hon


(خودمانی - مخفف عسل : honey) عزیزم، جونم، مخفف:، جناب، شرافتمند، (noun) (خودمانی مخفف عسل : honey) عزیزم، جونم مخفف: جناب، شرافتمند مخفف: افتخاری

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Honorable," a title of respect and consideration.

جمله های نمونه

1. The right hon. Gentleman can be assured that the whole aid community is firmly behind those principles.
[ترجمه گوگل]جناب حق جنتلمن می تواند مطمئن باشد که کل جامعه امدادی قاطعانه پشت این اصول هستند
[ترجمه ترگمان]عزیزم جنتلمن می تواند مطمئن باشد که کل جامعه کمک های مالی در پشت این اصول استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That is a problem with which my right hon. and learned Friend is trying to cope.
[ترجمه گوگل]این مشکلی است که حق من با آن است و دوست آموخته سعی می کند با آن کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]این یک مشکل است که در آن عزیزم عزیزم و دوست آموزش دیده تلاش می کند با آن کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As the hon. Gentleman has stated, Mrs. X, by her own admission, was very drunk.
[ترجمه گوگل]به عنوان محترم جنتلمن گفته است که خانم ایکس به اعتراف خودش بسیار مست بوده است
[ترجمه ترگمان] به عنوان \"عزیزم\" خانم ایکس با اعتراف خود کام لا مست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I assure the hon. Gentleman that it is a subject in which I take the keenest interest.
[ترجمه گوگل]من به محترم اطمینان می دهم آقا این موضوعی است که من بیشترین علاقه را به آن دارم
[ترجمه ترگمان]به عزیزم اطمینان می دهم آقای محترم، این موضوعی است که من بیش ترین علاقه را به شما دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hon. Member for Sedgefield questioned the commercially sensitive nature of the provision.
[ترجمه گوگل]محترم عضو Sedgefield ماهیت تجاری حساس این ماده را زیر سوال برد
[ترجمه ترگمان]عزیزم هر عضو برای Sedgefield ماهیت حساس تجاری این ماده را زیر سوال می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hon. Gentleman will be delighted to know that unemployment in the Holloway area has fallen since 198
[ترجمه گوگل]محترم جنتلمن خوشحال خواهد شد که بداند بیکاری در منطقه هالووی از سال 198 کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]عزیزم جنتلمن با کمال میل می داند که بیکاری در منطقه هالووی از سال ۱۹۸ به بعد کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hon. Gentleman has not produced evidence of a general trend.
[ترجمه گوگل]محترم جنتلمن مدرکی دال بر روند کلی ارائه نکرده است
[ترجمه ترگمان]عزیزم نجیبزاده هیچ مدرکی دال بر یک گرایش کلی به دست نیاورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I commend the work of my hon. Friend the Minister in that respect.
[ترجمه گوگل]من کار بزرگوارم را تحسین می کنم دوست وزیر در این زمینه
[ترجمه ترگمان]کار عزیزم را ستایش می کنم از طرف دوست وزیر با این احترام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr. Trippier My right hon. Friend is not environmentally benign but environmentally friendly.
[ترجمه گوگل]آقای تریپیر حق من است دوست برای محیط زیست بی خطر نیست بلکه دوستدار محیط زیست است
[ترجمه ترگمان]آقای Trippier عزیزم، عزیزم دوست سازگار با محیط زیست نیست، بلکه سازگار با محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr. Leigh My hon. Friend is a very effective constituency Member.
[ترجمه گوگل]آقای لی محترم دوست یک عضو بسیار موثر در حوزه انتخابیه است
[ترجمه ترگمان]آقای لی رو عزیزم دوست عضو یک حوزه انتخاباتی بسیار کارآمد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Does the right hon. Gentleman agree that the people of Northern Ireland demand equal rights with those on the mainland?
[ترجمه گوگل]کار درستی میکنه جنتلمن موافقید که مردم ایرلند شمالی خواهان حقوق برابر با مردم سرزمین اصلی هستند؟
[ترجمه ترگمان]عزیزم؟ جنتلمن موافق هستند که مردم ایرلند شمالی خواستار حقوق برابر با افراد اصلی در سرزمین اصلی هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My hon. Friend conjured up images of people coming out of taxis and meeting friends.
[ترجمه گوگل]عزیزم دوست تصاویری از افرادی که از تاکسی پیاده می‌شوند و با دوستانشان ملاقات می‌کنند، ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]عزیزم دوست، تصاویری از افرادی که از تاکسی پیاده می شوند و دوستان را ملاقات می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The right hon. and learned Gentleman has advanced his idea of how to encourage manufacturing investment.
[ترجمه گوگل]جناب حق و جنتلمن دانشمند ایده خود را در مورد چگونگی تشویق سرمایه گذاری در تولید ارتقا داده است
[ترجمه ترگمان]عزیزم و Gentleman را آموخت که چگونه سرمایه گذاری تولیدی را تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mr. Adley: I thank my right Hon. Friend for that reply and declare an interest in the industry.
[ترجمه گوگل]آقای ادلی: من از حق من تشکر می کنم دوست برای آن پاسخ و اعلام علاقه به صنعت
[ترجمه ترگمان]آقای Adley، از دوست right برای این جواب ممنونم و اظهار علاقه به صنعت را اعلام می دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I am sure that all hon. Members representing Northern Ireland constituencies will welcome the opportunity to debate the orders.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که همه محترم اعضایی که حوزه‌های انتخابیه ایرلند شمالی را نمایندگی می‌کنند، از فرصت بحث درباره دستورات استقبال خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]حتما عزیزم اعضای حوزه های انتخاباتی ایرلند شمالی از این فرصت برای بحث و گفتگو با این دستورها استقبال خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hon. is a written abbreviation for `honourable' and `honorary' when they are used as part of a person's title.
deserving of respect and admiration; trustworthy, reliable, upright
serving to honor; given as an honor without the usual requirements or obligations (as of a degree); holding a title or position given as honor; dependent upon one's honor (as of an obligation)

پیشنهاد کاربران

🛑 دوستان دقت کنید که وقتی حرف اول Hon با حرف بزرگ نوشته میشه و بعدش نقطه میاد ، صورت اختصار یافته واژه honourable هست به معنای ( عالیجناب )
اما وقتی hon با حرف کوچک نوشته میشه ، صورت اختصار یافته واژه honey است
سرکار خانم
من اینو اولین بار با کلمه ی سفیر دیدم
The Hon embassador
و به سفیرشریف یا سفیرمحترم میشه ترجمه ش کرد
مخفف honey ( عسلم - عزیزم )

بپرس