hoopla

/ˈhuːˌplɑː//ˈhuːˌplɑː/

(امریکا - عامیانه) جار و جنجال، جنب و جوش، هیاهو، بازی پرتاب حلقه، فریاد خوشحالی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) noisy, excited activity or commotion.

(2) تعریف: exaggerated public notice.
مشابه: furor

- Why all the hoopla over such a terrible film?
[ترجمه گوگل] چرا این همه هیاهو برای چنین فیلم وحشتناکی؟
[ترجمه ترگمان] چرا همه the چنین فیلم وحشتناکی را جشن می گیرند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The usual hoopla surrounded the arrival of the pop star.
[ترجمه گوگل]هیاهوی معمولی ورود ستاره پاپ را احاطه کرد
[ترجمه ترگمان]hoopla معمولی، ورود ستاره پاپ را محاصره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The history and hoopla of the Games is chronicled on bulletin boards, and the Olympics are incorporated into classes.
[ترجمه گوگل]تاریخچه بازی‌ها بر روی تابلوهای اعلانات شرح داده می‌شود و المپیک در کلاس‌ها گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]تاریخ و hoopla این بازی ها در تابلوهای اعلانات ثبت شده است و المپیک در کلاس ها گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rockwell clearly could get women without such hoopla.
[ترجمه گوگل]راکول به وضوح می‌توانست زنان را بدون چنین هجومی جذب کند
[ترجمه ترگمان]به طور واضح می توانست زن ها را بدون این که با چنین فریاد و فریاد شادی کند، پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new casino opened amid much hoopla.
[ترجمه گوگل]کازینو جدید در میان هیاهوی بسیار افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]کازینو جدید در میان hoopla باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But after the hoopla, the exposition slumped, admissions at first numbering only fifteen or twenty thousand per day.
[ترجمه گوگل]اما پس از هجوم، نمایشگاه سقوط کرد، تعداد پذیرش در ابتدا فقط پانزده یا بیست هزار نفر در روز بود
[ترجمه ترگمان]اما بعد از the، این نمایشگاه فرو ریخت و در ابتدا فقط پانزده یا بیست هزار نفر تخمین زده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Despite the hoopla, the Admiralty dragged its feet for a year in arranging the formal trial.
[ترجمه گوگل]علیرغم هیاهو، دریاسالاری برای ترتیب دادن محاکمه رسمی یک سال پای خود را به تعویق انداخت
[ترجمه ترگمان]با وجود the، وزارت دریاداری زمان خود را به مدت یک سال در ترتیب دادن محاکمه رسمی به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Also overlooked in all the hoopla over silicon-based technology is biotechnology.
[ترجمه گوگل]بیوتکنولوژی نیز در تمام چالش‌های فناوری مبتنی بر سیلیکون نادیده گرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]همچنین نادیده گرفته شدن در تمام the بر روی تکنولوژی بر پایه سیلیکون، بیوتکنولوژی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With all this new hoopla about commercial weight-loss programs, I decided to cheek them out again.
[ترجمه گوگل]با همه این حرف های جدید در مورد برنامه های تجاری کاهش وزن، تصمیم گرفتم دوباره آنها را بررسی کنم
[ترجمه ترگمان]با تمام این hoopla جدید در مورد برنامه های کاهش وزن تجاری، تصمیم گرفتم دوباره آن ها را بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hoopla also continued well into the night outside the casinos under the eyes of Las Vegas police and security guards.
[ترجمه گوگل]هوپلا همچنین تا شب در خارج از کازینوها زیر نظر پلیس لاس وگاس و نگهبانان ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]The همچنین در شب خارج از کازینو تحت نظر پلیس لاس وگاس و محافظان امنیتی نیز به خوبی ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Liberals are suspicious of the hoopla, and of the policy.
[ترجمه گوگل]لیبرال ها نسبت به هجوم و سیاست مشکوک هستند
[ترجمه ترگمان]لیبرال ها به the و سیاست مشکوک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The purpose of all the hoopla out there is to boost civilian morale.
[ترجمه گوگل]هدف از همه هجوم‌ها تقویت روحیه غیرنظامیان است
[ترجمه ترگمان]هدف از همه این hoopla، تقویت روحیه مدنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There's been a lot of hoopla over the supposed prophecies of the Mayan calendar.
[ترجمه گوگل]سر و صدای زیادی بر سر پیشگویی های فرضی تقویم مایاها وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]بیشتر از اون چیزی که من فکر می کردم این بود که این اتفاق بیفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The craziest game to match the craziest hoopla of 2008: the U. S. presidential elections!
[ترجمه گوگل]احمقانه ترین بازی برای مطابقت با احمقانه ترین بازی سال 2008: انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده!
[ترجمه ترگمان]The بازی با the hoopla از ۲۰۰۸: ایالات متحد اس انتخابات ریاست جمهوری!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But amid all the hoopla, the question remains: how do Touretski and his swimmers do it?
[ترجمه گوگل]اما در میان همه هیاهوها، این سوال باقی می ماند: تورتسکی و شناگرانش چگونه این کار را انجام می دهند؟
[ترجمه ترگمان]اما در میان تمام the این سوال باقی می ماند که چگونه Touretski و شناگران او این کار را انجام می دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• commotion, excitement; sensational advertising, ballyhoo; ring toss, game played with hoops
hooray!, yippee! (used to express excitement)
the hoop-la is a game at a fair in which you try to throw small hoops over objects in order to win them.

پیشنهاد کاربران

الم شنگه
۱. {بازی} پرتاب حلقه ۲. تبلیغات دهن پر کن. تبلیغات پر سر و صدا. جار و جنجال ۳. تبلیغات سوء
مثال:
Why all the hoopla over such a terrible film?
چرا این همه تبلیغات دهن پر کن {و جار و جنجال} بر سر چنین فیلم افتضاحی؟
هیاهو
های و هوی و هیجان بیش از حد،
• hoopla
• Fuss
• Over excitement
• when someone goes overboard getting too excited about something.
unnecessary fuss surrounding something
?hey. . whats all the hoopla with Sally

بپرس