horse trade

/ˈhɔːrsˈtreɪd//hɔːstreɪd/

خرید و فروش اسب، مبادله ی اسب، بازار گرمی وچانه زنی درمعاملات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a session of bargaining in which both sides negotiate for goods, services, or the like in a shrewd and clever manner.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: horse-trades, horse-trading, horse-traded
• : تعریف: (informal) to bargain or negotiate for something in a shrewd or clever manner.

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
چانه زنی شدید / معامله ی زیرکانه / بده بستان سیاسی
در زبان محاوره ای:
چونه زنی / معامله ی پشت پرده / بده بستان پرحیله
🔸 تعریف ها:
1. ( سیاسی – مذاکره ای ) :
معامله ای که با چانه زنی شدید، بده بستان و گاهی زیرکی یا حیله گری همراه است
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
There was a lot of horse trading before the bill was passed.
قبل از تصویب لایحه، چانه زنی های زیادی انجام شد.
2. ( تجاری – غیررسمی ) :
معامله ای که در آن طرفین تلاش می کنند بیشترین سود را با کمترین امتیاز بدهند
مثال:
The deal involved some tough horse trading.
این معامله شامل چونه زنی های سختی بود.
3. ( تاریخی – ریشه ای ) :
اشاره به معاملات اسب در گذشته که معمولاً با چانه زنی شدید و زیرکی همراه بود
مثال:
He’s good at horse trading—he always gets the better end of the deal.
او در چونه زنی مهارت دارد—همیشه طرف برنده معامله است.
🔸 مترادف ها:
bargaining – negotiation – deal - making – wheeling and dealing – quid pro quo

زد وبندهای سیاسی
زد و بند
ساخت و پاخت