1. Don't try and horn in on our fun.
[ترجمه گوگل]سعی نکنید سرگرمی ما را تقویت کنید
[ترجمه ترگمان]سعی نکن با ما شوخی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سعی نکن با ما شوخی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. John has been trying to horn in on my club for years,but he hasn't gotten any chance given by me.
[ترجمه گوگل]جان سالهاست که سعی میکند به باشگاه من ضربه بزند، اما هیچ فرصتی به من داده نشده است
[ترجمه ترگمان]جان چند ساله که سعی می کرده تو باشگاه من شاخ بز نه، اما هیچ شانسی برای من پیدا نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جان چند ساله که سعی می کرده تو باشگاه من شاخ بز نه، اما هیچ شانسی برای من پیدا نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In his failure to sound the horn in time there is tragedy, but it is not of a very complicated kind.
[ترجمه گوگل]در شکست او در به صدا درآوردن بوق به موقع، تراژدی وجود دارد، اما از نوع خیلی پیچیده نیست
[ترجمه ترگمان]در شکست خود برای صدای بوق در زمان تراژدی، تراژدی وجود دارد، اما از نوع بسیار پیچیده ای نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در شکست خود برای صدای بوق در زمان تراژدی، تراژدی وجود دارد، اما از نوع بسیار پیچیده ای نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The horn in C sounded an octave lower than the written note.
[ترجمه گوگل]بوق در C یک اکتاو کمتر از نت نوشته شده به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]بوق در C یک اکتاو پایین تر از یادداشت نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بوق در C یک اکتاو پایین تر از یادداشت نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There was the jabber of a car horn in his ear.
[ترجمه گوگل]صدای بوق ماشین در گوشش بود
[ترجمه ترگمان]صدای بوق ماشین در گوشش می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای بوق ماشین در گوشش می پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Several companies have tried to horn in on the market for computer chips like Intel's.
[ترجمه گوگل]چندین شرکت سعی کردهاند در بازار تراشههای کامپیوتری مانند تراشههای اینتل حضور پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها سعی کرده اند از بازار برای تراشه های کامپیوتری مثل اینتل استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها سعی کرده اند از بازار برای تراشه های کامپیوتری مثل اینتل استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He whistled and sounded his horn in vain. The straggler paid no attention to the summons.
[ترجمه گوگل]بیهوده سوت می زد و بوق می زد سرگردان توجهی به احضار نکرد
[ترجمه ترگمان]سوتی زد و horn را بی هوده به صدا درآورد straggler توجهی به the نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوتی زد و horn را بی هوده به صدا درآورد straggler توجهی به the نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He'd been playing the baritone horn in his school band and couldn't wait to perform "The Star-Spangled Banner" to kick off the games.
[ترجمه گوگل]او در گروه موسیقی مدرسهاش در حال نواختن بوق باریتون بود و برای شروع بازیها نمیتوانست صبر کند تا "The Star-Spangled Banner" را اجرا کند
[ترجمه ترگمان]او با بوق baritone در گروه مدرسه اش بازی می کرد و نمی توانست صبر کند تا \"پرچم Spangled استار\" را اجرا کند تا بازی را شروع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با بوق baritone در گروه مدرسه اش بازی می کرد و نمی توانست صبر کند تا \"پرچم Spangled استار\" را اجرا کند تا بازی را شروع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He whistled and sounded his horn in vain ; the straggler paid no attention to the summons.
[ترجمه گوگل]بیهوده سوت می زد و بوق می زد سرگردان هیچ توجهی به احضار نکرد
[ترجمه ترگمان]او سوت زد و شاخ خود را بی هوده به صدا درآورد، straggler توجهی به the نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سوت زد و شاخ خود را بی هوده به صدا درآورد، straggler توجهی به the نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Surf froths around Cape Horn in Chile's Tierra del Fuego.
[ترجمه گوگل]در اطراف کیپ هورن در Tierra del Fuego شیلی کف موجسواری میکند
[ترجمه ترگمان]Surf froths در Cape دل Horn در شیلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Surf froths در Cape دل Horn در شیلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Don't horn in on our conversation.
[ترجمه گوگل]در گفتگوی ما بوق نزنید
[ترجمه ترگمان]سر صحبت ما بوق نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سر صحبت ما بوق نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Never honk the car horn in the driveway.
[ترجمه گوگل]هرگز بوق ماشین را در راهرو نزنید
[ترجمه ترگمان] هیچوقت بوق ماشین رو بوق نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هیچوقت بوق ماشین رو بوق نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Elephant Leon is learning blowing a horn in the school.
[ترجمه گوگل]فیل لئون در حال یادگیری بوق زدن در مدرسه است
[ترجمه ترگمان](فیل)در حال آموزش بوق در مدرسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](فیل)در حال آموزش بوق در مدرسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Alarm horn in place of solid state audible device.
[ترجمه گوگل]بوق زنگ در محل دستگاه صوتی حالت جامد
[ترجمه ترگمان]زنگ خطر به جای صدای محکم و محکم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنگ خطر به جای صدای محکم و محکم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Although he was not invited, Henry managed to horn in on Myra's wedding.
[ترجمه گوگل]اگرچه او دعوت نشده بود، هنری موفق شد در عروسی مایرا شرکت کند
[ترجمه ترگمان]اگر چه او دعوت نشده بود، هنری موفق شد وارد عروسی میرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر چه او دعوت نشده بود، هنری موفق شد وارد عروسی میرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید