hoodoo

/ˈhuːduː//ˈhuːduː/

معنی: فریب
معانی دیگر: (شخص یا چیز) بدیمن، موجب بدشانسی، (امریکا)، رجوع شود به: voodoo، بدشانسی، بدبیاری، (به ویژه در غرب امریکا) سنگ یا صخره ی دارای شکل عجیب و غریب، موجب بدشانسی this house seems to have a hoodoo in it; we're all getting sick مثل اینکه این خانه بدیمن است، بدشگون بودن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: hoodoos
(1) تعریف: religious sorcery practiced esp. by West Indian blacks; voodoo.

(2) تعریف: bad luck, or someone or something thought to cause it.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hoodoos, hoodooing, hoodooed
• : تعریف: to cause bad luck for.

جمله های نمونه

1. this house seems to have a hoodoo in it; we're all getting sick
مثل اینکه این خانه بدیمن است،همه داریم بیمار می شویم.

2. You'll be hoodooed if you think Harris is dead.
[ترجمه گوگل]اگر فکر کنید هریس مرده است، کلافه خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر فکر می کنی هار یس مرده، تو هم hoodooed خواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These, along with the bestseller The Bermuda Triangle, published in 197 permanently registered the legend of the "Hoodoo Sea" within popular culture.
[ترجمه گوگل]اینها، همراه با کتاب پرفروش مثلث برمودا، که در سال 197 منتشر شد، افسانه "دریای هودو" را برای همیشه در فرهنگ عامه ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]این ها همراه با کتاب مثلث برمودا در ۱۹۷ نفر برای همیشه افسانه \"دریای hoodoo\" را در فرهنگ عمومی ثبت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chelsea have been a hoodoo side for Spurs since the late eighties and long may it continue.
[ترجمه گوگل]چلسی از اواخر دهه هشتاد برای اسپرز یکی از طرفداران هود بوده است و ممکن است برای مدت طولانی ادامه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]چلسی از اواخر دهه هشتاد طرفدار تیم Spurs بوده است و ممکن است ادامه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This classic hoodoo—an eroded column of rock—called Balanced Rock stands nearly 130 feet (40 meters) tall in Arches National Park.
[ترجمه گوگل]این هودو کلاسیک - ستونی از سنگ فرسایش یافته - به نام صخره متعادل، نزدیک به 130 فوت (40 متر) ارتفاع در پارک ملی آرچس دارد
[ترجمه ترگمان]این ستون کلاسیک - یک ستون فرسوده از صخره به نام راک متعادل، نزدیک به ۱۳۰ پا (۴۰ متر)بلند در پارک ملی طاق ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One hoodoo known as the Poodle looks like a poodle dog sitting on top of a long narrow rock.
[ترجمه گوگل]یکی از هودوهایی که به نام پودل شناخته می شود، شبیه سگ پودلی است که بالای یک صخره باریک بلند نشسته است
[ترجمه ترگمان]یکی از hoodoo که به نام the شناخته می شود، شبیه سگ سگی است که روی صخره ای بلند و دراز نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Joe is, of course, best remembered as the first professional to overcome what had grown into a hoodoo.
[ترجمه گوگل]البته از جو به عنوان اولین حرفه ای یاد می شود که بر چیزی که تبدیل به یک هودو شده بود غلبه کرد
[ترجمه ترگمان]البته جو به عنوان اولین حرفه ای که توانسته بود بر آنچه در یک hoodoo رشد کرده بود غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was previously commenting that I d like us to score another and break the 2 goal hoodoo.
[ترجمه گوگل]قبلاً داشتم نظر می دادم که دوست دارم گل دیگری بزنیم و هود 2 گل را بشکنیم
[ترجمه ترگمان]من قبلا نظر داده بودم که دوست دارم امتیار دیگری را کسب کنم و ۲ گل را بشکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rafael Benitez believes Liverpool must be more ruthless in front of goal if they are to banish their Stoke City hoodoo at Anfield tonight.
[ترجمه گوگل]رافائل بنیتز معتقد است که لیورپول باید در مقابل دروازه بی رحم تر باشد تا امشب در آنفیلد هود استوک سیتی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]رافائل Benitez معتقد است که اگر قرار باشد امشب شهر استوک سیتی را در Anfield از شهر بیرون کنند، لیورپول باید در مقابل این هدف بی رحم و سنگدل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The win at Fenerbahce laid any thoughts of an Istanbul hoodoo to rest which left the Rossoneri facing a showdown against the Bundesliga side at the San Siro.
[ترجمه گوگل]پیروزی در فنرباغچه باعث شد تا فکر یک هودوی استانبولی برای روسونری در سن سیرو به مصاف تیم بوندس لیگا برود
[ترجمه ترگمان]پیروزی در Fenerbahce، هر گونه اندیشه هایی از استانبول را به خود اختصاص داد، که Rossoneri را در مقابل a در مقابل the در سن سیرو، ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فریب (اسم)
bewitchment, conjuration, cheat, humbuggery, wile, allurement, lure, enticement, deception, deceit, fraud, delusion, temptation, seducement, magic, sorcery, bluff, bamboozle, bilk, bob, humbug, brogue, cantrip, imposture, swindle, defraudation, diabolism, hocus-pocus, goety, hoodoo, inveiglement

انگلیسی به انگلیسی

• one who practices voodoo; person or thing which brings bad luck
cause bad luck, bring bad luck

پیشنهاد کاربران

hoodoo یه ستون های که وسط بیابون طی فرسایش زمین ایجاد میشه
hoodoo

بپرس