جدید خریده بود و می خواست نظر بیوه را در مورد آن داشته باشد، زیرا بیوه استیمسون یک قاضی شایسته در مورد گوشت اسب خوب بود 
[ترجمه ترگمان]یک اسب تازه خریده بود و می خواست عقیده او را عوض کند، زیرا بیوه زن دوگلاس هم یک قاضی شایسته گوشت اسب بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. He was a large and corpulent individual, surfeited with good clothes and good eating, who judged women as another would horseflesh.
 [ترجمه گوگل]او فردی درشت اندام و تنومند بود، با لباسهای خوب و غذای خوب، زنان را مانند گوشت اسب قضاوت می کرد 
[ترجمه ترگمان]او فردی بزرگ و فربه بود، با لباس خوب و غذای خوب، که زنان را به عنوان گوشت اسب مورد قضاوت قرار می داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The social atmosphere is that of a besieged city, where the possession of a lump of horseflesh makes the difference between wealth and poverty.
 [ترجمه گوگل]فضای اجتماعی شهری است محاصره شده، جایی که داشتن یک تکه گوشت اسب تفاوت بین ثروت و فقر را ایجاد می کند 
[ترجمه ترگمان]فضای اجتماعی شهر محاصره شده، شهری است که در آن یک تکه گوشت اسب تفاوت بین ثروت و فقر را ایجاد می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. I could, faith, Nosey Flynn said, snuffling. That was a rare bit of horseflesh .
 [ترجمه گوگل]نوسی فلین در حال خفه کردن گفت، میتوانم، ایمان دارم این مقدار کمی از گوشت اسب بود 
[ترجمه ترگمان]هق هق کنان گفت: من می توانم ایمان داشته باشم این یک تکه گوشت اسب بسیار نادر بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید