hornbeam

/ˈhɔːrnbiːm//ˈhɔːnbiːm/

معنی: ممرز، اولس
معانی دیگر: (گیاه شناسی) ممرز (جنس carpinus از خانواده ی birch)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various shrubs or trees of the birch family having hard white wood covered by smooth gray bark, or the wood of this plant.

جمله های نمونه

1. The under storey was planted with hornbeam, hazel, silver birch and holly.
[ترجمه گوگل]در زیر طبقه ممرز، فندق، توس نقره ای و هالی کاشته شده بود
[ترجمه ترگمان]طبقه زیرین با hornbeam و فندق و درخت غان نقره تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The roots of the nearest hornbeam were obviously damaging the brickwork, much of which was crumbling into fine red powder.
[ترجمه گوگل]ریشه‌های نزدیک‌ترین ممرز آشکارا به آجرکاری آسیب می‌رساند، که بیشتر آن به پودر قرمز ریز خرد می‌شد
[ترجمه ترگمان]ریشه های نزدیک ترین درختان ممرز به وضوح به the صدمه می زدند، چیزی که در پودر قرمز کم رنگ فرو می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The woodland also provided oak, hawthorn and hornbeam for building, fuel and the wooden implements found in the adjacent cemetery.
[ترجمه گوگل]این جنگل همچنین بلوط، زالزالک و ممرز را برای ساختمان، سوخت و وسایل چوبی موجود در گورستان مجاور فراهم می کرد
[ترجمه ترگمان]جنگل همچنین چوب بلوط، hawthorn و ممرز را برای ساخت، سوخت و تجهیزات چوبی یافت شده در قبرستان مجاور فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Viktor Krum's wand is made of hornbeam (GF).
[ترجمه گوگل]گرز ویکتور کروم از ممرز (GF) ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]چوب دستی ویکتور کرام از hornbeam ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this paper, the dynamics of pubescent hornbeam populations in karst mountain of Guiyang are analysed by using the method of substitution of space for time.
[ترجمه گوگل]در این مقاله پویایی جمعیت‌های ممرز نابالغ در کوه کارستی گوئیانگ با استفاده از روش جایگزینی فضا به جای زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله پویایی جمعیت ممرز در کوهستان کارستی of با استفاده از روش جایگزینی فضا برای زمان تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And that evening, when the moon had risen, the young Fisherman climbed up to the top of the mountain, and stood under the branches of the hornbeam.
[ترجمه گوگل]و آن شب هنگام طلوع ماه، ماهیگیر جوان به بالای کوه رفت و زیر شاخه های ممرز ایستاد
[ترجمه ترگمان]و آن شب وقتی که ماه بالا آمده بود، ماهی گیر به بالای کوه بالا رفت و زیر شاخه های درختان ممرز ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She padded across the road and towards the bushes the hornbeam trees, and there she stopped.
[ترجمه گوگل]او در سراسر جاده و درختان ممرز به سمت بوته ها رفت و همانجا ایستاد
[ترجمه ترگمان]از جاده گذشت و به طرف بوته ها و درختان ممرز رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Suddenly son seemed to see father smiled, as bright as flowering hornbeam.
[ترجمه گوگل]ناگهان پسر به نظر می رسد که لبخند پدر را دید که مانند ممرز گلدار بود
[ترجمه ترگمان]ناگهان پسر به نظر رسید که پدر لبخند می زند، مثل گل hornbeam
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ممرز (اسم)
beech, hornbeam

اولس (اسم)
hornbeam

انگلیسی به انگلیسی

• tree with a smooth bark that is common in the usa; the wood of such tree

پیشنهاد کاربران

بپرس