• : تعریف: feeling intense fear, shock, or revulsion.
- The horrified witnesses to the murder were still in shock.
[ترجمه کامران] شاهدان وحشت زده قتل هنوز در شوک بودند.
|
[ترجمه گوگل] شاهدان وحشت زده قتل هنوز در شوک بودند [ترجمه ترگمان] شاهدان وحشت زده به قتل هنوز در شوک بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They were horrified at the sight of the carnage caused by the crash.
[ترجمه گوگل] آنها با دیدن قتل عام ناشی از سقوط وحشت کردند [ترجمه ترگمان] از دیدن این قتل عام به وحشت افتاده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Horrified with the results of her medical tests, she insisted on seeing another doctor.
[ترجمه گوگل] او که از نتایج آزمایشات پزشکی خود وحشت زده شده بود، اصرار کرد که به پزشک دیگری مراجعه کند [ترجمه ترگمان] با وحشت به نتیجه آزمایش های پزشکی او اصرار کرد که یک دکتر دیگر را ببیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. the murder scene horrified us
صحنه ی قتل ما را غرق در وحشت کرد.
2. the ignorance of the teachers there horrified me
جهالت معلم های آنجا مرا منزجر و مایوس کرد.
3. We were horrified at the conditions prevailing in local prisons.
[ترجمه گوگل]ما از شرایط حاکم در زندان های محلی وحشت داشتیم [ترجمه ترگمان]ما از شرایط حاکم بر زندان های محلی وحشت داشتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They were horrified by the outrage before their eyes.
[ترجمه سعید] آنها از خشونتی که در مقابل دیدگانشان قرار داشت وحشت زده بودند.
|
[ترجمه گوگل]آنها از خشم جلوی چشمانشان وحشت زده شدند [ترجمه ترگمان]آن ها از خشم در برابر چشمانشان وحشت زده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We were horrified by what we saw.
[ترجمه گوگل]از چیزی که دیدیم وحشت کردیم [ترجمه ترگمان]از چیزی که دیدیم وحشت کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His family were horrified by the change.
[ترجمه گوگل]خانواده او از این تغییر وحشت کردند [ترجمه ترگمان]خانواده اش از این تغییر وحشت کرده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was horrified by the news.
[ترجمه گوگل]از این خبر وحشت کردم [ترجمه ترگمان]از این خبر وحشت زده شدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Even the police were horrified at the macabre nature of the killings.
[ترجمه گوگل]حتی پلیس نیز از ماهیت وحشتناک این قتل ها وحشت کرده بود [ترجمه ترگمان]حتی پلیس از ماهیت خوفناک این کشتارها بیمناک بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The whole country was horrified by the killings.
[ترجمه گوگل]تمام کشور از این کشتار وحشت زده شد [ترجمه ترگمان]کل کشور از این کشتارها به وحشت افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It horrified her to think that he had killed someone.
[ترجمه گوگل]فکر اینکه او کسی را کشته است او را وحشت زده کرد [ترجمه ترگمان]او را به وحشت انداخت که فکر کند کسی را کشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They stared in horrified fascination as the snake approached.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن مار، آنها با شیفتگی وحشتناک خیره شدند [ترجمه ترگمان]همچنان که ماری نزدیک می شد مات و مبهوت به او خیره شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. John seemed as horrified as I about his potential for violence.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید جان به اندازه من از پتانسیل خشونت آمیزش وحشت دارد [ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که جان به اندازه من از پتانسیل خشونت او وحشت دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All of them were horrified at the news of Cindy's death.
[ترجمه گوگل]همه آنها از خبر مرگ سیندی وحشت کردند [ترجمه ترگمان]همه آن ها از خبر مرگ سیندی به وحشت افتاده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I was horrified that people would think I was dead and bury me alive.
[ترجمه گوگل]از اینکه مردم فکر کنند من مرده ام و مرا زنده به گور کنند وحشت داشتم [ترجمه ترگمان]وحشت زده بودم که مردم فکر می کنند من مرده ام و مرا زنده دفن می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He looked on in horrified fascination as the ship drew nearer to the rocks.
[ترجمه گوگل]وقتی کشتی به صخرهها نزدیکتر میشد، او با شیفتگی وحشتناک نگاه میکرد [ترجمه ترگمان]همچنان که کشتی نزدیک تر می شد با شگفتی به او نگاه می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• shocked, struck with horror; frightened; showing great horror