honcho

/ˈhɒntʃoʊ//ˈhɒntʃəʊ/

(خودمانی)، رییس، سردسته، همه کاره، مدیر مسئول، متصدی، ریاست مابی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: honchos
• : تعریف: (slang) a leader; boss; big shot.
مشابه: heavy

جمله های نمونه

1. Who's the head honcho round here?
[ترجمه گوگل]اینجا سر هنچو دور کیست؟
[ترجمه ترگمان]رئیس رئیس اینجا کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pehr Gyllenhammar, the Volvo group's head honcho, is a rare show visitor.
[ترجمه گوگل]پهر جیلن‌هامار، رئیس گروه ولوو، یک بازدیدکننده نادر از نمایشگاه است
[ترجمه ترگمان]Pehr Gyllenhammar، رئیس گروه Volvo، یک مهمان نمایشی نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The theory among media honchos is that sending a reporter may cause families to change their minds.
[ترجمه گوگل]تئوری در میان خوش‌افکن‌های رسانه‌ها این است که فرستادن خبرنگار ممکن است باعث تغییر عقیده خانواده‌ها شود
[ترجمه ترگمان]این نظریه در میان رسانه های ارتباط جمعی این است که ارسال یک گزارشگر می تواند باعث شود خانواده ها ذهن خود را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Things could get ugly soon, possibly when union honchos and player reps get together in San Antonio over All-Star weekend.
[ترجمه گوگل]اوضاع ممکن است به زودی زشت شود، احتمالاً زمانی که قهرمانان اتحادیه و نمایندگان بازیکنان در آخر هفته آل استار در سن آنتونیو دور هم جمع شوند
[ترجمه ترگمان]چیزهایی ممکن است به زودی زشت شوند، احتمالا زمانی که اعضای اتحادیه و نمایندگان بازیکن در سن آنتونیو در طول تعطیلات آخر هفته با هم جمع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And he also honchoes 3 nightclubs.
[ترجمه گوگل]و او همچنین 3 کلوپ شبانه را صدا می زند
[ترجمه ترگمان]و او همچنین سه باشگاه شبانه را به قتل رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Both the troupe and its honcho have thrived.
[ترجمه گوگل]هم گروه و هم هنچوی آن پیشرفت کرده اند
[ترجمه ترگمان]هر دو گروه بازیگران و honcho شکوفا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A school head honcho was quoted saying: If the teacher's diction and language ability are not good, the students will not learn anything from him.
[ترجمه گوگل]به نقل از یکی از مدیران مدرسه می‌گوید: اگر لفظ و توانایی زبان معلم خوب نباشد، دانش‌آموزان از او چیزی نمی‌آموزند
[ترجمه ترگمان]به نقل از مدیر مدرسه گفت: اگر زبان و توانایی زبان معلم خوب نباشد، دانش آموزان چیزی از او یاد نخواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Head honcho Zuckerberg told a live audience in January that Facebook is simply responding to changes in privacy mores, not changing them —a convenient, but frankly untrue, statement.
[ترجمه گوگل]زاکربرگ در ماه ژانویه به حضار زنده گفت که فیس بوک به سادگی به تغییرات در آداب حریم خصوصی پاسخ می دهد و آنها را تغییر نمی دهد
[ترجمه ترگمان]honcho Zuckerberg Head در ماه ژانویه به شنوندگان زنده گفت که فیس بوک به سادگی پاسخ به تغییرات در آداب و رسوم را می دهد، نه تغییر آن ها - یک حرف مناسب، اما رک و صریح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Disney/Pixar honcho John Lasseter got the idea for a Cars sequel while traveling the globe promoting the blockbuster 2006 original.
[ترجمه گوگل]جان لستر، هنرمند دیزنی/پیکسار، ایده دنباله‌ای از «ماشین‌ها» را در حین سفر به سراسر جهان برای تبلیغ فیلم پرفروش 2006 دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]پیکسار \/ پیکسار honcho جان لس تر از ایده ساخت یک ماشین، در حالی که در حال سفر به کره زمین و تبلیغ محصول موفق سال ۲۰۰۶ بود، ایده خود را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is the head honcho of the company.
[ترجمه گوگل]او رئیس این شرکت است
[ترجمه ترگمان] اون رئیس شرکته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. LL: So, Li Hua, yesterday the head honcho of the company I work for came into the office.
[ترجمه گوگل]LL: بنابراین، لی هوآ، دیروز رئیس شرکتی که من در آن کار می کنم وارد دفتر شد
[ترجمه ترگمان]پس، لی هوا، دیروز رئیس اداره شرکت من برای ورود به دفتر کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Claude is the studio's head honcho .
[ترجمه گوگل]کلود رئیس استودیو است
[ترجمه ترگمان]کلود رئیس استودیو honcho است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But it was personally blocked by Apple's head honcho: In an email to the company, Jobs simply replied: "No interest. "
[ترجمه گوگل]اما شخصاً توسط رئیس شرکت اپل مسدود شد: جابز در ایمیلی به شرکت، به سادگی پاسخ داد: "بدون علاقه "
[ترجمه ترگمان]اما این امر شخصا توسط رئیس اپل honcho مسدود شد: در ایمیلی به شرکت، جابز به سادگی پاسخ داد: \" هیچ سودی ندارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Style Sins: You'd think the head honcho of the company that owns Photoshop would realize the importance of image.
[ترجمه گوگل]Style Sins: شما فکر می کنید که رئیس شرکت صاحب فتوشاپ به اهمیت تصویر پی می برد
[ترجمه ترگمان]سبک Sins: شما فکر می کنید رئیس شرکتی که دارای فتوشاپ است، اهمیت تصویر را درک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Although there was a GPS brought by honcho A, our car still got lost in the desert, but we began being excited while watching the blue Lake Mead.
[ترجمه گوگل]اگرچه یک جی پی اس توسط هونچو A آورده شده بود، اما ماشین ما همچنان در بیابان گم شد، اما هنگام تماشای دریاچه آبی مید هیجان زده شدیم
[ترجمه ترگمان]اگرچه یک GPS که توسط \"honcho آ\" آورده شده است، هنوز هم در بیابان گم شده است، اما ما در حال تماشای دریاچه آبی مید Mead هیجان زده شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• commander, leader

پیشنهاد کاربران

"Honcho" is an informal term that refers to a person in charge or a leader of a group or organization.
✍️تعریف: "رئیس" یک اصطلاح غیررسمی است که به فردی که مسئول یا رهبر یک گروه یا سازمان است، اشاره دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

👈مترادف: Boss, leader, chief, head.
👇مثال؛
The new project honcho made several significant changes.
As the honcho of the team, she led them to victory.
The company honcho announced the new policy during the meeting.

Honcho
به معنای رئیس های اصلی، کله گنده هاست
Boss
میشه رئیس جزئی ( دربرابر honcho )
رئیس

بپرس