معنی: ارتباط، تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصیمعانی دیگر: (رادیو و سایر ابزار برقی یا مکانیکی) طرز قرار گیری و اتصال بخش ها، بست آرایی، (تریلر و کمپرها و پارک ها) اتصال برق و آب، تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی مثل تجمع امواجرادیوبرای انتقال انها، به هم وصل کردن، به برق وصل کردن
• (1)تعریف: an arrangement or system, as of electrical circuits and equipment designed to operate together.
• (2)تعریف: a radio or television network.
• (3)تعریف: a connection or association between individuals, groups, or the like.
عبارت ( phrase )
• (1)تعریف: to connect to a system or power source.
• (2)تعریف: to connect or fasten with a hook or hooks.
• (3)تعریف: (informal) to become associated with.
جمله های نمونه
1. Water and electric hook-ups are available and facilities are good.
[ترجمه گوگل]قلاب آب و برق موجود است و امکانات خوب است [ترجمه ترگمان]آب و سیم های برق در دسترس هستند و امکانات خوب هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We hope to bring you a live report from Ouagadougou via our satellite hook-up.
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که گزارشی زنده از اواگادوگو از طریق اتصال ماهواره ای به شما ارائه دهیم [ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که یک گزارش زنده از Ouagadougou از Ouagadougou از طریق hook ماهواره مان به شما بدهیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. As well as campsites, there are hook-ups for RVs.
[ترجمه مهرنوش] عزیزم کمکم کن پشت لباسم رو ببند.
|
[ترجمه گوگل]علاوه بر مکان های کمپینگ، قلاب هایی برای RV وجود دارد [ترجمه ترگمان]همچنین as، hook برای RVs وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As it was, we could barely hear the weather guy over the lousy phone hook-up.
[ترجمه گوگل]همانطور که بود، ما به سختی می توانستیم صدای مرد آب و هوا را از وصل کردن تلفن بد بشنویم [ترجمه ترگمان]همینطور که بود، ما به سختی می توانستیم صدای آب و هوایی را که روی تلفن لعنتی بود بشنویم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The mechanical card system does not require wiring, batteries or computer hook-ups.
[ترجمه گوگل]سیستم کارت مکانیکی نیازی به سیم کشی، باتری یا اتصال کامپیوتر ندارد [ترجمه ترگمان]سیستم کارت مکانیکی نیازی به سیم کشی، باتری و یا hook کامپیوتری ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Touring pitches with hard standing, electric hook-ups and hot showers.
[ترجمه گوگل]زمین های گردشگری با ایستادن سخت، اتصال برقی و دوش آب گرم [ترجمه ترگمان]تور تور با سیخ سیخ سیخ سیخ و دوش آب گرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The initial hookup costs $ 17 including installation of a network card in your computer.
[ترجمه گوگل]هزینه اتصال اولیه 17 دلار از جمله نصب کارت شبکه در رایانه شما است [ترجمه ترگمان]هزینه اولیه شامل نصب یک کارت شبکه در رایانه شما می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Twin Lakes Fish Camp provides trailer hookups, tent camping sites, and several little cottages.
[ترجمه گوگل]کمپ ماهی دریاچههای دوقلو، تریلر، مکانهای کمپینگ در چادر، و چندین کلبه کوچک را فراهم میکند [ترجمه ترگمان]کمپ ماهی دریاچه های Twin، hookups trailer، چادرها چادر و چند کلبه کوچک فراهم می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The service works via direct modem hookup or through Internet connection and allows simple searches by keyword.
[ترجمه گوگل]این سرویس از طریق اتصال مستقیم مودم یا از طریق اتصال به اینترنت کار می کند و امکان جستجوی ساده بر اساس کلمه کلیدی را فراهم می کند [ترجمه ترگمان]این سرویس از طریق اینترنت مودم مستقیم یا از طریق اتصال اینترنت کار می کند و امکان جستجوی ساده را با کلمات کلیدی فراهم می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Water and electric hook-ups are $ 12 a night.
[ترجمه گوگل]قلاب آب و برق شبی 12 دلار است [ترجمه ترگمان]آب و hook برقی ۱۲ دلار در شب هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The court agreed and approved the video hookup.
[ترجمه گوگل]دادگاه موافقت کرد و ارتباط ویدیویی را تأیید کرد [ترجمه ترگمان]دادگاه موافقت کرد و این ویدیو را تایید کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Trunks have electrical outlets, telephone hookups and vents for air circulation.
[ترجمه گوگل]صندوق عقب دارای پریزهای برق، اتصالات تلفن و دریچه هایی برای گردش هوا هستند [ترجمه ترگمان]trunks دارای خروجی های الکتریکی، hookups تلفن و منافذ برای گردش هوا هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Offshore commissioning and hook-up is progressing and production and injection wells are being drilled on the Shell-operated project.
[ترجمه گوگل]راه اندازی و اتصال دریایی در حال پیشرفت است و چاه های تولیدی و تزریقی در پروژه تحت کنترل شل در حال حفاری هستند [ترجمه ترگمان]بهره برداری و بهره برداری دریایی در حال پیشرفت است و تولید و چاه های تزریقی در پروژه شل مشغول به کار هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The contract is for the engineering, procurement, construction and offshore installation, hook-up and commissioning of the satellite platform.
[ترجمه گوگل]این قرارداد برای مهندسی، تدارکات، ساخت و نصب و نصب فراساحل، اتصال و راه اندازی سکوی ماهواره ای است [ترجمه ترگمان]قرارداد برای مهندسی، تدارکات، ساخت وساز و نصب ساحلی، نصب و راه اندازی سکوی ماهواره است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Lissa's money gave out, and she told me over an international phone hook-up that she wasn't interested any more.
[ترجمه گوگل]پول لیسا تمام شد، و او در یک ارتباط تلفنی بینالمللی به من گفت که دیگر علاقهای ندارد [ترجمه ترگمان]پول لیسا به من داد و او به من گفت که بیش از این به من علاقه مند نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. You can hook up the dress at the back.
[ترجمه گوگل]می توانید لباس را در پشت قلاب کنید [ترجمه ترگمان]میتونی اون لباس رو بپوشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Can we hook up to the electricity supply at the campsite?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم به منبع برق در محل کمپ متصل شویم؟ [ترجمه ترگمان]میشه به برق رو در اردوگاه وصل کنیم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Darling, help me to hook up my dress at the back.
[ترجمه گوگل]عزیزم کمکم کن تا لباسمو از پشت ببندم [ترجمه ترگمان]عزیزم، کم کم کن لباسمو پس بگیرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. I hope you can send a man to hook up my telephone soon.
[ترجمه گوگل]امیدوارم بتوانید به زودی مردی را بفرستید تا تلفن من را وصل کند [ترجمه ترگمان]امیدوارم بتوانید یک نفر را بفرستید به زودی تلفن مرا به هم بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. All the speakers hook up to a single amplifier.
[ترجمه گوگل]همه بلندگوها به یک آمپلی فایر متصل می شوند [ترجمه ترگمان]همه سخنرانان به یک تقویت کننده واحد نیاز دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. You must hook up with Mr. Ordway once you arrive there.
[ترجمه گوگل]وقتی به آنجا رسیدید باید با آقای اردوی ارتباط برقرار کنید [ترجمه ترگمان]وقتی رسیدی باید با آقای \"Ordway\" ارتباط برقرار کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Did you ever hook up with Maisy while you were there?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال زمانی که آنجا بودید با میسی ارتباط برقرار کردید؟ [ترجمه ترگمان]تا حالا با \"maisy\" رابطه داشتی وقتی که اونجا بودی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. He could hook up with one of those fancy law firms in Minneapolis.
[ترجمه گوگل]او می تواند با یکی از آن شرکت های حقوقی شیک در مینیاپولیس ارتباط برقرار کند [ترجمه ترگمان]او می توانست با یکی از این موسسات قانون fancy در مینیاپولیس رقابت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Release waste yarn and hook up to jacket front in the usual way.
[ترجمه گوگل]نخ های زائد را رها کرده و به روش معمول به جلوی ژاکت وصل کنید [ترجمه ترگمان]نخ را رها کنید و به روش معمول سر خود را ببندید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. After Alyssa and Holden hook up, things get even weirder.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه آلیسا و هولدن به هم می پیوندند، همه چیز عجیب تر می شود [ترجمه ترگمان]بعد از قلاب Alyssa و هولدن، چیزهای بیشتری به دست می آیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. Citizens can hook up through their own computers, or they can use public terminals located throughout the city.
[ترجمه گوگل]شهروندان می توانند از طریق رایانه های خود وصل شوند یا می توانند از پایانه های عمومی واقع در سراسر شهر استفاده کنند [ترجمه ترگمان]شهروندان می توانند از کامپیوترهای شخصی خود استفاده کنند و یا می توانند از پایانه های عمومی در سرتاسر شهر استفاده کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. We learned how to hook up the printer and the disk drive.
[ترجمه گوگل]ما یاد گرفتیم که چگونه چاپگر و درایو دیسک را وصل کنیم [ترجمه ترگمان]ما یاد گرفتیم که چطور چاپگر و دیسک درایو را ایجاد کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Push behind latches. 6 Hook up neckband on first row, push behind latches and remove waste and nylon cord.
[ترجمه گوگل]پشت چفت ها را فشار دهید 6 بند گردن را در ردیف اول قلاب کنید، پشت چفت ها را فشار دهید و ضایعات و طناب نایلونی را بردارید [ترجمه ترگمان]پشت latches ۶ Hook را روی ردیف اول قرار دهید، هل دهید و طناب پلاستیکی و نایلونی را بردارید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. It will hook up with Elpida Memory, Japan's sole maker of memory chips.
[ترجمه گوگل]این دستگاه با Elpida Memory، تنها سازنده تراشههای حافظه ژاپنی متصل میشود [ترجمه ترگمان]آن به حافظه Elpida، تنها سازنده چیپ های حافظه، وصل خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[برق و الکترونیک] ویژه مجموعه مجموعه ای از مدارها و دستگاهها برای حذف خاص . [سینما] زمینه دنباله دار [مهندسی گاز] بهم وصل کردن، سرهم کردن
انگلیسی به انگلیسی
• system having a number of parts designed to work together; connection, association, partnership; radio or television network connection to a central system; connect to a central system a hook-up is an electronic or radio connection between computers, satellites, or radios.
پیشنهاد کاربران
Hookup = آلستن صرف کارواژه /آلستن/ آلستم/آلستی/آلست آلستیم/آلستید/آلستند می آلم/می آلی/می آلد می آلیم/می آلید/می آلند
This term refers to a person who can provide drugs or other illicit goods. It implies a direct link or contact to the source of the substance. شخصی که می تواند مواد مخدر یا سایر کالاهای غیرقانونی را تامین و تهیه کند. ... [مشاهده متن کامل]
این به معنای ارتباط یا تماس مستقیم با منبع مواد است. ساقی مثال ها؛ “I’ve got a hookup for some high - quality weed. ” In a conversation about obtaining illegal substances, one might ask, “Do you know anyone who can be my hookup?” A person discussing drug culture might mention, “Having a reliable hookup is crucial for users. ”
رابطه جنسی داشتن
دوستان یه معنیشو نگفتین اینم اضافه کنم به معنای meet یا قرار ملاقات Give me a call if you'd like to hook up for lunch today
ارتباط دادن وصل کرردن سرهم کردن سکس کردن بدون شناخت و عشق ؛ هرزگی کردن ؛ بستن لباس
جور کردن
ملحق شدن
The patient was hooked up to an IV اینجا یعنی بیمار به سرم وصل شده یا عامیانه میگیم سرم زده
به برق وصل کردن یک دستگاه.
سیم رابط
به کسی کمک کردن و همکاری کردن.
اغوا کردن _ تحریک کردن _ مخ زدن
طرفی که داری باهاش سکس میکنی رو نمیشناسی و دوباره هم نخواهی دید ، این رابطه فقط برای ارضای نیازهای جنسیه دو طرفه بدون اینکه با هم معشوقه باشن .
سکس کردن
( of two people ) meet or form a relationship. "he �hooked up with �a friend in Budapest"
Hook - up اتصالات Plug
برقراری رابطه جنسی ( سکس کردن و خوابیدن ) با کسی که باهاش توی رابطه نیستید و شاید اصلا نمیشناسید طرف رو و هیچ انتظاری فرای سکس از هم ندارید. فقط و فقط برای لذت بردن و رفع نیازه "Hooking up is used to describe a sexual encounter ( vaginal, anal, or oral sex ) between two people who are not in a dating or serious relationship and do not expect anything further, " their study says.
رابطه جنسی با تن فروشان خیابانی
بستن لباس ( مجلسی زنانه ) Honey would you do me a favour, hook up my dress at the back عزیزم میشه یه لطفی بهم بکنی پشت لباسم رو ببندی. . 😉
درست کردن کامپیوتر
کمک کردن ( درتهیه وسایل موردنیاز )
تجهیز کردن
مرتبط ساختن اجزاء یا افراد
برقراری ارتباط بین دو نفر
هرزگی رابطه جنسی با کسی خوابیدن به قصد سکس رفتن
سرهم بندی نهایی اجزاء و قطعات تأسیسات ( در حوزه نفت و گاز )
متصل کردن ( ارتباط اینترنت، تلفن و . . . )
با کسی رابطه جنسی شروع کردن، با کسی مرتبط شدن، چیزی یا کسی را به چیز دیگر یا کس دیگر وصل کردن.