🔸 معادل فارسی: معتاد مواد مخدر ( به ویژه تریاک یا هروئین ) / خوره ی مواد / معتاد قدیمی در زبان محاوره ای: تریاکی، خمار قدیمی، طرفی که همه چی شو داده پای دود، معتاد کلاسیک ________________________________________ ... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها: 1. ( تاریخی – خیابانی ) : اصطلاحی قدیمی برای توصیف فردی که به مواد مخدر، به ویژه تریاک یا هروئین، معتاده؛ در دهه های ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰ رایج بود مثال: Back in the jazz era, **hopheads** were common in smoky clubs and alleyways. اون دوران جز، تریاکی ها همه جا بودن—تو کلاب های دودآلود و کوچه های تاریک. 2. ( فرهنگی – نمادین ) : در روایت های ادبی، موسیقی بلوز یا رمان های نوآر، نماد سقوط، وابستگی، و زندگی در حاشیه مثال: The novel’s antihero is a lonely **hophead** drifting through post - war America. ضدقهرمان رمان یه تریاکی تنهاست که تو آمریکای بعد جنگ سرگردونه. 3. ( استعاری – انتقادی یا طنزآمیز ) : گاهی برای توصیف کسی که به چیزی وابسته شده و مثل معتاد رفتار می کنه—even بدون مواد مثال: He’s a **hophead** for conspiracy theories—can’t stop chasing them. معتاد تئوری توطئه ست—نمی تونه ولشون کنه. ________________________________________ 🔸 مترادف ها: drug addict – dope fiend – junkie – opium user – smackhead