1. his honors were legion
افتخارات او یکی و دو تا نبود.
2. among his honors is the purple heart
مدال قلب قرمز یکی از نشان های او می باشد.
3. our hotel honors most credit cards
هتل ما اغلب کارت های اعتباری را می پذیرد.
4. they heaped honors on their heroes
آنان قهرمانان خود را غرق در افتخار می کردند.
5. this store honors personal checks
این فروشگاه چک شخصی را قبول می کند.
6. do the honors
نقش میزبان را به عهده داشتن (مهمانان را معرفی کردن و جام به سلامتی بلند کردن و غیره)
7. they gained top honors
آنان به بالاترین افتخارات دست یافتند.
8. to load a person with honors
کسی را غرق در افتخار کردن
9. he was buried with full military honors
با مراسم کامل نظامی بخاک سپرده شد.
10. he recieved a b. a. with first class honors
او مدرک لیسانس را همراه سپاسنامه ی شاگرد اولی دریافت کرد.