honoured

جمله های نمونه

1. He will be always honoured by the people.
[ترجمه گوگل]او همیشه مورد احترام مردم خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او همیشه مورد احترام مردم قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was treated as an honoured guest.
[ترجمه گوگل]با او به عنوان یک مهمان محترم رفتار شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مهمان افتخاری با او رفتار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They celebrated their win, in time - honoured fashion, by spraying champagne everywhere.
[ترجمه گوگل]آنها با پاشیدن شامپاین در همه جا، پیروزی خود را جشن گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها برنده خود را با استفاده از spraying شامپاین در همه جا جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She has never been properly honoured in her own country.
[ترجمه گوگل]او هرگز در کشور خود مورد تجلیل قرار نگرفته است
[ترجمه ترگمان]او هرگز در کشور خودش به درستی مورد تقدیر قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mrs Patrick Campbell was an honoured guest.
[ترجمه گوگل]خانم پاتریک کمبل مهمان افتخاری بود
[ترجمه ترگمان]خانم \"پاتریک کمبل\" یه مهمان افتخاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A school has honoured one of its brightest and most promising former pupils.
[ترجمه گوگل]مدرسه ای یکی از درخشان ترین و آینده دارترین دانش آموزان سابق خود را گرامی داشته است
[ترجمه ترگمان]مدرسه یکی از brightest و most دانش آموزان سابق را گرامی می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Queen's birthday was honoured by a 21 - gun salute.
[ترجمه گوگل]تولد ملکه با 21 - سلام اسلحه گرامی داشته شد
[ترجمه ترگمان]جشن تولد ملکه با یک سلام نظامی ۲۱ ساله مورد تقدیر قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am deeply honoured to be invited to this momentous occasion.
[ترجمه گوگل]از اینکه به این مناسبت مهم دعوت شدم، بسیار مفتخرم
[ترجمه ترگمان]بسیار مفتخر شدم که به این موقعیت خطیر دعوت شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I feel highly honoured by your trust.
[ترجمه گوگل]من از اعتماد شما احساس افتخار می کنم
[ترجمه ترگمان]از اعتمادی که به شما دارم احساس افتخار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was honoured with a knighthood.
[ترجمه گوگل]او با نشان شوالیه مفتخر شد
[ترجمه ترگمان]پهلوانی به مقام پهلوانی مفتخر گشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He has been honoured with a knighthood for his scientific work.
[ترجمه گوگل]او به دلیل فعالیت علمی خود موفق به دریافت نشان شوالیه شده است
[ترجمه ترگمان]مقام پهلوانی او را برای کاره ای علمی خود مفتخر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was received as an honoured guest at the White House.
[ترجمه گوگل]او به عنوان مهمان افتخاری در کاخ سفید پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مهمان افتخاری در کاخ سفید پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. 'Would you be my best man?' 'I'd be honoured. '
[ترجمه گوگل]"آیا بهترین مرد من می شوی؟" من افتخار می کنم '
[ترجمه ترگمان]میشه بهترین مرد من باشی؟ افتخار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The President honoured us with a personal visit.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور با دیدار شخصی از ما تجلیل کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور با یک دیدار شخصی به ما احترام گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• respected, esteemed, held in high regard ((alsor honored)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : honour
اسم ( noun ) : honour / honouree
صفت ( adjective ) : honourable / honoured / honorary
قید ( adverb ) : honourably
شریف
محترم شمرده شده
پرافتخار - سربلند ، سرافراز ۔ مفتخر
در حقوق و متون مالی به معنی پرداخت کردن
مشرف
مهم، پرافتخار، برجسته، شناخته شده
محترم شمرده میشود
افتخار کردن
مفتخر

بپرس