horde

/ˈhɔːrd//hɔːd/

معنی: گروه، دسته، گروه ترکان و مغولان، ایل وتبار، گروه بیشمار
معانی دیگر: قبیله ی مغولی، ایل مغولان، (گروه بزرگ و در حال حرکت) اردو، انبوه، گله، توده، فوج، (عامیانه) یک عالمه، (از ریشه ی تاتار)، طایفه ی بیابان گرد، عشیره، قبیله ی چادرنشین، مشتق از کلمه ترکی اردو ایل وتبار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a large number, group, or crowd; throng; multitude.
مترادف: host, legion, lot, mass, multitude, throng
مشابه: army, concourse, crowd, drove, fleet, flock, mob, multiplicity, myriad, swarm

- hordes of flies
[ترجمه گوگل] انبوهی از مگس ها
[ترجمه ترگمان] دسته دسته مگس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a wandering group or tribe, as of Asian nomads.
مشابه: band, caravan, tribe
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hordes, hording, horded
• : تعریف: to assemble in a horde.
مترادف: mass, swarm, throng
مشابه: crowd

جمله های نمونه

1. a horde of mosquitoes was circling the light
انبوهی از پشه ها دور چراغ پرواز می کردند.

2. The car attracted the interest of a horde of children.
[ترجمه گوگل]این ماشین مورد توجه انبوهی از کودکان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این اتومبیل توجه گروهی از کودکان را به خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A horde of children ran over the office building.
[ترجمه گوگل]انبوهی از بچه ها روی ساختمان اداری دویدند
[ترجمه ترگمان]گروهی از بچه ها از ساختمان اداره عبور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The next morning Vauban and his horde of cavalry trotted into the castle grounds as if they were a welcoming relief.
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد واوبن و گروه سواره نظامش به داخل محوطه قلعه رفتند، گویی که یک تسکین پذیرایی بودند
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، و وبان و horde سوار نظام به محوطه قلعه تاختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Horde have been, are and can be inspirational but don't always hit the target here.
[ترجمه گوگل]گروه هورد الهام بخش بوده، هستند و می توانند الهام بخش باشند، اما همیشه در اینجا به هدف نمی رسند
[ترجمه ترگمان]ایل و ایل این طور بوده و می توانند الهام بخش باشند اما همیشه هدف را در اینجا هدف قرار نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They resembled a horde of human locusts.
[ترجمه گوگل]آنها شبیه انبوهی از ملخ های انسانی بودند
[ترجمه ترگمان]به گروه ملخ انسانی شباهت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The horde of fans, press and camera crews, who assembled each morning and night at training, looked on quizzically.
[ترجمه گوگل]انبوهی از هواداران، مطبوعات و خدمه دوربین، که هر روز صبح و شب در تمرین جمع می شدند، با تعجب به این موضوع نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]این گروه از طرفداران، کارکنان مطبوعات و دوربین، که هر صبح و شب را در حین تمرین جمع کرده بودند، حیرت زده به او نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her images of that horde of ribald workmen looked positively endearing next to this man.
[ترجمه گوگل]تصاویر او از آن انبوهی از کارگران دنده‌ای در کنار این مرد به‌طور مثبتی جذاب به نظر می‌رسید
[ترجمه ترگمان]تصاویر او از این دسته کارگر در کنار این مرد دوست داشتنی و دوست داشتنی می نمودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A horde of Goblins under Grom the Paunch pillaged eastern Ulthuan.
[ترجمه گوگل]انبوهی از گابلین ها تحت فرمان Grom the Paunch شرق Ulthuan را غارت کردند
[ترجمه ترگمان]گروهی از Goblins تحت فرمان paunch the شرق Ulthuan را غارت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For it was in the primal horde that the first murder was performed, and this has haunted mankind ever since.
[ترجمه گوگل]زیرا اولین قتل در انبوهی اولیه بود که از آن زمان تاکنون بشر را آزار داده است
[ترجمه ترگمان]چون در گروه نخستین باری بود که قتل اول انجام شد و از آن به بعد بشریت را تسخیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the film Batman Returns a horde of large black bats swarmed through flooded tunnels into downtown Gotham.
[ترجمه گوگل]در فیلم Batman Returns انبوهی از خفاش‌های سیاه بزرگ از میان تونل‌های سیل‌زده به مرکز شهر گاتهام سرازیر شدند
[ترجمه ترگمان]در فیلم بتمن (بتمن)گروهی از خفاش های سیاه بزرگ از طریق تونل های پر از سیل به مرکز شهر سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. According to Imperial records the horde gathered at the coast and began to construct a huge fleet.
[ترجمه گوگل]طبق سوابق امپراتوری، گروه ترکان در ساحل جمع شدند و شروع به ساخت ناوگان بزرگ کردند
[ترجمه ترگمان]براساس اسناد امپراطوری، این گروه در ساحل جمع شدند و شروع به ساخت ناوگانی بزرگ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Goblin horde seemed hardly diminished.
[ترجمه گوگل]گروه ترکان و مغولان گابلین به سختی کاهش یافته بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که این گروه دیو به هیچ وجه کاسته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By this time Skarsnik's horde had grown into a huge Waaagh.
[ترجمه گوگل]در این زمان گروه اسکارسنیک به یک Waaagh بزرگ تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]در این زمان گروه Skarsnik در Waaagh بزرگی رشد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Death to the enemies of the Horde!
[ترجمه گوگل]مرگ بر دشمنان هورد!
[ترجمه ترگمان]مرگ بر دشمنان the!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گروه (اسم)
many, school, section, outfit, mass, heap, cohort, kind, flock, society, assembly, clique, ring, troop, team, pack, army, host, corps, group, company, platoon, folk, crowd, class, gang, clinch, cluster, bunch, ensign, fry, shoal, bevy, concourse, swarm, throng, congregation, covey, herd, multitude, horde, legion, rout, skulk, squad

دسته (اسم)
detachment, school, section, regimen, hand, party, order, stack, handle, shaft, sect, kind, clump, clique, set, troop, stem, fagot, lever, team, pack, sheaf, army, host, corps, group, company, category, class, gang, assortment, grouping, estate, junta, ear, helm, cluster, ensign, batch, deck, knob, handhold, handgrip, bevy, tuft, fascicle, genre, genus, brigade, wisp, parcel, clan, gens, confraternity, drove, congregation, covey, stud, haft, hilt, skein, helve, horde, nib, shook, rabble, skulk, squad, trusser

گروه ترکان و مغولان (اسم)
horde

ایل وتبار (اسم)
horde

گروه بیشمار (اسم)
horde

انگلیسی به انگلیسی

• large amount, mass, crowd; nomadic group of people; swarm, pack
crowd about, assemble, swarm
a horde is a large, rather frightening crowd of people or animals.

پیشنهاد کاربران

قبیله ی چادرنشین
A horde refers to a large group of people, often depicted as unruly or chaotic. It can also be used to describe a swarm of insects or other creatures.
گروه بزرگی از مردم، اغلب به صورت سرکش یا پر هرج و مرج و آشفته
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین می توان از آن برای توصیف گروهی از حشرات یا موجودات دیگر استفاده کرد.
**************************************************************************************************
مثال؛
“The horde of shoppers rushed into the store on Black Friday. ”
During a zombie apocalypse scenario, someone might say, “We need to defend ourselves from the horde of zombies. ”
In a discussion about historical invasions, a person might mention, “The horde of Mongol warriors conquered vast territories. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-majority-2/
Horde از اردوی ترکی به معنای ارتش
مثال قیزیل اوردو = ارتش سرخ ، ارتش چنگیز خان
horde
فوج. خَیل. سیل مردمی درحال حرکت
Group
Crowd
گروه، دسته، فوج، توده

بپرس