hornet's nest

/ˈhɔːrnətsˈnest//ˈhɔːnətsnest/

لانه ی زنبور، (مجازی) مخمصه، جای خطرناک، وضع دشوار، وضع دشوار his comments stirred up a hornet's nest اظهارات او دردسر و جنجال زیادی ایجاد کرد

جمله های نمونه

1. His criticisms of the president stirred up a hornet's nest.
[ترجمه گوگل]انتقادات او از رئیس جمهور لانه هورنت را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]انتقادات او از رئیس جمهور لانه زنبور را به هم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The new production targets have stirred up a hornet's nest .
[ترجمه گوگل]اهداف تولید جدید لانه هورنت را برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]اهداف تولید جدید باعث ایجاد لانه زنبور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hersh's book stirred up a hornet's nest in the media.
[ترجمه گوگل]کتاب هرش لانه هورنت را در رسانه ها برانگیخت
[ترجمه ترگمان]کتاب هرش باعث شد که یک لانه زنبور در رسانه ها ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And if you stir up a hornet's nest, you create trouble or problems.
[ترجمه گوگل]و اگر لانه هورنت را بهم بزنید، مشکل یا مشکل ایجاد می کنید
[ترجمه ترگمان]و اگر لانه زنبور را به هم بزنی، دردسر یا دردسر درست می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The principal stirred up a hornet's nest by changing the school rules.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه با تغییر قوانین مدرسه، لانه هورنت را به هم زد
[ترجمه ترگمان]مدیر با تغییر قوانین مدرسه، یک لانه زنبور را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boy really stirred up a hornet's nest by talking back to his father.
[ترجمه گوگل]پسر با صحبت کردن با پدرش واقعاً لانه هورنت را به هم زد
[ترجمه ترگمان]پسر واقعا با حرف زدن به پدرش لونه زنبور را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the two students argued, It'stirred up a hornet's nest in the classroom.
[ترجمه گوگل]وقتی دو دانش آموز با هم دعوا کردند، یک لانه هورنت در کلاس به هم ریخت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این دو نفر بحث کردند، لانه زنبور در کلاس پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The manager has stirred up a hornet's nest because he did not agree with the stall.
[ترجمه گوگل]مدیر لانه هورنت را به هم زده است زیرا با غرفه موافق نبود
[ترجمه ترگمان]مدیر یک لانه زنبور را به هم زده است، زیرا او با این stall موافق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chen, Fanbian become a hornet's nest within the party, may be a stab haired package.
[ترجمه گوگل]چن، Fanbian تبدیل به یک لانه هورنت در حزب، ممکن است یک بسته چاقو مو
[ترجمه ترگمان]چن \"،\" Fanbian \"تو مهمونی لونه زنبور شده\" ممکنه یه بسته مو stab باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And if you strone stir up a hornet's nest, you create trouble or problems.
[ترجمه گوگل]و اگر لانه هورنت را بهم بزنید، مشکل یا مشکلی ایجاد می کنید
[ترجمه ترگمان]و اگر تو لانه زنبور را به هم بزنی، دردسر یا دردسر درست می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jim stirred up a real hornet's nest when he questioned salaries paid to council officials.
[ترجمه گوگل]جیم هنگامی که حقوق پرداختی به مقامات شورا را زیر سوال برد، لانه هورنت واقعی را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]جیم وقتی درباره حقوق پرداختی به مقامات شورا سوال می کرد، یک لانه زنبور عسل پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There is a hornet's nest in the tree in front of my house.
[ترجمه گوگل]در درخت جلوی خانه من یک لانه هورنت است
[ترجمه ترگمان]یک لانه زنبور عسل در درخت جلوی خانه من قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government stirred up a hornet's nest by changing the prices of the goods.
[ترجمه گوگل]دولت با تغییر قیمت اجناس آشیانه هورنت را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]دولت با تغییر قیمت کالاها یک لانه زنبور را به جنبش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The principal stirred up a hornet's nest by changing the rules at school.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه با تغییر قوانین مدرسه، لانه هورنت را به هم زد
[ترجمه ترگمان]مدیر با تغییر قوانین مدرسه، یک لانه زنبور را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nest made by wasps; mess, trouble

پیشنهاد کاربران

بپرس