ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
آیدین آذری١٨:٠٥ - ١٤٠٤/٠١/٠٧( اسم، در استفاده های بعدی بیشتر تاریخی و محلی به ویژه نواحی شمالی انگلستان، اکنون نادر )
1. عسلک ( honeydew ) ؛ همچنین باقیمانده ای از آن که روی یک گیاه، محصول و غیره انباشت شده است. پیش تر همچنین به هر ماده ای که مشابه عسلک بود گفته می شد ( معنای دوم honeydew که اکنون منسوخ شده )
... [مشاهده متن کامل]
2. ( استعاری ) خوش شانسی غیرمنتظره، به ویژه دستاورد مالی؛ ثروت بادآورده ( windfall )
منبع: Oxford English Dictionary
گزارش
1. عسلک ( honeydew ) ؛ همچنین باقیمانده ای از آن که روی یک گیاه، محصول و غیره انباشت شده است. پیش تر همچنین به هر ماده ای که مشابه عسلک بود گفته می شد ( معنای دوم honeydew که اکنون منسوخ شده )
... [مشاهده متن کامل]
2. ( استعاری ) خوش شانسی غیرمنتظره، به ویژه دستاورد مالی؛ ثروت بادآورده ( windfall )
منبع: Oxford English Dictionary
گزارش
0 | 0